۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۹, جمعه

مولودی و روز قضا

امروز روز گیر دادن است. هر چند وقت یک بار که حوصله ام سر می رود به یک چیزی گیر می دهم. ولی قبل از این که گیر بدهم اجازه دهید بگویم که این وبلاگ برای همه انسان ها است. هر نژاد و هر مذهب و اعتقادی هم که داشته باشید برای من عزیز و محترم هستید ولی با این حال من از همه چیز انتقاد می کنم. حتی اگر خدا هم باشد از او انتقاد می کنم و مثلا می گویم که اگر خدا به جای دو ردیف دندان سه ردیف دندان به آدمیزاد می داد بسیار بهتر بود و افراد مسن دوباره دندان در می آوردند و بی دندان نمی شدند. خوب این یک انتقاد است و ممکن است غلط باشد ولی به هرحال چیزی است که به ذهنم می رسد و می گویم. شاید هم خداوند در سری بعدی آفرینش این پیشنهاد را لحاظ کند و شاید حتی یک شاخ هم به آدمیزاد بدهد که به جای اسلحه و چاقو بتوانند حسابی دل و جگر یکدیگر را بیرون بکشند. به قول پدر زن سابقم خوب داریم حرف می زنیم. حالا ما اشکالاتی که از کار خدا به ذهنمان می رسد را به او یادآوری می کنیم اگر دوست داشت اعمال می کند و اگر هم دوست نداشت اعمال نمی کند و این دیگر دعوا و مشاجره ندارد. وقتی که آدم اینقدر با خدا راحت باشد دیگر تمام بندگان خدا باید بروند جلو و بوق بزنند. چه کسی در این دنیا است که انتقادی بر او وارد نباشد؟ امروز می خواهم به منتظران حضرت مهدی (عج) گیر بدهم. من چون خودم مسلمان نیستم سعی می کنم که خیلی با احترام در مورد عقاید مسلمانان صحبت کنم زیرا بیشتر خواننده های من مسلمان هستند و برایم بسیار عزیز هستند. البته یک چیزی بگویم که من نه تنها چندین بار کتاب قرآن را خوانده ام بلکه بسیاری از کتب مراجع شیعه را هم از روی بیکاری مطالعه کرده ام. کتاب انجیل و تورات و اوستا را هم خوانده ام و صادقانه بگویم که اگر مجبور باشم یکی از ادیان ابراهیمی را انتخاب کنم باز هم اسلام بهترین آنها است به شرطی که بخش خشونت را از آن حذف کنید. در همه ادیان هم مزخرف وجود دارد و یا لااقل به چشم من مزخرف می آید حالا اگر الف را با نون جمع کنید و در دال ضرب کنید حکمت و فلسفه جهان هستی به دست بیاید را دیگر نمی دانم ولی من فقط دارم در مورد معنی و مفهوم ظاهری و آشکار آنها صحبت می کنم. البته بسیاری از مراجع هم اعتقاد دارند که مثلا بخشی از قرآن مربوط به زمان و مکان خاص خودش می شود که این هم قابل قبول و درک است پس ما اصلا به آن بخش ها هم کاری نداریم و فقط به آن بخشی از اسلام می چسبیم که شیوه درست زندگی کردن را به آدمیزاد دو پا می آموزد.

با این مقدمه فرض کنید که من حضرت مهدی موعود (عج) هستم و قرار است که به زودی ظهور کنم و از مفاهیم و مصادیق دین اسلام که حضرت محمد (ص) آن را در میان انسان ها آورده است دفاع کنم و عدل را در سراسر جهان پهن کنم. حالا فردا نیایید بگویید آرش ادعای امام زمانی کرده است و فلان است. گفتم فرض کنید آقا فرض کنید. در مثل که مناقشه نیست. چیزهای خوبی که ما از اسلام می شناسیم و باید در میان انسان ها پیاده شود چیست؟ دروغ نگوییم. دزدی نکنیم. مال مردم خوری نکنیم. به همدیگر احترام بگذاریم. بیت المال را حرام نکنیم. مال حرام نخوریم. به حق دیگری تجاوز نکنیم. کلاهبرداری نکنیم. مسئول اعمالی که انجام می دهیم باشیم. به مردم پاسخگو باشیم. خیانت در امانت نکنیم. تمیز و پاکیزه باشیم. رازدار و وفادار باشیم و هر چیز خوب دیگری که فکر می کنید در دنیا وجود دارد انجام دهیم. پس بنده قرار است بیایم و ببینم که چه کسی این کارها را انجام می دهد و چه کسی هم انجام نمی دهد زیرا من عادل هستم و احتمالا حساب هر کسی را هم باید کف دستش بگذارم تا عدل برقرار شود. حالا اگر خشن باشم سر از تن کسی که این کارهای بد را انجام داده است جدا می کنم و اگر هم خشن نباشم می زنم پشت دستشان و یا با پشت دست می زنم توی دهنشان و می گویم این کارها بد است و دیگر انجام ندهید. برای این کار اول باید یک نمونه از آدم های حق که مثلا در حکومت اسلامی ایران که نمایندگان برحق من هستند را انتخاب کنم و یک نمونه هم از آدم های باطل که مثلا همان کفار امریکایی هستند را انتخاب  کنم و پرونده آنها را طبق موازین اسلامی با هم بررسی و مقایسه کنم.

