۱۳۹۰ اردیبهشت ۸, پنجشنبه

حاجی مشگل گشا

امروز نمدانم چرا خیلی زود از خواب بیدار شدم و با اینکه همه کارهایم را خیلی آهسته انجام دادم باز هم ساعت هفت و ربع اداره بودم و هنوز هیچ کسی نیامده بود. گفتم قبل از این که کارم را شروع کنم یک مطلبی بنویسم که بی نصیب از دنیا نرویم. ولی قبل از این که به اصل مطلب بپردازم می خواستم به شما دوستان عزیز یادآوری کنم که منظور من همیشه از زندگی در امریکا یک زندگی آدمیزادی است که کار باشد و بیمه درمانی و رفاه نسبی هم به دنبال آن باشد. اگرنه اگر آدم بی کار باشد و یا این که درآمد کمی داشته باشد مگر مغز برخی از چهارپایان را خورده است که در امریکا بماند. من خودم هم اگر کارم را از دست بدهم و پس از مدت کوتاهی نتوانم کار مناسبی پیدا کنم و بیکار بمانم نهایتا تا گرفتن پاسپورتم صبر می کنم و بعد سر خر را به سمت ایران کج می کنم. گرچه حقوق بیکاری هم تا حدودی امورات را می گذراند ولی فوقش شش ماه و یا یک سال آدم با وضعیت بیکاری بتواند زندگی کند و اگر طولانی تر شود عمر آدم تلف می شود. حالا اگر آدم همان حقوق بیکاری را هم نداشته باشد که دیگر زندگی کردن در امریکا بدون پول و بیمه پزشکی اصلا قابل تحمل نیست. پس دوست عزیزی که دندانت درد می کند و بیمه هم نداری و مجبور هستی هزار دلار بابت آن بپردازی گرچه در ایران هم شنیده ام که الآن هزینه دندان پزشکی کمتر از این مبالغ نیست ولی من در مورد زندگی کردن در امریکا با شرایط شما صحبت نمی کنم چون خودم هم سه ماه اول که بیکار بودم آن را تجربه کردم و می دانم که بسیار مشکل است. یا این که اگر هم مثلا در استارباکس و یا یک جای دیگری فروشندگی می کنید باید یک فکر اساسی برای پیدا کردن کار مناسب بکنید و یا ادامه تحصیل بدهید تا شرایط شما به این وضع باقی نماند. به هرحال من هم بی پولی ایران را تجربه کرده ام و هم بی پولی در امریکا را و به طور قاطع می گویم که در امریکا به کرامت انسانی توجه بسیار بیشتری می شود و مثلا اگر شما به بیمارستان بروید و پول نداشته باشید شما را درمان می کنند و بعد صورت حساب می فرستند که اگر پول نداشته باشید و آن را نپردازید هیچ کاری نمی توانند بکنند و نمی توانند مثل ایران فرش زیر پای شما را بکشند و ببرند.

نکته دیگری که می خواستم یادآوری کنم این است که من اصلا آدم مذهبی نیستم و به هیچ مسلکی هم پایبند نیستم و اصلا برایم اهمیتی ندارد که یک نفر در مورد دین یهود, اسلام, مسیحیت و یا زرتشتی انتقاد کند. و لی با تفکیک انسان ها بر مبنای اعتقادات مذهبی آنها مشکل دارم و به نظر من دوستان عزیزی که اهل مطالعه هم هستند بهتر است که کمی این رویه خودشان را تغییر دهند و مثلا نگویند که مسلمان ها چنین هستند و یا یهودیان چنان هستند. می دانم که هیچ کدام از ما تقصیری در این زمینه نداریم و از بچگی یک مشت خزئبلات در گوش ما فرو کرده اند که بیرون کردن آنها از مغزمان واقعا مشکل است. از کتاب های درسی گرفته تا حرف و حدیث هایی که از دیگران و جامعه شنیده ایم باعث شده اند که برخی از حرف های کلیشه ای را در مغز خودمان به عنوان پیش فرض بدانیم و اندیشه خودمان را بر مبنای آنها پایه گذاری کنیم. مثلا ما هم مثل حکومتمان همیشه فکر می کنیم که یک دست های پنهانی در پشت پرده است که دنیا را می چرخاند و مثلا یک مشت یهودی هم نشسته اند و برای دنیا برنامه ریزی می کنند. می دانید چرا این چیزها را می گوییم؟ من به شما همین الآن می گویم چرا. برای این که می خواهیم بی عرضگی و بی لیاقتی خودمان را در زمینه های فرهنگی و اقتصادی و سیاسی توجیه کنیم. چرا دستهای پشت پرده و پنهانی بر علیه کشورهایی مثل ژاپن دست به کار نمی شوند و آنها را بیچاره نمی کنند؟ نکند که زلزله ژاپن هم کار آن دست های پشت پرده و یهودی بوده است! بابا ول کنید این حرف های چرت و پرتی را که مال دویست سال پیش است. برای خودتان یک مالیخولیایی می سازید که مثلا ماسون های یهودی با جذب افراد نخبه به اهداف اهریمنی خود می رسند! آخر تک تک کلمات این جمله مزخرف و بی معنی است عزیز دل برادر. آیا تعریف اهریمن و فراماسونری و یهودیت که در مغز من و شما فرو کرده اند همانی نیست که در کتاب های درسی آخوندی ما وجود داشته است؟ البته در امریکا هم افراد زیادی هستند که به تفکرات پوسیده و قدیمی خودشان چسبیده اند ولی خوشبختانه دیگر کسی به آنها بهایی نمی دهد. امروز دیگر منابع اطلاعاتی زیادی در اینترنت وجود دارد که حتی برخی از آنها به فارسی هم ترجمه شده اند و می توانید کمی در این زمینه ها مطالعه کنید.

