۱۳۸۸ آذر ۲۵, چهارشنبه

چگونه احساس رضایت می کنیم؟


مراجعه کنندگان گرامی هر روزه, خیلی خوش آمدید ولی مبادا یک موقع عادت کنید که هر زمانی که آمدید اینجا با یک پست جدید مواجه شوید! این عکسی که در روبرو میبینید, حاصل زحمت دیشب من است و تا دیر وقت داشتم روی این درخت کریسمس کار می کردم. الآن تازه دقت کردم و دیدم که این درخت هم مثل برج پیزا کج است. بالای آن هم یک فرشته کوچک نصب کرده ام که در عکس معلوم نیست. البته وقتی چراغ های آن روشن شود و بچرخد یک مقداری زیباتر از این می شود.

امشب هم باید بروم بیرون و پشت حیاط و آن اسکله ای را که در عکس می بینید چراغانی کنم. ظاهرا در امریکا این کارها وظیفه مردها است و از آنجایی که همخانه ام با هر دو دوست پسرش در حالت قهر بسر می برد, تنها مرد آن خانه من هستم و مجبورم که این کارها را انجام دهم. البته همخانه ام و دخترش هم به من در ساختن این درخت کمک کردند. مخصوصا دخترش که باعث شد بر روی درخت سقوط کنم و همراه آن نقش بر زمین شوم. آخر به او گفتم که برود و یک چهارپایه بیاورد که من به بالای آن بروم و عروسک فرشته را در نوک درخت نصب کنم ولی او که هنوز عقلش به اندازه بدنش رشد نکرده است, از پشت دو پای من را گرفت و من را بلند کرد. سپس تعادلمان به هم خورد و افتادیم بر روی درخت. شاید برای همین است که کج شده است و بقول معروف, مورد دارد.

این کلمه مورد هم خیلی جالب است چون من همیشه در زندگی ام مورد داشتم. مورد من, یا مورد منکراتی بوده است و یا مورد عقیدتی. یک بار هم یکی از برادران به من گفت که آقا اصلا شما خودت موردی! چندین بار هم پرونده هایم مورد پیدا کرده اند. مورد اقتصادی هم همیشه داشتم ولی هیچ وقت کسی به من نگفت که شما مورد اقتصادی داری و این را خودم کشف کردم! چندین بار هم در دانشگاه به من گفتند که آقا لباست مورد دارد و بعد فهمیدم که این مورد مربوط می شود به شلوار لی. وقتی که یک کم بزرگتر شدم علاوه بر همه موردها, مورد انتشاراتی هم پیدا کردم و همه نوشته هایم مورد داشت. حالا این درخت کاج ما هم مورد دارد! احتمالا باید به صراط مستقیم هدایتش کنم.


امروز چهارشنبه است و سرم یک کم خلوت تر است. راستی یادم باشد که امروز ساعت پنج و نیم بعدازظهر کلاس گیتار دارم و باید بعد از کارم به آنجا بروم. در این فرصت کوتاه میخواهم برای شما عزیزان کمی از احساس رضایت بنویسم تا ببینیم این فرایند پیچیده روانی چگونه عمل می کند. من ادیب, روانشناس, جامعه شناس و یا فیلسوف نیستم و تنها خوبی من این است که سریع تایپ میکنم. ولی می خواهم با مطرح کردن این موضوعات کمی بیشتر به آن فکر کنم و نظرات دوستانم را هم بشنوم. برای همین هر موقع که احساس کردید چرت و پرت می نویسم و یا زده ام به صحرای کربلا, آن را با صراحت و بدون هیچگونه ملاحظه ای به من گوشزد نمایید و نظرات خودتان را هم بدون سانسور بنویسید.

اگر از دست من عصبانی نمی شوید می خواهم احساس رضایت را هم به دو بخش جسمی و روانی تقسیم کنم. علت این کار این است که بهتر بتوانم در مورد آنها بنویسم اگرنه ممکن است در واقعیت مرز مشخصی بین آنها وجود نداشته باشد. برای اینکه ما احساس رضایت کنیم, ابتدا باید تا حد قابل قبولی رضایت جسمی داشته باشیم و بعد از آن نیز رضایت روحی داشته باشیم. پس در واقع رضایت جسمی, پیش نیاز رضایت روحی است.