فرض کنید گروه اول که گروه برحق از جمهوری اسلامی ایران است با پرونده هایشان در زیر بغل از راه می رسند. آقایان و خانم ها با تمام موازین اسلامی جلو می آیند و می گویند ای آقا به قربانتان برویم چه شب ها و چه روزهایی که برای آمدن شما دعا نکردیم و اشک نریختیم. ای به قربان دست و پای شما برویم ای به قربان آن خنده های نقلی شما برویم. ما هر شب در انتظار شما بودیم و یک نفس می گفتیم مهدی بیا مهدی بیا. ای به فدای شما بشویم. سپس من یک نگاهی به پرونده ها می اندازم و می گویم به به . آفرین بر شما. مرحبا بر این نایبان بر حق من. شما باعث افتخار بشریت هستید. آفرین بر شما. به به. آدم با دیدن این پرونده های روشن حض می کند. چه نمودارهای رنگی و زیبایی. به به! چه آمار قشنگی. آفرین بر شما. در همین زمان یک نفر نفس زنان وارد می شود و می گوید آقا دست نگهدارید دست نگهدارید. می گویم چرا؟ مگر چه شده است؟ می گوید آقا این پرونده ها همه اش جعلی است و پر از مطالب دروغ است. می گویم یعنی چه؟ چرا پرت و پلا می گویی؟ می گوید آقا نگاه کنید این پرونده هایی که دست من است همه اش پرونده های واقعی است. جبرئیل را در راه کتک زده اند و زندانیش کرده اند و پرونده ها را از دستش کشیده اند بیرون و آنها را تغییر داده اند. در همین حال جبرئیل هم با بدنی کوفته و چشمهای کبود شده از راه می رسد و می گوید آقا آنها من را شکنجه کردند و مجبورم کردند که پای پرونده های جعلی آنها را مهر تایید بزنم. در همین حال رهبر فرزانه جلو می آید و شروع به گریه می کند و مثل ابر بهار اشک می ریزد و همه گروه حق هم با او به زیر گریه می زنند. رهبر فرزانه می گوید من کوچک شما هستم. من کوچک همه مردم هستم. من یک دستم را در راه مردم داده ام. سپس به مردم اشاره می کند و همه با صدای بلندتر هق هق گریه را سر می دهند. آقا این جبرئیل جاسوس دشمن است و خودم دیدم که یک چمدان پر از پول از دشمن گرفته است تا شما را اغفال کند. ما همه منتظران تو هستیم. ای آقا اجازه بده دست و پایت را ببوسم ای آقا. در همین حال من دست و پایم را کنار می کشم و می گویم اجازه بده آقا. اجازه بده بیخودی شلوغش نکن. درست است که من غایب بوده ام ولی از پشت کوه که نیامده ام. صبر کن ببینم در این پرونده هایت چه نوشته است. شما ناسلامتی نایب برحق من بوده ای و همه کارهایت به نام من نوشته شده است. بگذار ببینم چه گندی بالا آورده ای که می خواستی از چشم من پنهان کنی. سپس پرونده ها را ورق می زنم و همین طور سرخ می شوم. به مردم دروغ گفته اید؟ سه هزار میلیارد اختلاس از بیت المال؟ شما ماشین بنز سوار می شوید و ویلچر آن جانباز یک چرخش می لنگد و نان شب ندارد؟ دزدی از بیت المال؟ ربا؟ نزولخوری؟ به نام اسلام بانک زده اید و نزولخوری می کردید؟ آن هم به نام اسلام و به نام من؟ آدمکشی کردید؟ به جوان های مردم در زندان تجاوز کردید؟ من با خواندن پرونده ها اول صورتم سرخ می شود و بعد شروع می کنم به کندن موهای سرم. شما خجالت نکشیدید؟ شما با این کارهایتان روی شمر را سفید کرده اید. آخر شما نگفتید که یک روز من از راه می رسم و حساب شما را می گذارم کف دستتان؟ پیش خودتان گفتید حالا ما مهدی مهدی می کنیم که مردم خر شوند و هیچوقت باور نداشتید که من واقعا از راه برسم؟ کور خوانده اید. یک بلایی به سرتان بیاورم که مرغان هوا به حالتان گریه کنند. حق تک تک آن مردم گرسنه را از حلقوم شما می کشم بیرون و به دستشان می دهم. آنقدر از پا آویزانتان می کنم که آه آن پیرزن تنگ دست از دهان شما بیاید بیرون. شما امت من را در تمام جهان بی آبرو کردید. فعلا بروید آن گوشه یک لنگ در هوا بایستید تا بعدا حسابتان را برسم.