ولی بعد از این مقدمه طولانی که خودش جای بحث دارد می خواستم در مورد اهمیت حاجی در ایران صحبت کنم. البته منظورم از حاجی افراد معمولی نیستند که به مکه می روند و خیلی هم در جامعه مورد احترام هستند. بلکه منظورم از حاجی همان حاجی های کله گنده ای هستند که کار آدم را چاق می کنند و با گرفتن چند عدد سکه و یا یک درصدی از ارزش کار تمام گره ها را می گشایند. معمولا هر خانواده و فامیل ایرانی یک حاجی دارد که مثلا اگر پسرش را با یک دختر دستگیر کردند و یا یک کاری به خنس برخورد کرد بتوانند با کمک آن حاجی اموراتشان را حل و فصل کنند. ضرورت حاجی در ایران مثل ضرورت یک پزشک خانوادگی در امریکا است که تمام افراد فامیل را می شناسد و با پرونده همه آنها آشنا است. من هم یک حاجی داشتم که از او برای تمام فامیل استفاده می کردم و او تقریبا تک تک آشنایان ما را می شناخت و می دانست که مثلا فلان دختر فامیل ما دوست پسر دارد و اگر گیر افتاد خرج بیرون آوردن او چهار سکه است و فلان آدم آشنای ما کلاه بردار است که چک بی محل می کشد و راه به راه به زندان می افتد و مثلا یکی دیگر از اقوام ما یک زمین مصادره ای دارد که او می تواند بیست درصد آن را بگیرد و آن را از دست دولت آزاد کند. خلاصه حاجی ما کم کم عضوی از خانواده شده بود و در تمام مراسم عروسی و عزای ما هم حضور داشت. من این حاجی را خیلی وقت پیش توسط یکی از دوستانم پیدا کردم که دو نفر را به من معرفی کرده بود و من از هر دوی آنها راضی بودم. نفر دوم هم یکی بود که برای ما مشروب می آورد و آدم بسیار مطمئن و منصفی بود. خلاصه همین حاجی چندین بار من را از مخمصه اساسی نجات داد و شاید اگر این حاجی ما دم کلفت نبود کارم از نظر سیاسی به جاهای بسیار باریکی می کشید. البته من هیچ وقت آدم سیاسی نبودم ولی زندگی در ایران طوری است که حتی اگر شما در زمان سخنرانی فرزانه یک صدای مشکوک از خودتان در کنید فرد سیاسی و برانداز و معاند با خدا و پیغمبر شناخته می شوید و حسابتان با کرام الکاتبین است.