احساس رضایت جسمی و یا مادی, احساسی است که مستقیما با بدن ما و همچنین غرایز طبیعی ما در جهت زنده ماندن در ارتباط است. نوشیدن آب, خودن غذا, روابط دیپلماتیک و خواب راحت, از جمله نیازهایی هستند که عدم برآورده شدن آنها, عدم احساس رضایت را برای ما به ارمغان خواهد آورد. همچنین سلامتی جسمی و نداشتن درد فیزیکی نیز یکی از عواملی است که برای ایجاد احساس رضایت در ما, نقش موثری را ایفا می کند.

احساس رضایت روحی, احساسی است که ذهن شما در آن نقش بسیاری دارد. این احساس, حاصل فرایند مغزی است که در اثر برآورده شدن انتظارات شما رخ می دهد و شما از آن احساس رضایت می کنید. این انتظارات حتی می توانند در امتداد نیازهای جسمی و مادی شما باشند. به عنوان مثال وقتی شما گرسنه هستید, بدن شما نیاز به خوردن غذا دارد ولی ممکن است فرآیند فکری شما در آن زمان خاص طوری باشد که شما انتظار خوردن قرمه سبزی را داشته باشید. اگر به شما غذای قیمه بدهند, احساس رضایت جسمی به شما دست می دهد زیرا دیگر درد گرسنگی را احساس نمی کنید. ولی احساس رضایت روحی به شما دست نمی دهد به خاطر این که شما انتظار داشتید و یا دوست داشتید که قرمه سبزی بخورید و این عدم همخوانی واقعیت با انتظار شما باعث می شود که شما در مجموع احساس رضایت نکنید.


پس احساس رضایت, یک مجموعه کاملی است که از نیازهای جسمی انسان شروع می شود و به برآورده شدن انتظارات, پایان می پذیرد. قدرت مانور و محدوده مداخلات ما در نیازهای مادی بسیار محدود و ناچیز است. اگر یک تریلی ده چرخ از روی پای من رد شده باشد, بسیار دشوار است که من در آن لحظه احساس رضایت از وضع خودم داشته باشم. چون درد جسمی یک مانع جدی برای رسیدن به احساس رضایت جسمی است. یا اینکه اگر در هنگام خواب, یک نفر بدن من را تکان بدهد و یا با ایجاد سر و صدا نگذارد که من بخوابم, طبیعتا نمیتوانم در آن وضعیت احساس رضایت کنم. و یا با وجود گرسنگی و تشنگی, احساس رضایت بسیار دشوار است.

ولی احساس رضایت روانی چیزی است که کاملا در کنترل مغز ما است. اگر ما به فکر خودمان مسلط باشیم, می توانیم احساس رضایت را برای خودمان بوجود بیاوریم. ولی اکثر ما بر افکار خودمان تسلطی نداریم و مغزمان بر اساس فرمولهایی که در طی سالیان عمر, توسط خودمان و یا دیگران برایش تعریف شده است و در قالب انتظارات به کار خودش ادامه می دهد. مثلا اگر برای ما این طور تعریف شده باشد که من حتما باید ماشین داشته باشم, حتی اگر بهترین وسیله حمل و نقل عمومی را هم در اختیار شما قرار دهند, شما احساس رضایت نخواهید کرد و یا اگر یرای فقط شما نمره بیست قابل قبول باشد, از نمره هجده ناراضی خواهید بود. زیرا ساختار فکری شما انتظاراتی را به وجود آورده است که با واقعیت پدید آمده درزندگی شما همخوانی ندارد.

حال بیایید بحث خود را ملموس تر کنیم و به سراغ جامعه ایران و امریکا برویم تا ببینیم چه چیزهایی باعث می شود که ما احساس رضایت کنیم.