سپس گروه باطل امریکایی با قل و زنجیر در دست و پایشان از راه می رسند. جبرئیل زیر گوش من می گوید خداوکیلی خیلی آدم بودند و اصلا از سر و کول هم بالا نرفتند و شلوغ هم نکردند. من نگاهی به پرونده می کنم و به جبرئیل می گویم مطمئنی که این پرونده مال این جماعت است؟ جبرئیل می گوید بله آقا پرونده شان همین است که در دست شما است و من تایید می کنم که محتویات آن جعلی نیست. می گویم بسیار خوب و شروع می کنم به خواندن پرونده. دروغ نمی گویید  خوب این خیلی خوب است. کلاهبرداری هم که نمی کنید خوب است. مال مردم را هم که نمی خورید. بیت المال هم حساب و کتابش خوب است و همه چیز سر جای خودش است. دزدی از بیت المال هم که ندارید. سپس زیر چشمی یک نگاهی به فرزانه که در یک گوشه یک لنگ در هوا ایستاده است می کنم و می گویم خجالت بکش! این پرونده کفار است آن وقت پرونده شما باید آن شکلی باشد؟ سپس دوباره به پرونده نگاه می کنم و می گویم خوب شما کرامت انسانی را هم رعایت کرده اید. به غریبه ها پناه داده اید و آنها را مسخره نکرده اید و آزار نداده اید. حتی خرده مالیات اضافی مردم را هم به آنها پس می دهید؟ بابا شما کارتان خیلی درست است! جبرئیل زود اشاره می کند که آقا اینها کافر هستند نماز نمی خوانند. سپس جبرییل را کنار می زنم و می گویم خودم می دانم برو کنار بگذار به کارم برسم. به کار مردم زود رسیدگی می کنید و آنها را ماه ها به دنبال نخود سیاه نمی فرستید. ولی کارهای بد هم زیاد دارید مثلا جنگ و خونریزی راه انداخته اید که به آنها هم رسیدگی می کنم. ولی در مجموع خیلی بهتر از انتظارم بوده اید و خشم من نسبت به شما فرو ریخت. سپس جبرئیل را صدا می کنم و می گویم قل و زنجیر آنها را باز کن. جبرئیل می گوید آقا اینها نماز نخوانده اند و روزه نگرفته اند. می گویم اشکالی ندارد باز کن آن نماز و روزه ای که با اعمال کریه و گناه و دروغ و اغفال و مال مردم خوری و  دزدی و ریا و ربا همراه باشد هیچ ارزشی ندارد. در همین زمان فرزانه می گوید ای آقا که به قربانتان برویم به ما گفته اند که اگر اشک بریزیم و توبه کنیم تمام گناهانمان شسته می شود. خوب ما که الآن داریم عر عر گریه می کنیم پس چرا  از گناهانمان بیخیال نمی شوید؟ سپس من می گویم همان کسی هم که به شما گفته است گناهانتان با اشک شسته می شود الآن به جرم اغفال مردم و آزار جنسی کودکان از پا آویزان است. یعنی شما واقعا فکر کردید هر کاری که بخواهید می توانید به نام من انجام دهید و بعد من می آیم و می گویم بارک الله به شما آدم های خوب که اشک ریختید و همه گناهانتان پاک شد؟ فکر کردید اگر قربان و صدقه من بروید من از حق پایمال شده مردم می گذرم؟ من چه امام زمان عادلی می توانم باشم اگر بخواهم گول چاپلوسی ها و تملق های شما را بخورم؟ اگر من به جای شما جماعت بودم هر روز خدا خدا می کردم که امام زمان نیاید تا بلکه من چند روزی فرصت داشته باشم و لااقل گناهانم را تا حدودی جبران کنم. شما هر روز می بایست گریه می کردید و از درگاه خدا می خواستید تا آمدن من را حتی یک لحظه هم که شده به عقب تر بیندازد. شما فکر کردید که من می آیم و به شما می گویم دست مریزاد که چنین گندی بالا آورده اید؟

خوب این گیر دادن هم تمام شد و من باید بروم.