خلاصه بعدها این حاجی ما خیلی کله گنده شد و حتی یکی از اعضای تیمی بود که کرباسچی را دستگیر کردند. بنابراین دیگر کارهای خرده ریز و جزئی انجام نمی داد و فقط به معاملات چند صد میلیونی فکر می کرد و بس. البته چون ما را از قدیم می شناخت و یکی از مشتریان ثابت او بودیم اگر برای مسئله ای به او زنگ می زدیم یکی را معرفی می کرد و می گفت که کار ما را راه بیندازند. این حاجی یک زن و چهار تا هم بچه داشت که همه آنها را خانواده صدا می کرد. من آن زمان مجرد بودم و تنها زندگی می کردم و او هم که مثل بیشتر حاجی ها دوست دختر داشت گهگاهی به خانه من می آمد و می گفت که مثلا من با این خانم باید تنها صحبت کنم! خوب من هم که دیگر به شغل شریف جاکشی عادت کرده بودم خودم را به نفهمی می زدم و می گفتم که بفرمایید. کم کم حاجی که کله گنده هم شده بود بیشتر به خانه من رفت و آمد می کرد و من با او صمیمی شده بودم و جرات می کردم که سر به سرش بگذارم. همیشه اسلحه به کمرش بود و ماشین های گران قیمت خارجی سوار می شد. حتی چند بار ماشینش را در پارکینگ من گذاشت و گفت که می توانم از آن استفاده کنم و من حسابی با آن ماشین ها حال می کردم. ناگفته نماند که آن زمان حتی پراید هم به بازار نیامده بود و خیابان های ما پر بود از ماشین پیکان و یا ماشین های خارجی قدیمی و فرسوده. من هیچ وقت اسم اصلی او را نفهمیدم ولی می دانستم که نوچه فرزانه و یکی از بازجوهای زندان اوین است و در بخش اطلاعات دستگاه قضایی کار می کند و خرش حسابی می رود. مطمئن هستم که او هم یکی از افرادی است که به سرکوب جوانان در جریانات پس از انتخابات پرداخته است زیرا طرز فکر او طوری بود که فقط می گفت هر چه که آقا بگوید. او اعتقاد داشت که اگر آقای فرزانه بگوید ماست سیاه است اصلا نباید در مورد آن فکر کرد و باید بی چون و چرا قبول کرد که ماست سیاه است زیرا که آقا چنین گفته است. با این که من با او شوخی می کردم ولی یکی دو بار به شوخی ادای او را در آوردم و گفتم که هر چه آقا بگوید ولی خیلی زود متوجه شدم که این مسئله برای او شوخی بردار نیست و ممکن بود همان جا هفت تیرش را در بیاورد و یک تیر در مغزم خالی کند! این چیزها را می گویم که بدانید چطور آن افراد را شرطی کرده اند و مثلا اگر یک نفر به آقا بی احترامی کند و یا آقا بگوید که یک نفر را زندانی و شکنجه کن آن فرد کوچک ترین تعللی به خرج نمی دهد و اصلا صحبت کردن و منطق در این موارد کوچک ترین جایی نخواهد داشت. این طور به نظر می آمد که مثلا اگر آقا می گفت که یک تیر را در مغز خودت خالی کن او این کار را انجام می داد چه برسد به این که بگوید افراد دیگر را بکش و یا دستگیر و شکنجه کن. او یکی از فداییان فرزانه بود که گمان کنم بالاترین نفوذ را در بین دیگر عوامل حکومتی دارند و می توانند سرشان را پایین بیاندازند و به اطاق هر رئیس و وزیری بروند و آنها را سوال و جواب کنند و میزان ذوب شدگی آنها را در امر ولایت بسنجند.

زمانی که فرزانه رئیس جمهور بود او هم یکی از حاجی های معمولی بود که خیلی خوب کار آدم را راه می انداخت و می دانم که یکی از کارهای پردر آمدش قاچاق کالا توسط کانتینر های سپاه بود. من آن زمان دانشجو بودم و همزمان در یک شرکت کامپیوتری هم کار می کردم که با بقیه همکلاسیها راه انداخته بودیم و مثل بقیه شرکت های آن زمان هم پولی از راه برنامه نویسی در نمی آوردیم و همیشه دستمان خالی بود و کف می زدیم. ولی یک بار توسط حاجی پرینتر قاچاق از دوبی وارد کردیم و فروختیم که سود بسیار خوبی داشت و تا مدت ها ما را سر پا نگه داشت. یک غلام تپه هم بود که از بچه های اطلاعات سپاه بود و جنس ها را از جنوب به تهران می آورد و تحویل ما می داد ولی او  پس از چند بار کار کردن به خاطر بدهی حاجی به او اصل و فرع جنس های شرکت ما را خورد و میانه اش هم با حاجی ما شکر آب شد. خلاصه این که از آنجا فهمیدیم که حاجی با شرکت های بسیار زیادی در این زمینه کار می کند و درآمد سرشاری از این طریق نصیب او و تیم او می شود. البته پس از اینکه فرزانه رهبر شد او هم که جزو معتمدان و نوچه های فرزانه بود کلاس کارش خیلی بالا رفت و دیگر از این کارهای جزئی انجام نمی داد و من هم هرگز نفهمیدم که چکاره است و از چه راهی پول کلان در می آورد. ولی فقط می دانم که هر کسی که می خواست فرزانه را ببیند بهترین راهش این بود که به حاجی بگوید چون او جزو مقربان درگاه فرزانه بود و ظاهرا هر روز در آنجا رفت و آمد داشت. حالا اینکه پولی از بابت ضامن الزیاره شدن می گرفت یا نه را دیگر من نمی دانم. با این که حاجی می دانست که من اصلا مذهبی نیستم و هیچ اعتقادی هم به چیزی ندارم ولی به من می گفت که تو مسلمان هستی و خودت نمی فهمی چون اصلا گناه نمی کنی! احتمالا منظورش این بود که من به دختران بسیار زیبا و شیک پوشی که با خودش می آورد کاری نداشتم و برایش خیلی عجیب بود که چطور ممکن است یک مرد یک زن به آن زیبایی را ببیند و آن کار دیگر را با او نکند! البته من می دانستم که آن زنان بی نوا قربانیانی هستند که کار خودشان و یا کسی از عزیزانشان در جایی گیر کرده است و به خاطر آن حاضر به این کار شده اند. شاید مثلا پدر و یا برادر و یا حتی شوهر آنها در آستانه اعدام بوده است و آنها امید داشتند که با این کار خود حاجی واسطه شود و از اعدام عزیزشان جلوگیری کند.

تا نوشتار بعدی بدرود

۳۰ نظر:

  1. eyval! kheili kh0o0o0b bo0oo0od! man k movafegh bo0o0dam...

