۱۳۹۱ دی ۶, چهارشنبه

برگ آخر خاطراتی از مهاجرت به امریکا


البته می دانستم که یک روز به این نقطه می رسم ولی زمان فرا رسیدن آن را به درستی نمی دانستم. خوب دوستان عزیز که همیشه من را همراهی کردید و نظرات به جا و بیجای خود را برای من فرستادید باید خدمت منور شما بگویم که دیگر زمان آن رسیده است که شما را به همراه این وبلاگ به حال خود رها کنم و به دنبال کار خودم بروم. واقعیت این است که اگر کسی بخواهد در مورد مهاجرت و یا زندگی در امریکا چیزی را بداند با مراجعه به بایگانی این وبلاگ می تواند آنها را پیدا کند و یا می تواند به سایت مهاجرسرا برود و نوشته های من و دیگر دوستان را بخواند. به هر حال دیگر نوشتن در این وبلاگ برای من هیچ لذتی ندارد و اگر هم زمانی بخواهم  دوباره بنویسم در یک جای گمنام و بی نام و نشان دیگری می نویسم که هیچ بنی بشری من را نشناسد و دوباره بتوانم بدون هیچ قید و بندی در مورد خودم و زمین و زمان بنویسم. البته سعی می کنم همچنان به مهاجرسرا سر بزنم تا پیوندم با دوستان به طور کامل قطع نشود.

نمی خواهم خداحافظی کنم چون از این کار چندان خوشم نمی آید و من را به یاد فیلم های هندی می اندازد ولی فقط می گویم که منتظر پست جدیدی در این وبلاگ نباشید. از وطن پرستان و ایرانیان مقیم امریکا و لس آنجلس و مذهبیون متعصب و کمونیست ها و دلال ها و بخر و بفروش ها و حضرات آیات و غیره هم که به آنها گیر سه پیچ داده ام طلب بخشش دارم و بدانید که هدف من ضایع کردن آنها نبوده است و فقط می خواستم مباحث را به چالش بکشم تا در مورد آنها گفتگو شود.. بنابراین اجازه بفرمایید که برای همه شما آرزوی موفقیت و شادمانی در زندگی داشته باشم و این پست را هم به عنوان برگ آخر این دفتر از من پذیرا باشید.

سربلند و پاینده باشید.
آرش (ناتاشا گادوین) RS232


۱۰۴ نظر:

  1. قلم بسیار خوبی دارید. اگر سعی کنید با این استعداد خود عده‌ دیگری را محظوظ کنید بقای عمرتان باد.

    امضاء: خواننده همیشگی فید شما

    پاسخحذف
  2. افسوس که این روز رسید. مهاجران و آرزومندان مهاجرت از قلم شما بی‌بهره خواهند ماند.

    پاسخحذف
  3. ما که دلمون تنگ می‌شه. حتی به عنوان یه ایرونی ِ لس‌آنجلس نشین. رضا

    پاسخحذف
  4. اقدس لیسانسه۷ دی ۱۳۹۱ ساعت ۰:۴۰

    من که تو رو نمیبخشم. گاهی وقتا یه جور بدجوری مقدسات مردمتو به مسخره گرفتی.خدا پیغمبر نمیدونی ینی چی نه؟
    خودتو عوض کن.نگرانتم.حالا که نمینویسی یکم بیشتر به زندگی فکر کن.آخر هممون 2متر قبره دیگه دور از جون همتون.آخه میدونی چرا اینارو بهت میگم؟من بنارو رو این میذارم که تو اینو با صداقت گفتی که اگه یه روز بخوام یه دینو انتخاب کنم اسلامو انتخاب میکنم بنابراین تو انسان شریفی هستی که در این مورد حقیقتو گفتی به مراتب باشرافت تر از کسانی که زیر برخی پست هایی که میذاشتی چاک دهن بی افسارشونو باز میکردن و فحش میدادن به کسانی که توهین به اونا بدبختی دنیا و آخرت دنبالشه من اینو با چشم خودم دیدم. نادیده نماند که تو خودت باعثش بودی.من با سیاست هیچ کاری ندارما اشتباه نشه مخصوصا سیاستی که برای کثافتکاریهاش پشت دین قایم میشه.کاش قایم بشه به اسم دین همه کار میکنه.ولی تفرقه از همه اینا بدتر.اگه حکومت بد شده مردم ولی باهم هستن.
    خلاصه بدت نیاد که اینارو گفتم نصیحت نبود حرف دل بود وگرنه تو اینقدر عاقل هستی که بدونی چی درسته.
    بعد شما گفتی جواب ایمیل هارو میدی ولی جواب منو ندادی

    پاسخحذف
  5. ahhhh...akhe cheraaaa??????cheghad emrooz rooze badi bood ahhh

    پاسخحذف
  6. ممنون آرش جون

    پاسخحذف
  7. الان 3 ساله دارم وبلاگتو میخونم.اون نرو هم من نوشتم و اولین باره کامنت میزارم :( مردونه اینجوری نکن.حداقل کمتر بنویس ولی بنویس :(

    پاسخحذف
  8. حداقل به خاطر این اقدس نرو:))))))
    کم نوشتن بهتر از هرگز ننوشتن است.بازم بنویس آرش جان.