به عنوان مثال, بیایید زندگی خود من را که یک فرد عادی هستم, در قبل و بعد از آمدنم به امریکا مقایسه کنیم تا بتوانیم عواملی را که برای ایجاد یک احساس رضایت لازم است, بررسی کنیم. قبل از هر چیز به سراغ احساس رضایت جسمی می رویم.


بخاطر سطح درآمدی که من داشتم, مانند میلیونها نفر آدم دیگری که در ایران زندگی می کنند, خانه ای را در کرج اجاره کرده بودم و برای کار, هر روز به تهران می آمدم و بر می گشتم. در امریکا هم بسیاری از انسانها باید مسافت بسیار طولانی را برای رسیدن به محل کار خودشان طی کنند. تا اینجای کار همه چیز یکسان است. ولی تفاوتی که شرایط من در ایران داشت این بود که در طول مسیر رفت و آمدم, بخاطر عدم وجود فرهنگ رانندگی, مسائلی برایم پیش می آمد که به آرامش من لطمه میزد و اجازه نمی داد که من احساس رضایت داشته باشم. اگر هم با مترو می خواستم بروم, خستگی ایستادن در راهروی مترو و فشردگی مسافران و عدم وجود هوای مناسب برای تنفس باعث می شد که من همواره از شرایط خودم ناراضی باشم. البته من نهایت تلاشم را می کردم که مثبت نگر باشم و به خودم القاء کنم که من راضی هستم ولی اگر در همین حال کسی پای مرا لگد می کرد و بدون عذرخواهی می رفت و یا یک ماشین به طور خطرناکی جلویم می پیچید, تمام تلاشهایم برای احساس رضایت نقش بر آب می شد.

یاد یک خاطره ای افتادم که به این موضوع ربط دارد و شاید شنیدنش برای شما هم جالب باشد. یک روز من برای یک جلسه کاری به جایی رفته بودم و پس از پایان جلسه, مدیرعامل آن شرکت گفت که من را تا یک مسیری می رساند. در راه, او شروع کرد به ادامه بحث کاری و موضوعات مهمی را مطرح می کرد. وقتی در یک چهارراه ایستادیم, یک نفر می خواست از درب عقب ماشینی که سمت چپ ما ایستاده بود خارج شود و درب را محکم کوبید به ماشین ما. آقای مدیر عامل در حالی که صحبت می کرد یک نگاه چپ چپی به آن آقا کرد و بی خیال شد و به ادامه صحبتش پرداخت. کمی جلوتر در چهارراه بعدی یک موتوری که می خواست از فاصله میان ما با ماشین جلویی بگذرد, بغلش گرفت به سپر ماشین ما و البته عذرخواهی هم کرد. آقای مدیر عامل همچنان به سخنانش ادامه داد تا اینکه در ترافیک سنگین خیابان بهشتی بودیم و تقریبا ایستاده بودیم که یک موتوری که یک جعبه بسیار عریضی را حمل می کرد, از جهت مخالف آمد و جعبه را کشید به بغل ماشین و رفت. آقای مدیر عامل که به جاهای حساس صحبتهایش هم رسیده بود گفت ببخشید و درب ماشین را باز کرد و شروع کرد به دویدن دنبال آن موتوری.

ایشان خیلی سعی می کرد که بر خودش مسلط شود و از وضع موجودش احساس رضایت کند ولی در اکثر موارد شرایط به گونه ای می شود که شما نمی توانید کنترلی بر اعصاب و روان خودتان داشته باشید. مطمئن هستم که دویدن ایشان به دنبال موتوری و دست به یقه شدنش فقط بخاطر مسائل آن روز نبوده است بلکه دنباله مشکلات دیگری بوده است که دردهای جسمی و یا عدم آرامش فکری را برای او به همراه داشته است.