    پاسخحذف
  2. بابا یه کمی کمتر مزخرفات سر هم کن. انگار داری یه فیلم نامه می نویسی که نقش اولش رو هم به عهده خودت گذاشتی...زرزر کردن مفت هم حدی داره آخه.

    پاسخحذف
  3. bebinid doostan in moozo ke dardonya hich democracy nist ye haghighateh va in ke haji o ina to kare ghachaghanam okeh choon ma re doosti dashtim to aza sePah bod migoooft ke are dada crack meracko teryak kar dolateh

    ye mass alame mohem in ke dolat bayad mardoom ro be kooobeh ta betooneh hokomat koneh

    ye sokhan az thomas jefferson """"""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""" there is only two way which can make peolpe slave one sword two loan """"""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""
    ary doostan dar america dolat ba vam mardomesho asir kardeh to iran ba in haji baziaaaaaa

    پاسخحذف
  4. از یک جنبه با شما موافقم. خوشبختانه در سال های اخیر روشنگری های خوبی در مورد شبکه اهریمنی فرماسونری صورت گرفته است که اغلب هم توسط خود پژوهشگران مستقل غربی بوده است و فراگیر شدن اینترنت در جهان نیز به بالا رفتن سطح آگاهی مردم درباره اهداف شیطانی این گروه بسیار کمک کرده است. اما در واقع این امثال جنابعالی هستید که باید از گسترش اینترنت نگران باشید نه مخالفین فرماسونری! فقط کافیست به زبان های مختلف از جمله فارسی در گوگل سرچ کنید تا با انبوه مطالب ضد این گروه مواجه شوید! امیدوارم در سال های آتی رسانه های مستقل قدرتمندتر و فراگیرتر شوند تا برتری رسانه ای صهیونیزم بین الملل بیش از بیش به چالش کشیده شود. به نظر می رسد دوران افول حکومت های اسلامی - شرقی و نیز امپراطوری ماسونی اهریمنی آمریکا و رژیم خونخوار صهیونیستی آغاز شده است.

    پاسخحذف
  5. دوست عزیز من که می گویید:
    "دوران افول حکومت های اسلامی - شرقی و نیز امپراطوری ماسونی اهریمنی آمریکا و رژیم خونخوار صهیونیستی آغاز شده است."
    ظاهرا تنها نوع حکومتی که از قلم شما افتاده است حکومت کمونیستی است که گمان نکنم اتفاقی باشد!

    پاسخحذف
  6. آرش عزیز

    حکومت های کمونیستی خیلی وقت است که مرده اند و چند حکومت به ظاهر کمونیستی به جای مانده فعلی نیز فقط عنوان کمونیستی را یدک می کشند. نباید نام یک ایدئولوژی مرده و شکست خورده را در کنار مکتب های سیاسی که هنوز حیات دارند قرار داد. البته امیدوارم استعمار ایالات متحده آمریکا نیز هرچه زودتر به سرنوشت شوروی سابق دچار شود.

    پاسخحذف
  7. سلام .اون عكس يه اقا كه گذاشتيد تزيينيه يا عكس واقعي حاجي اقاست ؟مطلبتون هرچند با طنز شيريني نوشته شده بود دردناك بود مخصوصا قسمت دوست دختراي حاجي .ياد فيلم در امتداد شب گوگوش افتادم .كه انجا گوگوش هم همينكار رو براي ازادي دوست پسردستيارش مي كنه.
    در ضمن من يه سوال دارم كه اگه جوابمو بدين ممنون ميشم.تو سريال اناتومي گري همش مي بينم تيم جراحي دم در بيمارستان مي ايستند و مريض را جابجا مي كنند و حتي در خود بيمارستان مريض رو با برانكارد به اتاق عمل مي برند.راستشو بگين اين حركت چه معني داره ؟مگه اونا براي اين كار بهيار و خدمه ندارن ؟
    ممنون از لطف تون .سيما

    پاسخحذف
  8. عکس تزئیتنی است سیما جان. بله متاسفانه طنز تلخی است که به خنده نمی انجامد.
    در امریکا اصولا سلسله مراتب کاری مثل ایران نیست. مثلا در شرکت ما وقتی که مدیر عامل می خواهد میز کارش را جابجا کند خودش سر میز را می گیرد, خودش چای می ریزد و خودش میزش را تمیز می کند. همین طور هم در بیمارستان جراح هیچ برتری نسبت به پرستار ندارد و کار هر کدام از آنها برای خودش مهم و قابل احترام است. برای همین هر جایی که لازم باشد مریض را هم جابجا می کنند.