    پاسخحذف
  9. بابا اسمم اقا حبیبه اقدس کجا بود :| ؟

    پاسخحذف
  10. ای بابا تازه یه جای توپ پیدا کرده بودیم برای خوندن!!! قلم زیبایی داشتی و داری! امیدوارم هر جا هستی موفق باشی و زندگی خوبی با اقدامات مقتضی در بلاد کفر داشته باشی!!!

    پاسخحذف
  11. خیلی بد شد که تموم شد آرش خان. بهت عادت کرده بودیم چندسال. ولی در کل این چه کاریه آخه؟ حالا اگه اخراج شدی یا یه شغل بهتر گرفتی از کجا بفهمیم!؟

    پاسخحذف
  12. سلام آرش، گفتم کامنت خدافظی رو بذارم که بدونی دوست داریم

    به هر صورت مطالبی که میگفتی و به چالش می کشیدی برای من بسیار جالب بود چرا که من تا به حال از اون دید نگاه نکرده بودم در حالی که خودم همه چیز رو به چالش می کشم و مخصوصا جامعه ایرانی و دین وحشگیری اسلام رو

    همیشه موفق باشی و امیداورم جایی دوباره وقتی مشغول خواندن متنی هستم، به خودم نهیب بزنم که عه پسر این آرشه!

    درود بر تو و شاد باشی

    پاسخحذف
  13. ای ارش بی معرفت ... :(

    ولی بدون دلمون برات تنگ میشه

    انشالله همیشه در کنار خانواده شاد و موفق باشی.

    تو این چند ساله واقعا بهت عادت کردیم و این نوشته ات حداقل برای من خیلی ناراحت کننده است و فعلا قابل هضم نیست.

    خدانگهدارت

    پاسخحذف
  14. باشه باشه تا حالا صد بار این حرفو زدی!

    پاسخحذف
  15. ................................................

    پاسخحذف
  16. باورش سخته !!!!!!!!!!
    ؟؟؟

    پاسخحذف
  17. موفق باشید، خداحافظ

    پاسخحذف
  18. آرش جان:
    بهت عادت کرده بودم...
    یه معلم بی چاک و دهن!

    پاسخحذف
  19. حالا ینی چی ینی؟ اینکه ناتاشا گادوین خودت بودی؟
    دوستان غم آخرتون باشه من که یک ماه بیشتر نیس با این وبلاگ آشنا شدم.

    پاسخحذف
  20. لااقل تو این پست اخریه جواب کامنت دوستان رو بده.اینقد بدم میاد از اینایی که خودشونو میگیرن

    پاسخحذف
  21. خیلی حالم گرفته شد.. ولی چه میشه کرد بالاخره یه روزی باید این اتفاق میفتاد.. رو حرفتون باشید و مارو فراموش نکنید و به مهاجرسرا سر بزنید آرش عزیز..
    شما هم شاد و سلامت باشید.

    پاسخحذف
  22. حالا که آرش دیگه نمیخواد بنویسه اون آدرس وبلاگی که خانمی در آمریکا استاد فیزیک هست رو لطفا بگه.

    پاسخحذف
  23. من یه سایت پیدا کردم خیلی باحاله. حتما بخونید
    http://nimakenarvand.blogspot.com/

    پاسخحذف
  24. از چهارمین پست وبلاگت باهات بودم میدونم یه روز باید این پست رو مینوشتی اما میدونی یکم سخته چند سال نوشته های یه نفر رو بخونی با شخصیتش اخت بگیری بعد بدون دیدنش باهاش خداحافظی کنی
    بهرحال ممنون بابت نوشته های قشنگه این چند سال
    من هم ایشالا سال اینده برای دکترا میام اونجا
    هیچوقت فکر نمیکردم اولین کامنتم تو این وبلاگ اخریش باشه
    دوستار تو امیرحسین :)

    پاسخحذف
  25. خوب دیگه اجازه شون افتاده دست خانومشون.... حتما دیگه نمیخواهند ایشون بنویسه... (هاهاها....شوخی بود)
    ولی من که خیلی نوشته هاتون را دوست داشتم و بصورت مجازی از اول ورودتون به مهاجر سرا برام آشنا بودید... اگر جایی دیگه حتی جسته گریخته چیزی مینویسید، به ما بگویید... هر جا باشید براتون آرزوی موفقیت دارم...

    پاسخحذف
  26. 2 سال مشتریت بودم ، چه زود گذشت...الانم بعد از چند هفته به وبلاگت سر زدم دلم شاد بشه ولی تا این پستت رو دیدم دلم گرفت. بی انصافیه بخوام فحشت بدم ، خیلی چیز ها ازت یاد گرفتیم ولی تو روحت..!