من در شرکتی کار می کردم و می بایست که هر ماه اجاره خانه و مخارج دیگر را پرداخت کنم. ولی بعضی موقع ها دو ماه یک بار و یا حتی بعد از سه ماه حقوق می گرفتم. فشارهای روحی که بر اثر عدم توانایی در پرداخت نیازهای جسمی روزمره به من وارد می شد, مانع از آن می گردید که من بتوانم از زندگی خود احساس رضایت کنم. عدم رعایت فرهنگ آپارتمان نشینی و زندگی همسایگان در راهروی آپارتمان و یا لزگی رقصیدن نابهنگام همسایه بالایی هم باعث می شد که من نتوانم به خوبی استراحت کنم. وقتی که صبح زود می خواستم از خانه بروم بیرون, به خودم تلقین می کردم که به به! عجب روز خوبی است و عجب زندگی خوبی است, ناگهان می دیدم که یک نفر جلوی پارکینگ خانه پارک کرده است و من نمی توانم ماشین خود را از خانه بیرون بیاورم بیرون و داستانهای همراه آن که شما بهتر از من می دانید.


در امریکا گرچه ممکن است عدم تطابق انتظارات شما با واقعیتهای موجود در جامعه, موجب عدم رضایت شما شود, ولی دردهای جسمی و روحی و امکانات اولیه زندگی به طوری است که شما تا حدودی به رضایت جسمی می رسید. در امریکا امکان اینکه شما با رفتن به روانپزشک و یا کار کردن بر روی خودتان بتوانید انتظاراتتان را کاهش داده و به یک رضایت نسبی برسید بسیار بیشتر است زیرا عوامل تحریک کننده خارجی و دردهای جسمی و روانی کمتری به سراغ شما می آیند.

به گمان من, بیشترین عامل بوجود آمدن نارضایتی روحی برای ما مهاجران به امریکا, عدم انطباق انتظارات عاطفی ما با واقعیت های یک زندگی صنعتی و ماشینی است که می تواند برای ما عدم رضایت کلی را به همراه داشته باشد.

امیدوارم که شما با نظرهای موافق و مخالف خود این بحث را کامل کنید. و امیدوارم که این نوشته بدردتان بخورد. من دیگر باید بروم کلاس گیتارم.

۱۰ نظر:

  1. correction: lezgi or lezginka instead of rezgi

    پاسخحذف
  2. آرش خان مي خوام برم ازت شكايت كنم چونكه صبح كه از خواب پاميشم اولين كاري كه ميكنم مي آم سراغ نوشته هات و چون سطح انتظاراتم بالا رفته، اگه يك مطلب جديدي ننوشته باشي از دو جهت روحي و جسمي بهم ميريزم و از زندگي لذت نمي برم . اين لذت نبردن همون چيزي كه در جامعه بهش مي گن اعتياد. آره منو معتاد كردي و اگه يك روز مطلب نباشه بايد برم na و چند روزي در كمپ بمونم تا تركت كنم . فكر كنم دادگاه، 5 سال زندان با اعمال شاقه برات ببرند. قاسم

    پاسخحذف
  3. با کامنت بالا کاملا موافقم.
    منم به این وبلاگ معتاد شدم. خدا بگم چیکارت کنه. :)

    پاسخحذف
  4. اخه اين چه وضعيه؟!!
    سرگرمي و دلخوشي ما شده خوندن خاطرات يكی ديگه!!
    حداكثر تفريح يه ايرانی= شمال.كيش.قليون! چقد ديگه بابا حالمون به هم خورد.. با دل و جراتاشم شيشه و كراك.. پاسم نداريم بريم يه جايي.. سربازي در انتظاره.. :(
    به به چه مملكتي داريم ما..
    خاطرات جوان 23 ساله ايراني بعد از تلف كردن بهترين روزاي زندگيش مثلا تو يكي از بهترين دانشگاهای ايران..

    پاسخحذف
  5. خوب هویج خان ما که حالا حالاها دستمون به اونجا نمیرسه.
    در ضمن کاملا باهات موافقم در مورد تفریحات در ایران. من بعضی وقتها که فکرشو می کنم که چطوری بیست سال از بهترین دوران زندگیم رو تو ایران تلف کردم واقعا دلم میگیره. چه کارهایی بود که باید میکردیم و نشد و چه ضرر هایی تو این جامعه خوردیم. تفاوت من با شما اینه که من حتی تو یه دانشگاه خوب هم درس نخوندم. حالا دیگه چه اهمیتی داره که تو این سن برم خارج.