    پاسخحذف
  9. دوست ناشناس عزیز:
    من حتی یک پله از شما بالاتر می روم چون در اینکه دولت امریکا از نوع استعماری است شک دارم زیرا که استعمار یعنی پرورش و آبادانی و سپس بهره برداری. در حالی که دولت امریکا استثماری و تنها ثمره آبادانی دیگر کشورها را مخصوصا در امریکای جنوبی می مکد.
    ولی بر خلاف ساختار حکومتی امریکا که اتفاقا متاثر از دولت های استثمارگر مذهبی دوره رنسانس است, ساختار داخلی امریکا و دموکراسی حاکم بر آن برگرفته شده از اندیشه فراماسونری است که همواره کارش مبارزه با دولت های فاشیست و یا دولت های کانورستیو مذهبی و یا ملی بوده است.
    اگر نفوذ فراماسونری در امریکا نبود هیچگاه مثلا دولت تکزاسی امریکا حاضر نمی شد که به یک خارجی تابعیت و حق شهروندی یکسان با یک امریکایی اعطا کند. اگر نفوذ اندیشه فراماسونری نبود تمام مسجد ها را در امریکا به آتش می کشیدند و همه یهودی ها را هم بیرون می کردند.
    تمام داستانهایی که برای ماسون ها ساخته شده است از طرف مذهبیون و یا فاشیست ها بوده است و هنوز هم چشم دیدن آنها را ندارند.
    مثلا اگر شما فکر می کنید که نژاد ایرانی برتر از نژاد آنگولایی است و یا مسلمان ها بهتر از یهودی ها هستند باید از فراماسونری متنفر باشید. زیرا تساوی همه انسانها و عدم تبعیض نژادی, مذهبی, جنسی و حمایت از دانش در برابر خرافات مذهبی یکی از اصلی ترین پایه های فکری فراماسونری است.
    اسرار ماسون ها مثل جام خون و یا سنگ قاعده اهرام هم چیزی جر افسانه نیست. نسبت دادن شیطان پرستی به ماسون ها هم چیزی جز مزخرف نیست. تنها اسرار ماسون ها مخفی نگه داشتن و استتار خودشان از چشم مذهبیون تندرو و فاشیت هایی است که می خواهند بنیاد این تفکر و تمام اعضای آن را از بین ببرند. همانطوری که گروه های زیرزمینی موسیقی ما در ایران یاد گرفته اند که چگونه با پیوندهای زیرزمینی خود کنسرت بگذارند طوری که دست حکومتیان به آنها نرسد.
    البته چون ماسون ها دانشمند و افراد بانفوذ و یا هنرمندی بوده اند همیشه سعی کرده اند که بر حکومت ها کنترل داشته باشند ولی متاسفانه چون سر و کار آنها به جای خشونت با عقل و منطق و خرد است در این راه موفقیت زیادی حاصل نکرده اند.

    پاسخحذف
  10. آرش جان سلام
    مطلب بسیار خوبی بود.بله کاملا درسته و ایران فعلا تو این برهه ی زمانی در این باتلاق اعتقادات ماورا الطبیعه دست و پا خواهد زد.البته مشخصا که ما اون دوران رو نخواهیم دید که این چارچوب های توهمی از روحیه های شرقی کاملا پاک بشه و بخاطر همین باید ماهایی که مثلا به خدایان و مسایل فرا کیهانی اعتقاد نداریم به فکر بودن در یک محیط سکولار باشیم و یک سری سوسول بازی هایی مثله غربت و ... کنار گذاشته و پایه های یک زندگی جدید رو در جامعه ی جدید بنا کنیم.مثل تشکیل خانواده با افراد محیط میزبان.که البته لزوما قرار نیست که حتما بوسیله همسر گزینی باشه.حتا با چند تا دوست هم میشه یه خانواده خوب درست کرد.

    for the point you must be very EASY GOING and don't scare about being dumped and neglected by other society members.to be more practical, you should make an emotionalized connection between you and the other ones in both genders 

    پاسخحذف
  11. این نظر توسط نویسنده حذف شده است.

    پاسخحذف
  12. ادامه سیستم پزشکی فعلی امریکا امکانپذیر نیست الان یک بازنشسته باید ماهی 640 دلار بابت یک بیمه ی درست حسابی بپردازد بدون بیمه ی دارو طرح اوباما هم چیزی ازش باقی نماند بقیه اش رو هم جمهور خواهان در کنگره قیچی میکنند

    پاسخحذف
  13. آرش عزیز

    یک واژه ممکن است معانی مختلفی داشته باشد. کاملا مشخص است که منظور من از استعمار چیست!
    اتفاقا ماهیت اهریمنی دو رژیم ایالات متحده آمریکا و اسرائیل بخاطر ماسونی بودن آنهاست و متاسفانه این شبکه شیطانی بر حکومت ها کنترل فراوانی دارند. در مورد ادعاهای مخالفت با تبعیض جنسیتی و ... این گروه نیز همین بس که همواره یکی از شرایط عضویت در فراماسونری داشتن جنسیت مذکر بوده است! البته ظاهرا در سال های اخیر به همسران روسای جمهور ماسون آمریکا اجازه داده شده است که به عنوان عضو ناظر در برخی جلسات این فرقه حضور پیدا کنند که آن هم بخاطر کسب قدرت بیشتر است. از آنجائی که بازدیدکنندگان وبلاگ شما قاعدتا هم به اینترنت دسترسی دارند و هم دستکم به زبان فارسی تسلط دارند نیازی نمی بینم که به مابقی ادعاهای شما پاسخ دهم و آن دوستان را به سایت های فارسی زبانی ارجاع میدهم که نتایج تحقیقات اندیشمندان مستقل در آنها درج شده است که اتفاقا اغلب آن محققین نیز غربی و غیر مذهبی هستند. جالب اینجاست که حتی سایت ها و بلاگ های مذهبی فارسی زبان نیز که بر ضد فرقه فراماسونری روشنگری می کنند اکثریت قریب به اتفاق مطالبشان از منابع معتبر غربی استخراج شده است و مطالبشان را به کتابها و نتایج تحقیقات پژوهشگران بزرگ مغرب زمین مستند کرده اند. بنابراین مطالب آن سایتها نیز به طور واضح مستند ، منطقی و مستدل است ( البته تا آنجائی که من دیده ام ).