    موفق و سلامت باشی ، خداحافظ

    پاسخحذف
  27. آقا ماکلی از نوشته هات استفاده کردیم. دمت گرم و همیشه شاد باشی

    پاسخحذف
  28. بله دیگه آقا آرش اینه داستانه زندگی.
    دوران کارشناسی بودم و مثل خیلی های دیگه شاید دوست داشتم برم خارج. یه روز ظهر که توی نماز خونه دانشگاه داشتم دراز می کشیدم از خونه زنگ زدند که امروز با حکم دادگستری اومدند خونه که ماهواره را جمع کنند. خیلی بهم برخورد همون موقع تصمیم گرفتم هر طور شده از این مملکت برم. شب توی اینترنت داشتم سرچ می کردم که وبلاگ شما را پیدا کردم تقریبا از همون اوایلی بود که شروع کرده بودی و دوران طلایی وبلاگت همون روزها بود. موضوعات مهاجرتی تحلیلی بود که تند تند هم پست می زدی. از اون موقع ما شدیم مشتری وبلاگ شما توی این دوران عاشق شدیم شکست خوردیم به پوچی رسیدیم فیلسوف شدیم بی اعتقاد شدیم ناسیونالیست شدیم یک سیر سلوک 70 ساله را در طول این چند سال طی کردم. حالا این که می گم سیر سلوک چون واقعا الان که نگاه می کنم هر تغییری که می کردم یک قدم پیشرفت داشتم (البته از دید فعلی خودم) به جرات می گم که شاید تمام پست هایت را خونده باشم. با نوشته هات زندگی کردم قهر کردم آشتی کردم از خوشیت خوش شدم از غمت غمگین از این می ترسیدم که نکنه اخراجت کنند و از این حرصم می گرفت که چرا اصلا دنبال مسائل دیپلماتیک نیستی(البته اون جور که من برداشت کردم).
    به هر حال شاید من برای تو یک کامنت گزار معمولی بیشتر نباشم ولی تو برای من یک شخصیت خیلی مهم هستی که مطمئنم تا مرگ هم فراموشت نمی کنم. اینکه جواب کامنت ها را نمی دی کمی ناخوشایند هست ولی عادت کردیم بهش دیگه. اما از یه چی مطمئنم و اون اینه که همه کامنت ها را می خونی. احتمالا سال دیگه یا شاید سال بعد ش برای امریکا اپلای کردم اگه قسمت شد اومدیم اون ور شما هم بودی تا اون موقع، امید وارم از نزدیک ببینمت. اگر هم که هیچ وقت قسمت نشد یا خودت نخواستی و یا و چرخ روزگار جور دیگه ای چرخید که امید وارم چرخت همیشه بر وفق مراد بچرخه.
    دوستدار تو کاوه

    پاسخحذف
  29. آرزوی موفقیت روزافزون برات دارم.

    پاسخحذف
  30. اميدوارم راهي هم براي من باز بشه.مشكلات و گرفتاري سرتاسر زندگي رو فرا گرفته.اميدوارم سال 92 سال مشخص شدن وضعيتها باشه.

    (آينه)

    پاسخحذف
  31. این نظر توسط نویسنده حذف شده است.

    پاسخحذف
  32. سارا کوچولوی دوم- مریم جان-داراکوچولو و چند اسم دیگه هم داشتم Binghamton۱۰ دی ۱۳۹۱ ساعت ۷:۳۲