    پاسخحذف
  6. با سلام
    چیزی که نیاز مند زندگی های ماست تغییره!گاهی یه تغییر کوچیک میتونه تاثیر زیادی تو زندگیمون بده. مثلا اضافه کردن یه برنامه بدنسازی یا هر ورزشی دیگه!از یه طرفم موقع تفریحمون فکر های بد مثل بدهکاری ها و اینچیزا رو باید بریزیم دور که حداقل تو اون موقع لذت ببریم.

    پیشنهاد خدمت آرش خان عریز:

    برادر همه میدونن آمریکا نسبت یه ایران یا شاید تو دنیا بهشته پس نیاز نداره واسه ما تشریح کنین که چرا آمریکا بهشته! حد اقل تو پست های قبلی خیلی از مسایل واسمون روشن شده.بنابراین به جای این مسایل فقط زیبایی های اونجا رو نشونمون بده و چیزیش رو با ابران مقایسه نکن تا بقیه هم اضافه بر درد های خودشون بیشتر از این حسرت اونجا بودن رو نخورن.
    خیلی چیزا هست که شما راجع بهش چیزی نگفتین
    مثل انواع غذا ها رستوران ها انواع میوه هایی که تو ایران نیست انواع کلاب ها اصلان چه روزهای مهمی تو تقویم آمریکاست و هزار تا چیز های زیبا یی که میتونین راجع بهش کلی مطلب بنویسین
    راستی یاذم رفت بگم نقاشیتون هم بد نیست ! (;
    متشکر

    پاسخحذف
  7. آرش عزیز مطلبی هم راجع به هم خونه ایت بنویس، چطور با یک خانم هم خونه ای شدی، اینم می تونه جالب باشه.

    پاسخحذف
  8. پكيج طلايي راهنماي اخذ بورس تحصيلي از دانشگاهاي خارجي و تحصيل و اقامت در خارج - 2 سي دي
    راهنماي اخذ پذيرش و بورس تحصيلي از دانشگاه هاي معتبر دنيا و تحصيل در خارج
    راهنماي پذيرش تحصيلي خارجي و نگارش CV
    ورژن 2010 شامل دو سي دي
    مجموعه جامع آموزش اخذ پذيرش تحصيلي و بورس تحصيلي و ادامه تحصيل در كشورهاي خارجي
    اين مجموعه شامل اطلاعات متنوع در زمینه اخذ پذیرش از دانشگاه‌های خارج از ایران و همچنین مراحل و اطلاعات لازم جهت دریافت ویزای تحصیلی است و با هدف کمک به دانشجویان ایرانی‌ برای ادامه تحصیل در خارج از کشور ایجاد شده است. این مجموعه همچنین اطلاعات زیادی در زمینه‌ی مهاجرت به کشورهای مختلف، جهت ادامه تحصيل در بر دارد.

    گروه نوين تحصيل ( ارائه دهنده خدمات نوين آموزشي و تحصيلي ) ، مجموعه اي جامع درباره تحصیل در کشورهاي خارجي و اخذ بورس تحصيلي از دانشگاههاي معتبر دنيا به صورت CD هاي آموزشي تهيه كرده است كه دريافت آن را به كليه علاقه مندان به تحصيل در خارج از كشور توصيه مي كنيم