    پاسخحذف
  14. یکی از سایتهایی که فیلم بسیار جالبی در اپیزودهای زیادی با هدف روشنگری از فعالیتهای صهینونیستها را میتوانید ببینید و روشهایی که آنها بکارمیبرند درسکوت و غیرمستقیم چگونه در افکار مردم جهان رخنه کنند که البته یک سخنرانی جالب از یک امریکایی فهمیده هست که الان دیگر درقید حیات نیست ولی بسیار تعمق برانگیز است. آدرس سایت را درزیر میاورم
    http://www.arrivals.technocrazed.com/
    حتما ببینید بسیار جالب است البته دراین دنیا همواره ما درهرکجای زمین با خیر وشر سرو کله میزنیم پس چه ایران چه امریکا چه افریقا فرق نمیکند . موضوع اینست که بهتر است دگم نباشیم و همواره با ذهن باز خوب گوش بدهیم همیشه میتونیم مخالف باشیم ولی بیطرف بشنویم بعد هرآنچه با عفایدمان سازگارتربود قبول میکنیم.
    یک سی دی دیگر هست که اگر بتوانم درجایی upload کنم به شما اطلاع میدهم این یکی حاوی اطلاعاتی هست که یک پژوهشگر ایرانی که جوان هم هست و مثل آخوندها حرف میزنه درباره تاریخچه و مخصوصا درج کلی از علایم فراماسونرها مثل انگشتری که شما عکس ان را گذاشتید گونیا و پرگار برروی یک دلاری ها شما را متعجب میکند.
    آرش جان یادمه درچند پست قبلی خودت هم مردد بودی آیا باید برگردی یا بمونی اگر بمونی زندگی چه میشود اگر برگردی کارت چه میشود؟ و خودت حتما متوجه شدی یک سوم عمرت سرکارهستی یک سوم درخواب و یک سوم هم وقت خودت هست که مربوط به زندگی و داشتن همسر و فرزند هست . فکر میکنم اکثر انسانها دراین نیازها مشترکند. کسانی مثل Mo که تازه آمده اند یک دید تازه و بدور از تعصب از وضعیت آمریکا دارند و کسی که مثل شما 4-5 سال مانده یک تجربه دیگر و کسانی که صاحب فرزند شده اند و اکنون فرزندانشان بزرگ شده اند با یک چالش های دیگر روبرو هستند و تا انچاییکه من فهمیدم همیشه هر انتخاب انسان یک وجه مثبت یک وجه منفی دارد . روشنگری ها درمورد واقعیت زندگی در آمریکا این کمک را به همه دوستان میکند که با توجه به روحیه و دیدگاههای خودشان عزم این سفر را بکنند یا بطورکل از خیرش بگذرند. و بنظرم مقایسه ایران و امریکا اصلا کاردرستی نیست چون درشرایط مساوی نیستند هرکدام مسایل خودشان را دارند حالا منفی های اینجا میارزه به زندگی در ایران یا منفی های آمریکا میارزه به موقعیت هاش چون فکر میکنم ذهن ما انسانها مارا تطبیق میدهد به انتخاب هایمان و ما مدام به خودمان تلقین میکنیم که انتخاب ما درست بوده است در هر دو حالت برای همین است که اصلا دنبال این حرفهاو استدلالاها میگردیم.

    پاسخحذف
  15. مادر بزرگ جان در مرحله اول باید خاطر نشان کنم که شما هنوز به بلوغ فکری نرسیداید زیرا شما به قدرت اراده انسان به قدرت فکر انسان پی نبرده و متاسفانه اصلا از آن ها اطلاعی ندارید شما هیچ آقای هندا رد می شناسید شما آبراهام لینکلن رو می شناسید این افراد چند باز شکست خوردند خورد شدن چرا دوباره اوج گرفتن و جهانی شدن چرا لویی پاستور به این موفقیت رسید به نظر من هم آرش این مو ضوع رو جا انداخته که آقا خانم اراده انسان برای موفقیت حرف اولو میزنه خوووووووووووب حالا چه فرقی بین ایران آمریکاست .آمریکا سرزمین فرست هاست یعنی اگه شما یک شخصی باشی که تصمیم گرفته موفق شه راه براش بازه اما در ایران موانع بزرگی هست تو کتاب خاطرات یک سناتور آمریکایی خودم وقتی به ایلت ایلینوی رفته بود دید با اینکه مردم فوق العاده فقیرن اما آزادن در انتخاب شغل و زندگی خودشون مادر بزرگ جان به دنیا از دید یک انسان که برای نجات خود شباروزی کار می کنه نگاه کن خودت رو بزار جای ادیسون آیا تو ایران می تونست اختراع کنه یاد نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    پاسخحذف
  16. حتی استاندارد های خدمات درمانی کوبای کمونیستی که بخاطر تحریمهای آمریکا و ... اقتصادی ورشکسته داره از آمریکا بالاتره!