    کاش کمی درباره این چند ملیتی بونت کمی توضیح میدادی. یه چند جایی اشاره کردی به روسیه و اصلیتت به روسیه اما نگفتی کی و چرا. البته خب با توجه به اینکه گفتی فامیل زیادی در شمال داری احتمال میره از روسهایی باشی که در زمانهای خیلی دور به ایران اومدند و شمال ایران ساکن شدند. کی و چراش هم نمیدونم. فقط یاد میرزا کوچک خان میافتم و جنگ جهانی اول و اشغال شمال ایران توسط روسها. شاید جد برزگت از سربازان روس بوده!!! اما نگفتی و هیچ اشاره ای به اصلیت مادرت نکردی خصوصا که گفتی آلمانی زبان اصلیش بوده!!!حالا تو چرا المانی بلد نیستی بماند. کلی سوال نگفته گذاشتی و رفتی و چون مسئله پیچیده ای هست و خوانندگانت هم خیلی فضول! واقعا کاش یکبار حداقل یه مختصر توضیحی میدادی. این اسم و فامیل روسی ت یعنی ناتاشا گادوین هم فکر کنم که تو باید اصلیت روسی ات رو از طرف پدری برات حفظ کرده باشند اما چرا پاسپورت روسی نداشتی و همیشه اویزون یه پاسپورت از فحش بدتر ایرانی بودی! نمیدنم. البته اسم ناتاشا رو ایرانیا هم میذارند البته برای دخترها!!!!و توی اینترنت و بابیلون و چند فرهنگ لغت هم که نگاه کردم همه نوشتند که ناتاشا یک اسم روسی برای خانمها است. حالا تو چرا اسم روسی ات دخترونه است! بماند که بدون اینکه پاسپورت روسی داشته باشی یا نفعی از روسیه ببری به جز یک اسم دخترونه و زبان روسی.!!!خلاصه مارو خیلی پیچوندی ولی اخرش نفهیمدیم که کی هستی اصلیتت پدرومادرت کجاییه! میدونی که اینها برای ما ایرانیا خیلی مهممممممه!!!!ولی خیلی برام جالبه. من همیشه از مطالبت که میخوندم متوجه میشدم که تو آدمی هستی که دوست داری به رخ بکشی و کلا آدمی هستی که دوست داری تو همه چیز باکلاس باشه و برای بقیه کلاس بذاره. برات میشمرم! اون از هتلهای باکلاس رفتن برای خوردن یک قهوه با خانم خائنت، از انگلیسی حرف زدن با خانمت در هتل موقع خوردن قهوه اونم با لهجه ایرانی! یا از خریدن ماشینهای بی ام دابلیو و آئودی بسیار گران و پرخرج در حالی که هزینه زیادی برات همراه داشت. زندگی در مناطق بسیار گران سانفرانسیسکو، و از همه مهمتر چیزی که زندگیت رو تغییر داد: بله، منظورم کلاس گذاشتن با پاسپورت امریکایی، که تو فقط به خاطر داشتن یک پاسپورت امریکایی و کلاسش همسرتو فرستادی امریکا و آخر هم زندگیت از پاشید (حالا بماند که ناخواسته ماندگار شدی و زندگیت عوض شد). حالا هرجا که یه ادمی میبینم که با هرچیزی که داره کلاس میذاره ناخوداگاه و بلافاصله یاد تو می افتم که کلاس داشتن زندگیتو عوض کرد. اولش خیلی بد بود (شکست عشقی و خیانت همسرت) و ممکن بود بدتر هم بشه یعنی برگردی ایران و به زندگی سابقت ادامه بدی اما با یک تجربه تلخ. اما همیشه روزگار کار خودشو میکنه. یعنی همه اتفاقات بعد از اون و نهایتا ماندگاری و موفقیتت در امریکا کار روزگار بوده حالا هرچه میخای بگو که روزگار و تقدیر وجود نداره و همه اینها کرسی شعره!! روزگار کار خودشو میکنه فقط ما باید بهش تن بدیم و باهاش جلو بریم. ماباید سعی و تلاشمونو بکنیم ولی نهایت این روزگار، کار خودشو میکنه البته بر اساس تلاشهای ما چه بخواهیم چه نخواهیم اما موکدا میگم براساس تلاش ما. مطمئنم که تو اگه ادم کلاس گذاری نبودی باز هم زندگیت از امریکا میگذشت اما به شکل دیگه و با روش دیگه و شاید موفقیت بیشتر به شکل دیگه.

    پاسخحذف
  33. نظرات زیاد بشه آرش احساسی میشه برمیگرده. اگه برنگرده چی؟

    پاسخحذف
  34. آرش در نقش جدیدش نیما کناروند !
    از اولهم میدونستم خیال پردازی همه حرفات و با این ذهنیت اونهارو میخوندم . کارت خوب بود ولی اخلاق نویسندگی رو در مقابل خواننده ها رعایت نکردی.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. من هم موافقم .
      نیما همون آرش خودمونه!

      حذف
  35. آرش قديم - نيما ي جديد با هويتي از ناتاشا !
    راستي بالاخره خانم هستي يا آقا در شبكه اجتماعي خانم و در وب آقا.
    اي شيطون.
    به هرحال ميرويم و خاطرات نيما را ميخوانيم شايد بعد از عيد كه دوستان فرزانه به هم پريدند و يكديگر را دريدند! شايد فرجي حاصل شد توانستيم نفسي بكشيم و با فراق بال خواننده ات باشيم.

    (آينه)

    پاسخحذف
  36. آرش یا هرچی که اسم واقعیت هست . قبل رفتنت اینو بدون تو این چند سال مسیر زندگی خیلی ها رو عوض کردی .
    خیلی ها مثل من که پسری 19 ساله بودم .
    conceptual.blogfa.com

    پاسخحذف

  37. سلام،
    پیشنهاد می‌کنم وبسایت را نگهداری و ماهی‌ یک مطلب در آن بگذاری. ( اولین روز هر ماه جدید) .
    حتا اگر شده چند تا عکس از شهرتان بگذاری ، این رابطه را قطع نکن.
    ببعی بد اخلاق

    پاسخحذف
  38. خدارو شکر که دست از کلاشی و کلاهبرداری براشتی.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. خردمند به من نسبت خردمندی می دهد و نادان، نسبت نادانی. چون به تحقیق در گفته هایشان می اندیشم، می بینم که هردو راست می گویند!!!



      ((( الان تو که نسبت کلاشی به ارش دادی ، حتما ..... )))

      حذف
    2. عزیز من لازم نیست سینه خودت رو ابلهانه برای آدم شیادی که نمی شناسیش چاک چاک کنی؛ اونم واسه کسی که حتی ندیدیش!! چون به قول خودش آمریکاست؛ اما من بخوبی میشناسمش و می بینمش چون از تهران قدمی اونرتر نذاشته.