۴۲ نظر:

  1. خوبه به نظرم تونستم اینبار اولین نفر کامنت بذارم.

    نوشته هات که ماه مطمئن هستم که خودتم همون قدر دوست داشتنی هستی.

    پاسخحذف
  2. یه یه چه خوب شد آمدی آرش جان.
    لطفا از درآمد و پول درآوردن در آمریکا بگو. واقعا یه نفر با مدرک MCITP می تونه مثل آدم توی یه آپارتمان 60 متری زندگی کنه و یه چیزی هم پس انداز کنه؟
    معرفی کتاب در مورد the United States social skillsهم فراموش نشه .
    این کتاب رو ازخودت یاد گرفتم که گفتی راه انتقال دانش توی آمریکا از طریق علم می باشد. خوب حالا بده دست ما تا بخونیم شاید یه فرجی بشه و تاثیر این تربیت غلطمون پاک شه.

    پاسخحذف
  3. آرش جان امیدوارم که به زودی ظهور کنی و یه سفارت خانه آمریکا بزنی تو ایران یه کنسول گری هم تو شهر من. یا اینکه ایران گل و بلبل کنی که دیگه کسی قصد رفتن نکنه ولی در حال حاضر این سوال جواب بده. دعا میکنم بشی مهدی و ظهور کنی.

    آرش جان لطفی کن و این را جواب بده.
    من امسال از دانشگاهی در آمریکا پذیرش با مقداری فاند گرفتم ولی از اونجایی که خیلی پول نداشتم که 15 میلیون پول وثیقه سربازی برای خروج کشور بزارم حدود یک سال و اندی قبل مجبور شدم برم کارت بسیج فعال بگیرم تا طول مدت سربازیم کاهش پیدا کنه. خدمت هم سپاه بودم. الآن که میخوام برم برای مصاحبه سفارت آمریکا
    میفهمن که کارت بسیج فعال دارم؟ برای روزهای کسر خدمت که پشت کارت معافیت مینویسن بهم گیر دادن چی بگم؟ کلا چی بگم که راحت بهم ویزا بدن و طول مدت clear شدن هم زیاد طول نکشه تا به کلاسام در آمریکا برسم.

    پاسخحذف
  4. سلام

    واقعا که پیری و بی دندونی جفتشون بد دردی هستن ...

    :)

    پاسخحذف
  5. مرسی آقا آرش. جالب بود:)

    پاسخحذف
  6. بسیار عالی بود . سپاس

    پاسخحذف
  7. دعوا میشه هااااآ.!!
    .
    محسن

    پاسخحذف
  8. هاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاها

    پاسخحذف
  9. آرش جون این همه از آمریکایی ها تعریف کردی ولی این خانم http://www.homa49.blogfa.com/ با دو تا آمریکایی در کانادا یه خونرو اجاره کرده.پذیرایی این خانم برداشته و اتاق رو اون دو نفر. این خانم میگه که همیشه این دو آمریکایی منتظرن که بهشون سلام بشه و یک بار هم تا به حال اونا اول سلام نکردن.

    همین خانم برو بگیر . به دردت میخوره

    پاسخحذف
  10. u look ugly today.
    don`t go outside.
    u ugly.

    پاسخحذف
  11. سلام ارش جان این متن یکی از بهترین متنهای سیاسی و اجتماعی بود که خوانده بودم . با ایم ته مایه طنز زیبای شما. متشکرم که بعد از پنج سال زندگی در امریکا هنوز به یاد ایران هستید و اینچنین متنهایی را می نویسید. امیدوارم شاد باشید .
    راستی پاسپورت امریکایی تو کارتی گرفتی یا دفترچه ایی ؟؟

    ارادتمند شما سعید
    saied-k

    پاسخحذف
  12. آرش جان بهتره بیشتر درباره زندگی و فرهنگ آمریکایی بنویسی.
    در ضمن اون بیوگرافی چی شد!