    پاسخحذف
  17. جناب به نظر من دین اسلام مزخرف ترین چیزی است که ادم می تواند داشته باشد ولی اینکه تبلیغ برای دین مسیح انقدر شدید است که مفت خورهای ادیان دیگر از ان بترسند شکی در ان نیست /دین کلا هدیه شیطان است .این به کنار/ در همین سن خوزه که ما هستیم کلیسای ایرانیان بساطی دارد که بیا و ببین .یک تشیکلات عادی از عهده این بساط بر نمی اید . مگر بابای ایرانیان مسیحی بوده یا ننه شون که اینقدر در اثر تبلیغات شدید به مغز ایرانیان فشار می اورند که مسیحی شوید .ایرانیان زرتشتی بوده اند و اسلام به زور شمشیر سوسمارخورها وارد ایران شد ولی از مسیحیت خبری در ایران نبوده .
    اگر سیاست را بفهمی می بینی که اکثر انقلابهای مخملی زیر سر جرج سوروس یهودی بوده و اینکه هر جا نفت هست امریکا هست تا نفت را مفت ببرد و اسلحه به انها بفروشد .
    ایران زاپن نیست چون زاپن نفت ندارد هر جا نفت هست حکومت ان دیکتاتوری است چون دولتنیازی به مردم ندارد و امریکا و در ان هست چون امریکا بزرگترین مصرف کننده نفت و بزرگترین صادر کننده اسلحه است .
    برای همه اینها باید ملت این کشورها جاهل باشند تا حکومت دیکتاتوری و امریکا بتوانند بمانند .
    در زاپن اگر مردم یک ماه مالیات ندهند حکومت ساقط است ولی در کشورهای نفتی مردم جای بز هستند .

    پاسخحذف
  18. در ضمن اینقدر امریکا امریکا نکنید . امریکایی اصیل سرخپوستها بودند که توسط مهاجرین منقرض شدند همه انهایی که الان در امریکا هستند همه مهاجر هستند یکی یه خرده زود اومده یکی دیرتر .تاریخ امریکا هم از زمان کشف کریستف کلمب پر است از جنایت .ابتدا قتل سرخپوستها بعد برده داری بعد جنگ با انگلیس بعد جنگ داخلی بعد استثمار سایر ملل .
    امروز امریکا 99% اتومبیلهایش هوندا و تویوتا هستند کلیه اجناس اش چینی هستند و مردمش هم از کره شمالی و چین و هند و ویتنام و افریقا و عرب و......
    امریکا کجاست؟
    شنیدی که میگن اگه شرکت نفتی امریکایی توتال /اگه اسمش رو درست یادم باشه/ اگه کشور بود ششمین کشور ثروتمند دنیا بود؟ حالا بخون تا اخرش که این شرکت چکارها می تونه بکنه . اضافه کن شرکت مهمات سازی لاکهید و بقیه جنگ افزار سازان امریکا رو
    امریکا را یک عده خیلی اندکی ادم کله گنده هدایت می کنند و هم اینها برای جهان طرح می کشند .

    پاسخحذف
  19. سو تفاهم نشود غرض از این حرفها این نیست که بگویم ایران بهتر است نه . ایران جهنم دنیاست .چه از نظر حکومت مستبد اش .چه از نظر مردم جاهل اش . چه از نظر دین وارداتی امام زمانی اش . منظور من فقط نقد امریکاست که بگویم همچین اش دهن سوزی هم نیست .
    اگر دموکراسی محدودی هست اول اینکه تازه است دوم اینکه چون همه مهاجر هستند سعی می کنند با بقیه سرشاخ نشند تا اسیبی نبینند . مثلا هیچ دلیلی ندارد یک امریکایی که از اسیا امده یا از افریقا یا از اروپا بیاد به من بگه دین منو قبول کن چون اینجا از هفت گوشه جهان گرد شده اند و اگر هر کسی بخواهد نظر خودش رو قالب کنه چه ها که نمیشه واسه همین مردم از همدیگه فاصله می گیرن . ولی تبلیغ دین مسیحیت بسیار بالاست .