      حذف
  39. ارش ، من با این وبلاگ زندگی کردم ، خیلی چیزا ازت یاد گرفتم خیلی چیزا.
    الان دیگه از طریق وبلاگ تو کاملا میدونم در غرب چه خبره، اوضاع چه طوریه و ...
    خیلی ادم بامعرفت و با حالی هستی.
    خیلی.
    خیلی.

    پاسخحذف
  40. دلمون برات تنگ میشه! نکن اینکارو!!! حداقل هر 2 ماه یه چیزی بنویس که بفهمیم زنده ای و چیکار میکنی.

    پاسخحذف
  41. درود
    آرش جان شما که رفتی و آخرم ما نفهمیدیم که نناتاشا گود وین کیه،رو به دوش خوبه یا پشت به دوش ولی هر جا هستی واست آرزوی موفقیت دارم.

    بدرود

    پاسخحذف
  42. بدبخت زن ذليل. مطمئنم به درخواست زنت از نوشتن صرفنظر كردى. دو روزه زن گرفتى به كلى هويت حودتو از دست دادى.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. زدی به هدف !!!!!
      عاقبت چندسال تنهایی

      حذف
  43. آرش جان امیدوارم در آینده دوباره ببینیمت. ادبیات قشنگی داری. نوشته هات رو دوست داشتم. موفق باشی همیشه

    پاسخحذف
  44. دوستان اینجا رو ببینید، مطلبش جالبه:
    http://11term.com/ref.php?page=act/ref&invcod=21930

    پاسخحذف
  45. آرش دوست داریم ،بازم خواهش بخاطر ما بنویس

    پاسخحذف
  46. agha man kheyli vaghte in weblog o mikhoonam, chizayee ke az inja yad gereftam aslan ghable arzesh gozari nist, omidvaram ke harja hasti movafagh bashi, vali man hamchenan injaro check mikonam chon midoonam be ehtemale ziad baz barmigardi
    Good Luck With Your New Life ;)

    پاسخحذف
  47. آرش جان(الان اسمت قشنگت رو مي دونم!)به سلامت برادر!خداخافظت اميدوارم هميشه

    خوش باشي و موفق حس ميكنم هر روز تنهاتر ميشم:) شمام كه ديگه نمي خواي

    بنويسي اين وبلاگ ديگه ديدن نداره اگه ديدي هم لذتي نداره واقعا ارش ماي

    دربدر رو هم كه تنها گذاشتي ديگه حرفي برا گفتن نداره:)

    مرسي.

    پاسخحذف
  48. هر وقت اسم آمریکا رو میشنوم اسم تو نا خودآگاه میاد تئ ذهنم - از همون اول با وبلاگت بودم رفیق .....

    ما رو تنها نزار , رو قلبمون پا نذار

    پاسخحذف
  49. اگر خودت وقت نمیکنی بنویسی بزار اقدامات مقتضی زحمتشو بکشه

    پاسخحذف
  50. معلوم نیست کلاه کدوم صفل معصوم رو برداشتی؛ حالا هم که در رفتی خودت برا خودت کامنت میذاری!!

    پاسخحذف
  51. منو تنها نزااااااررر*****رو قلبم پا نزاااااااررر :(((

    پاسخحذف
  52. بازم بنویس مردونه

    پاسخحذف
  53. من نظرات رو خوندم ولی با کمال تعجب ندیدم کسی ازت تشکر کرده باشه!
    شاید این هم یه ویژگی ما ایرانیها باشه که در همچین مواقعی طلبکار میشیم بجای اینکه سپاسگزار باشیم.

    بهرحال
    آرش جان
    من به شخصه و از طرف همه دوستدارانت ازت تشکر می کنم
    بخاطر تجربیاتی که به ما منتقل کردی
    بخاطر قلم زیبا و مطالب حالبی که نوشتی
    بخاطر دیدی که از آمریکا و فرهنگ مردم آمریکا به ما دادی
    بخاطر همه چیز ممنون

    یک ایرانی مهاجر

    پاسخحذف
  54. من از حدود دو سال و نیم وبلاگ شما رو دنبال می کردم و هر روز حداقل یک بار بهش سر می زدم. البته هیچ وقت نظری نگذاشتم. توی این مدت خودم هم به آمریکا اومدم. خیلی دلم گرفت وقتی دیدم دیگه نمی خوای ادامه بدی. امیدوارم موفق باشی و یک روزی هم از خر شیطون بیای پایین و دوباره بنویسی.

    پاسخحذف
  55. قدس لیسانسهbe

    Risdam be kaleye paiambare eslam, Mohammade jakesh va tamame emamhaye chositon

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. همیشه دلم میخاست بدبخت ترین و جهنمیترین آدمای این دوره زمونه رو ببینم. حالا دیگه دیدم و شنیدم. خیلی هم زیاد.
      موتورخونه جهنم خوش بگذره. میام ازت آب جوش بگیرم.....

      حذف
    2. بچه ها چایی کیسه ای هم ببرید اونجا سرگرم بشین.