    در اين مجموعه خواهيد يافت:
    شرايط و ملزومات اخذ پذيرش و بورس تحصيلي در هر كشور شامل آمريكا، كانادا ، اروپا ، تركيه، سوئد، مالزي، هند ، آلمان، اكراين ، ژاپن ، انگليس ، استراليا ، كشور هاي همسايه ايران و دهها كشور ديگر، به صورت پله به پله از اخذ مدرك زبان و نامه نگاري با اساتيد تا اخذ پذيرش و بورس تحصيلي
    فرمت و نحوه نامه نگاري براي اساتيد دانشگاه ها.
    چگونه نظر اساتيد را به خودمان جلب كنيم و از آنها بورس تحصيلي بگيريم؟
    در نامه چه بنويسيم؟
    نحوه نوشتن رزومه ، SP و توصيه نامه.
    در معرفي بر روي هوش و استعداد خود تاكيد كنيم يا بر روي پشتكار خود؟
    ده ها نمونه رزومه(CV)، پروپوزال و SP موفق از دانشجوياني كه موفق به اخذ بورس تحصيلي و پذيرش از بهترين دانشگاه هاي آمريكا و اروپا شده اند.
    هزينه هاي زندگي دانشجويي در هر كشور.
    معرفي دانشگاه هاي رايگان دنيا در مفطع كارشناسي ارشد و دكتري
    معرفي كشور هايي كه دانشجويان در آنها اجازه كار دارند.
    ليست دانشگاه هاي مورد تاييد وزارت علوم در هر كشور تا هر مقطع تحصيلي.
    روش هاي كم رنگ كردن معدل پايين در پيش چشم دانشگاه مورد نظر!
    معرفي كتاب ها و مراجع معتبر براي آمادگي آزمون هاي TOFEL و IELTS
    تجربيات شخصي دانشجويان موفق در خارج از كشور
    تحصيل رايگان در دانشگاههاي معتبر دنيا
    هزينه هاي تحصيل و اقامت در كشورهاي مختلف خارجي
    نحوه اخذ پذيرش از دانشگاه‌هاي معتبر دولتي كشورهاي خارجي
    راهنمای اخذ پذيرش از دانشگاه‌هاي معتبر غير دولتي خارجي
    راهنماي تحصيل در مقطع كارشناسي در دانشگاه هاي خارجي و اخذ بورس تحصيلي
    راهنماي تحصيل در مقطع كارشناسي ارشد در دانشگاه هاي خارجي و شرايط اخذ بورس
    تحصيل در دوره هاي دكتري حرفه اي و دكتري تخصصي در دانشگاه هاي كشورهاي خارجي و فرصتهاي مطالعاتي و پژوهشي
    راهنمای اخذ پذيرش از موسسات معتبر آموزش زبان
    راهنمای ثبت نام در آزمون‌هاي تافل و ايلتس
    همراهي با شما از بدو ورود به كشورهاي خارجي تا اسكان دائم
    راهنمای اخذ پذيرش تحصيلي در دانشگاههاي معتبر در كليه مقاطع تحصيلي در رشته‌هاي مهندسـي و علـــوم انسانـي حتي دكترا راهنمای اخذ پذيرش تحصيلي در رشته‌هاي گروه علـــوم پزشـكي و دندانپزشكي
    راهنمایی پذيرش براي متقاضياني كه پاسپورت ندارند.
    معرفی دانشگاه های معتبر خارجي با رشته های موجود
    شرايط و ملزومات تحصيل رايگان در كشورهاي خارجي
    راهنمای اقامت دانشجویی در خارج
    هرينه هاي زندگي ، اقامت و تحصيل در كشورهاي خارجي
    و صدها صفحه مطالب مفيد ديگر
    نحوه نگارش cv و نمونه cv هاي آماده
    مجموعه اي بسيار جامع و بروز شده شامل بيش از هزار صفحه مطالب كاربردي و مفيد ، كه براي اولين بار توسط گروه نوين تحصيل در ايران ارائه شده است ( ورژن 2010)

    دو سي دي – ورژن 2010


    فروشنده: نوين تحصيل

    قیمت: 15,000 تومان
    اینم لینکش

    پاسخحذف
  9. من امریکا زندگی کردم امریکا یعنی بهشت اگر مثله من خواهر یا برادرتون اونجا زندگی میکنه معتل نکنید برید از جوونیتون لذت ببرید ایالت میشیگان

    پاسخحذف

لطفا اگر سوال مهاجرتی دارید به تالار گفتگوی مهاجرسرا که لینک آن در پایین وبلاگ است مراجعه نمایید.
اگر جواب کامنت ها را نمی دهم به خاطر این نیست که آدم مهمی هستم و یا کلاس می گذارم و قیافه می گیرم بلکه فقط به خاطر این است که اعتقاد دارم آنجا متعلق به خوانندگان است و بدون دخالت و تصرف من باید هر چیزی را که دلشان می خواهد بنویسند.