    پاسخحذف
  20. جالب بود استفاده کردیم امیر جان اما من با نظر بنجامین راجع به اینکه در دنیا هیچ دموکراسی نیست موافقم راجع به اسلام هم کمی تند رفتی

    پاسخحذف
  21. Arash, rajebe ab-hava SF benevis

    پاسخحذف
  22. سلام آقا آرش
    من از اون دسته مشتریهای این سایت هستم که تا الان کامنت نزاشتم! ببخشید! میشه گفت که تمام وبلاگ شما رو خوندم و کلی هم مفید بوده.
    راستش دیروز نتایج greencard رو اعلام کردن و من هم برنده شدم! هورا!
    حالا باید برای interview خودمو آماده کنم. ممنون میشم که اگر در موارد زیر راهنمایی کنین:
    ۱- من الان استرالیا هستم و مشغول درس، که تا ۱ سال دیگه تموم میشه. آیا این مشکلی هست؟! یعنی نمیگن که چون الان نمیتونی بری امریکا پس ویزا پر!
    ۲- میتونم اگر اینشالله بهم ویزا دادن ۱ ماه بیام اونجا و کارای admission رو انجام بدم و بعد برگردم استرالیا تا درسم رو تموم کنم و بعد بیام امریکا؟! یعنی بعد از ۱ ماه من greencard دار میشم اونم برای ۵ سال؟
    ۳- توی مصاحبه چی میپرسن؟ البته خوب یه سری سوالات عمومی رو پیش بینی میکنم ولی بهتره که از سوالات احتمالی دیگه هم با خبر باشم.
    ۴- لباس فرمال خوبه؟ کت شلوار با کراوات؟!
    ممنون از لطف شما

    شیراز

    پاسخحذف
  23. بالاخره تو شیراز هستی یا استرالیا؟!!

    پاسخحذف
  24. اوه عمو جان دلت خوشه که فردا باید بری آمریکا ؟

    برو یک چند روزی سایت Mohajersara رو بخون یه چیزایی

    یاد بگیری. یکی دوسالی هنوز مهمونی :D

    Goood Luck and Congratz

    پاسخحذف
  25. جناب ناشناس هيچ جاي كامنت قبلي من ننوشته كه من دلم خوشه كه فردا پس فردا بايد برم آمريكا و...
    اينجا تو استراليا بخوبي از احوالات و زمانبري پروسه هاي مهاجرت و چك هاي امنيتي تعداد زيادي از دوستان ايراني باخبر هستم.
    I'll check Mohajersara website...
    By the way, thanks for congrats

    پاسخحذف
  26. آقا شرمنده! حق با شما بود: من زيادي بيق تشريف دارم! هاهاهاها...
    من مهاجرسار رو يه نگاهي انداختم...چه خبره...اوه!

    آرش جان خير ببيني اين كامنتهاي مارو پاك كني ثواب دنيا و آخرت بردي كاكا!
    شيراز هستم!

    پاسخحذف
  27. بلادن و کشتن هوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووورررررررررررررررررررررررررررررررررررررااااااااااااااااااااااااااااااااا

    پاسخحذف
  28. aza.joon

    azize deliiiiiiiiiiiiiiii arash ba in matlabet kheiiiiiiiliiiiiiiii hal kardam

    ma ham ye hamchin haji dashtim
    vali enghad zob nashode bood
    albate ba systeme 2 khordad zob shode bood
    ke dige meske alan az liquid be solid shayadam gas tabdil shode

    choon 2khtaresho khanoomesh koshte shodan 3-4 sal pish
    albate 2 ta khanoom dasht :D

    rasti ....
    doos 2khtar peyda kardam

    shoma ham begardi too oonja peyda mishe
    ye 2khtare canadai catholic
    kheili 2khtare khoobie
    100 sal ba irooniaye inja avaz nemikonam
    1000
    saal ham nemiram az iran zan begiram

    felan daram miram uni civil eng bekhoonam ...
    ishalla badesh ke daroomadam ta 10 sal dg ye buildere bozorg shode basham ;)
    ba hamin 2khtare ham mozdavaj sham

    ham chenan mikhoonim matalebeto o share mikonim 2 facebook ;)
    take care

    پاسخحذف
  29. امريكا يا هر كشور يا هر آيين و مذهبي هرچند فاسد و دروغ باشند .فرقي نميكنه فعلا كه يه مشت آخوند و شبه آخوند دزد و مادر بخطا دارن در ايران حكومت ميكنن و از ساده دلي مردم كمال سو استفاده.ننگ و نفرين برآن روشنفكر نماهايي كه با آخوندها همصدا شدند تا اين مردم ساده دل رو به سياهي و تباهي ببرند.
    آينه

    پاسخحذف

لطفا اگر سوال مهاجرتی دارید به تالار گفتگوی مهاجرسرا که لینک آن در پایین وبلاگ است مراجعه نمایید.
اگر جواب کامنت ها را نمی دهم به خاطر این نیست که آدم مهمی هستم و یا کلاس می گذارم و قیافه می گیرم بلکه فقط به خاطر این است که اعتقاد دارم آنجا متعلق به خوانندگان است و بدون دخالت و تصرف من باید هر چیزی را که دلشان می خواهد بنویسند.