      جهنم!!! هاهاها

      حذف
    3. Bazam migam, ridam be Mohammad

      Ha ha ha

      حذف
    4. اللهم صل علی محمّد و آل محمد و عجّل فرجهم و أهلک والعن عدوّهم من الجنّ و الانس من الاولین الی الاخرین

      حذف
    5. الهی آمییییییییین
      بد بخت بیشرف. برین به دهن خودت آشغال

      حذف
    6. Mirinam be dahane naneye to va paiambare kasife bisharafet, kharkosdeh

      حذف
  56. شماها نمیخاد چیزی با خودتون ببرید. اونجا همه چی برای پذیرایی از شماها هست. فقط شما باید زودتر تشریف ببرید!!!!هاهاهاها

    پاسخحذف
  57. نویسنده این وبلاگ شارلاتانی بیش نبوده است که سعی می کرده جوانان این مملکت را اغفال کند و آنها را آواره غرب کند. خدا را شکر می کنم که دیگر نمی نویسد و به یاری امام زمان از شر همه این مزدوران اجنبی راحت می شویم.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. هم توی عوضی و اون ر.هب.ر کثافت فاشیستتون هست که به اسم امام زمان و امام حسین و حضرت محمد (علیهم السلام) به این مردم بدبخت و رنج کشیده ستم میکنید و این مردم جاهل هم این ظلم و ستم رو از پیامبر و امامان میبینند. تو کثافت اگه مخالف این وبلاگ هستی غلط میکنی می آیی اینجا رو میخونی و کامنت میذاری. به تو چه که این جوانان مملکت چه میکنند. اصلا توی فاشیست هستی که این جوانان رو بدبخت کردی با اون ر.ه.ب/ر ملعونتون نه این وبلاگ. جوانان مملکت هرجا بخاهند میروند گوساله. به تو هم ربطی نداره.فقط تو و اون ر.ه.ب/رت مزدور و دارودسته دزدش مزدور هستند. باقی مردم چه من جوون فلک زده چه آرش قربانی جنایت شما هستیم. خدا لعنتتون کنه. فقط دلم به حال کسانی میسوزه که گمراه حرفای شما شدند و فکر میکنند شما واقعا نائب امام زمان و پیامبر و ائمه هستید و ظلم و جنابت شما رو به اسم اونها میبینند و به اونها فحش میدهند. شما که خودتون به دست امام زمان گردن زده خواهید شد به زودی و همه خواهند دید اما متاسفم برای جوانان احمقی مثل ناشناس بالایی که گول عوضیهایی مثل شما رو توی همه چیز خوردند و نتونستند خوب را از بد تشخیص دهند. شارلاتان فقط تو و امثال تو هستند و بس. باقی مردم از ستم شما یا دنیاشون به فنا شد مثل من یا هم دنیا و هم آخرتشون باهم فنا شد مثل ناشناس بالایی و در این گناه تو و همفکران شریک هستید. برو به جهنم روسیاه شارلاتان اجنبی. منتظر اون روز هستم که خود امام زمان انتقام ستم کردن به نامشو از شما بگیره. الهی آمین

      حذف
    2. Man ham baraye to moteasefam ke fekr mikoni emame zaman va akherat vojod dare

      حذف
    3. شارلاتان باباته، کسی مجبورت نکرده این وبلاگ رو بخونی... امثال تو ما رو مجبور کردند که بخوایم از این خراب شده فرار کنیم

      حذف
  58. آرش جان خوب شد به بلاگ من گیر ندان والا میگفتن نیما همون آرش والله منظورم اون نیما نیستش که آرش نیست همه فکر میکنند منظورم یک نیمای دیگست توی دنیا فقط چند نفر میدونن ارش کیه میتونم بگم اگر رمان بود رمان زیبایی بود با نو اوریهای زیاد اونایی که بد گفتن همه میشناسیم کیان حتی تا اخر مطلبشونم نمی خونیم اونای هم که دلتنگن برای اینه که به اخر داستان رسیدن و قهرمان این داستان حرفی برای گفتن نداره فقط خددا و شکر اخرش خوب تموم شد تراژدی نشد من برای نویسنده این بلاگ خیلی خوشحالم اگر توی هر کاری شکست خورد یا پیروز شد توی این بلاگ موفق بودش و داستان و خوب پیش برد این که ادم بدونه کجا باید تمومش کنه خیلی مهم و اینکه بدون باید کجا دوباره آغاز کنه از اون مهمتره موفق باشید آرش و آرشهای ایران با تشکر برای این همه مهربانی یا حق

    پاسخحذف
  59. اسلام يعنى كثافت. همچيش كثيفه. من هم به نوبه خودم ريدم به قبر پيامبر بچه باز اسلام، محمد (ص)... صلوات!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اللهم صل علی محمّد و آل محمد و عجّل فرجهم و أهلک والعن عدوّهم من الجنّ و الانس من الاولین الی الاخرین

      اللهم صل علی محمّد و آل محمد و عجّل فرجهم و أهلک والعن عدوّهم من الجنّ و الانس من الاولین الی الاخرین

      اللهم صل علی محمّد و آل محمد و عجّل فرجهم و أهلک والعن عدوّهم من الجنّ و الانس من الاولین الی الاخرین

      حذف
    2. Zer nazan Arabi balghoor mikoni koskesh

      حذف
  60. یه زمانی وبلاگ ات را خیلی می خوندم. یعنی روز کسل کننده ام با دیدن یه پست جدید تو در گوگل ریدر شاد میشد و کلی می خندیدم. مثل اون پست زلزله ممه ها!
    این اواخر زیاد دنبال نمی کردم. ولی ممنون از همه اطلاعاتی که بهمون دادی و مخصوصا برای طنزها. هر وبلاگی هم شاید عمری داشته باشه.
    همیشه شاد و موفق باشی.

    یه دانشجوی ایرانی ساکن سوئد.

    پاسخحذف
  61. از لطف تمام شما دوستان عزیزم بسیار سپاسگزارم و امیدوارم که همیشه پیروز و سربلند باشید. دلم برای همه شما تنگ می شود.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ما هم برای همه خاطرات خوب این چند ساله ازت ممنونیم.

      دل ما هم برات تنگ میشه . همیشه موفق باشی.


      حذف
  62. در کتاب تو می شکوفیم
    مانا باشی.

    نگار




    پاسخحذف
  63. خیلی خیلی ممنونم ازت دوست عزیز
    امیدوارم هر جا که هستی شاد و موفق باشید

    پاسخحذف
  64. بازم برامون بنویسسس :(((

    پاسخحذف
  65. امروز داشتم یکی از فصل های درس System Programming & Computer Control رو میخوندم , یه دفعه چشمم افتاد به RS-232 Serial Connections. بعد گفتم من اینو یه جایی دیدم. آخر این وبلاگ یادم افتاد. بعد از 2 سال بالاخره فهمیدم قضیه این اسم چیه! (البته فکر کنم. مگر اینکه دلیل دیگه ای داشته باشه!)

    پاسخحذف
  66. عید بدون آجیل.اگه دوست دارید شرکت کنید.

    https://www.facebook.com/eydebedunedardesar

    پاسخحذف
  67. آرش جان

    نوشتن رو با خودت شروع کردم ولی پایان اون رو بدون تو ... شرط ادب نبود که در این مرحله ی تصمیم گیری و تولد دوباره ات، عرض ادب نکنم و صد البته که نسبت به این خواسته ات احترام می گذارم.

    فراموش نکن که در قلب اونایی که دوستت دارند هستی و خواهی ماند ولو که به ظاهر چنین جلوه کند که فراموشت کرده اند. دانسته باش که هرچند ماه هاست از تو بیخبرم و در لاک تنهایی ام، ساکت و خاموش کز کرده ام ولی به یاد دوستان قدیم بوده و هستم. در یک کلام هرچند معرفت ندارم ولی شما رو همیشه به یاد دارم و در جمع خانواده ام هرچند یکبار ذکر خیری از شما به میان است.

    برایت بهترین ها رو آرزومندم و امیدوارم که آرامش و شادی نصیب شما و خانواده ی محترمت باشه .... موفق و پیروز باشید ... درود و دو صد بدرود .... ارادتمند حمید نجف آبادی میزوری

    پاسخحذف
  68. سلام

    " سکوتم از رضایت نیست، دلم اهل شکایت نیست ...

    " که کار ما گذشته از شکایت، هنوزم پایبندیم در رفاقت ...

    :)

    پاسخحذف
  69. خيلي حيف شد كه رفتي ارش. خيلي قشنگ مينوشتي. ميتونم به جرات بگم كه يه نويسنده بالفطره بودي. خيلي دمت گرم. تمامه دلخوشيم خواندن وبلاگ تو بود.

    پاسخحذف
  70. سلام ارش. چطوری؟ خوبی؟؟

    میدونی چقدر دلمون برات تنگ میشه؟
    به یادت افتادم. گفتم بیام اینجا حداقل یه کامنت بگذارم و یادی ازت کنم.میدونم که کامنت ها رو میخونی.

    قربانت.

    پاسخحذف
  71. آرش جان
    خیلی وبلاگ خوبی بود و هست و خواهد بود
    ممنونم ازت بابت این اطلاعات مفید که برامون به یادگار گذاشتی
    امیدوارم هر جا که هستی همیشه موفق و پایدار باشید
    دلمون برات تنگ شده

    پاسخحذف
  72. آرش جان
    الان متوجه شدم كه ديگه نمي خواي بنويسي.. خيلي قشنگ مي نوشتي و دوست خوبي هم بودي.. خودت مي دوني از معدود كساني بودم كه باهات صحبت كردم و چقدر هم اون صحبت در اون روز منو آروم كرد و حالم بهتر شد
    ازت ممنونم
    مريم يادگار

    پاسخحذف
  73. آرش جان

    آغاز سال 7035 میترایی _آریایی، 3751 زرتشتی، 2572 هخامنشی(شاهنشاهی) و 1392 خورشیدی(شمسی) رو برای شما و خانواده ی محترمتون فرخنده و مبارک آرزو می کنم.

    موفق و پیروز باشید ... درود و دو صد بدرود

    پاسخحذف
  74. آرش سلام
    سال نو مبارک
    دلم براتون تنگ شده.

    پاسخحذف
  75. سلام
    سال نو مبارک
    شما که گفتی درباره مهاجرت نمی نویسی،درست ، ولی کاش حداقل درباره مسایل دیگه می نوشتی که وبلاگ بسته نمیشد و حال ما هم گرفته نمیشد و یا حداقل می گفتی که کجا می نویسی
    و به قول بچه ها واقعا تو روحت...
    به هر حال موفق باشی.

    پاسخحذف
  76. ارش جان. سال نو مبارک

    انشالله سال جدید رو در کنار خانواده با شادی بسیار سپری کنی و همیشه موفق باشی .

    پاسخحذف
  77. سلام آرش عزیز
    وقتت بخیر...
    من یکی از اعضای پرتابه هستم.
    می دونی بعضی وقتا یه سری حرفا هستن که نه می شه تو وبلاگ نوشتشون ( یعنی به اندازه ی یه پست وبلاگ نیستن) و نه دوست داری از بین برن...
    من اومدم بهت بگم که پرتابه دقیقا جائیه واسه این حرفا یعنی می تونی تو پرتاب های 198 کاراکتری همه ی حرفای مینیمالت رو بنویسی
    ما تو پرتابه کپی پیست نمی کنیم و خوشحال میشیم که تو هم بیای تو جمع ما و از نوشته هات بهره مندمون کنی...
    منتظرتیم
    http://Partabeh.Com

    پاسخحذف
  78. به یادتان بودم
    سال نو مبارک
    و ایام به کام
    و مطلوب

    نگار

    پاسخحذف
  79. ارش همه نظر ها رو خوندم.عشق خوندن نوشته های تو که هر بار با مکافات وبلاگت رو با وی پی ان یافیلتر شکنی, چیزی باز میکردم تمامی نداشت.


    مدتها بود که وبلاگت رو ندیده بودم و هیچ وقت یادم نمیره اون روزی رو که تو مهاجر سرا با کامنت های جالبت منو غرق در فکر کردی.قدرت کلمان گاهی از هر تفنگی بیشتره بخصوص اگه در دست اهلش باشه.

    شاید باور نکنی اما تو این 3 سال تصمیم گرفتم که واسه دانشکاه های امریکا اپلای کنم و خدا رو شکر کارها داره جور میشه و فقط مشکل دلار بود که اون رو هم با فروش تنها دارو ندارم که یک اپارتمان کوچیک هست جور میکنم تا برای همیشه از این خراب شده که اسمش وطنِ من هست فرار کنم.


    ما بلاخره نفهمیدیم که تو ناتاشا گادوین هستی یا ارش البته از یکی از پست هات که توش فیش حقوقی ات رو نشون دادی فهمیدم که همون ارش خودمون هستی و حتی اسم فامیلت رو هم پاک کرده بودی و شاید ناتاشا اسم مادرت یا همسرت بوده یا هست که نوشتی.

    ببحشید خیلی فضولی شد(نقض حریم خصوصی) میدونم اما باور کن خیلی بهت عادت کردم و اگه اومدم کالیفرنیا اینقدر بهت ایمیل میزنم تا قبول کنی بیام یه جا ببینمت.دوست دارم کسی که این چند سال اینهمه با نوشته هاش حال کردم رو حتی اگه شده 5 دقیقه از نزدیک ببینم داداش.
    تو مسیر زندگی من رو تغییر دادی.


    اون وبلاگ نیما کناروند رو هم خوندم-طرز نوشتنش شبیه تو هست و با توصیفاتی که از خودت میکردی که قبلا داستان نویس بودی بعید نیست که نویسنده اون هم خودت باشی.

    تو باعث شدی مسیر زندگی من عوض شه برادر.

    ازت خواهش میکنم باز هم بنویس از روزمرگی هات بنویسی-یا فقط عکس بزار
    یه چیزی بنویس, یک کاری بکن که بدذونیم حداقل هستی.


    در پناه خداوند ایران باشی هر جا که هستی.

    مــــــــــــــــــــا منتظریم....

    پاسخحذف
  80. ای بابا نیما کنار وند هم که تعطیلش کرد ....نامرد خود مگسش بود فهمید ما فهمیدم زد جاده خاکی :|

    پاسخحذف

لطفا اگر سوال مهاجرتی دارید به تالار گفتگوی مهاجرسرا که لینک آن در پایین وبلاگ است مراجعه نمایید.
اگر جواب کامنت ها را نمی دهم به خاطر این نیست که آدم مهمی هستم و یا کلاس می گذارم و قیافه می گیرم بلکه فقط به خاطر این است که اعتقاد دارم آنجا متعلق به خوانندگان است و بدون دخالت و تصرف من باید هر چیزی را که دلشان می خواهد بنویسند.