    پاسخحذف
  13. درود آقا آرش.
    می دانم که این متن را طنز نوشتی پس به داستانت گیر نمی دم ولی توی توضیحات اولیه چند چیز دیدم که با عقل من جور در نمی اومد.
    تو میگی هر مذهبی برات محترمه ولی اینو در نظر بگیر اگه در یک مذهب صرف انتقاد کردن بی احترامی باشه اونوقت تو چه طور می خوای هم به اون مذهب احترام بذاری هم ازش انتقاد کنی؟
    نکته بعد اینکه گفتی اسلام از همه ادیان بهتره(اینکه اونو ترجیح میدی همین معنی را می ده) البته من مثل تو تمام کتب دینی را کامل نخواندم. ولی تا اونجا که اطلاعات من قد و افکارم نتیجه می ده نمی تونم باهات موافق باشم. بذار بحث را باز کنیم از منظر منطقی و فلسفه خدا شناسی توی ادیان ابراهیمی اسلام بسیار سر تر هست. ولی در مقایسه با دین زرتشت (که غیر ابراهیمی است) یک نقص بسیار بزرگ داره و اون اینکه در اسلام داستان جبر و اختیار حل نشده و حتی می توان گفت که اسلام به جبر بیشتر از اختیار بها می ده. ولی زرتشت کاملا برعکس و از این جهت خیلی به اسلام برتری داره اگه توجه به زمان این ادیان هم بکنیک که زرتشت حدود حداقل 1500 سال قبل از اسلام اومده این برتری چند برابر هم می شه. از نقطه نظر دستورات دینی هیچ کدامشان تعریفی ندارند. از نقطه نظر اخلاقی هم مسلما اسلام و یهود (مخصوصا یهود) وضعیت بسیار اسفناکی دارند. ولی تمام اینها در صورتی درست است که یک اصل را بپذیری آن هم وجود یک خدای یکتا متشخص (الان فرصت بحث نیست که در مورد کلمه متشخص توضیح بیشتری بدم) با تمام این حرفها من منطقی ترین فلسفه زندگی و یا مذهب را بودا می دونم البته اگه بشه اسمش را مذهب گذاشت.
    بعد هم اگه جواب کامنت ها را بدی خیلی بهتره و فضای وبلاگ گرم تر می شه.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. یه حرفی بزن که سند و مدرک داشته باشه وگرنه هردمبیل حرف زدن که هنر نیس. خود قرآن که میگه لااکراه فی الدین قدتبین الرشد من الغی هرکدومو خواستی برو اجباری در کار نیست.والا تا اونجایی که ما میدونیم دین هرچه که تازه تر باشه کاملتره چون باتوجه به رشد بشری دین هم پیشرفت میکنه حالا شما چطور قزنقورتکی به این نتیجه رسیدی که هرچی قدیمیتر بهتر نمیدونم.آدم نمیدونه تحلیل بعضیارو چطوری هضم کنه واقعا؟؟؟ولی یه چیزی هست که هضمش هلوبروتو گلو اونم اینه که خوب معلومه هرچی دین راحتتر طالب بیشتر!!!!شما به همون مذهبی باش که خودتم شک داری اصلا مذهب باشه.به قول دوستان عقیده شما محترم.

      حذف
  14. سگ بزنه به هرچی دینو مذهبه بابا. مایه ی فلاکت بشریت!

    پاسخحذف
  15. وای آرش خاک به سرم دیدی چی شد مادر؟ یادم رفت هفته پیش تولدتو تبریک بگم. تولدت مبارک امیدوارم که سال پر برکتی از زندیت رو شروع کرده باشی. مخلص : کولی

    پاسخحذف
  16. انسان اگه عقل داشت دنبال دين نميرفت. تاريخ رو بخون فقط باعث كشتار شده.
    كي ميدونه. شايد ماهم در آفرينش بعدي آزاد خلق شديم.
    ali acc

    پاسخحذف
  17. اینقدر از آمریکا تعریف نکن داداش. اینقدر این بدبختارو خر نکن! من شیکاگو زندگی می کنم چند خیابون بالاتر یک دختر که داشته ورزش می کرده بهش تجاوز کرده بودن و کشته بودنش. اینجا هیچکس بچشو نمی فرسته سره خیابون چون پره بچه دزده. حالا شما از ایران میگید! تمام فیلمهای پورن و اسناف رو هم حتما قوم ایرانیا می سازن! نشستی تو خونه و تنهایی چهار تا آدم دیدی از خودت بی خود شدی. همین آمریکایی ها خودشونو از نژاد برتر می دونن و همیشه به خارجی ها به چشم طبقه پایین نگاه می کنن. حیف از نونی که تو ایران خوردی الان شدی برای ما به اصطلاح روشن فکر!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اگه اینقد از فرهنگ آمریکا ناراحتی چرا گورتو گم نمیکنی برگردی همون ایران خراب شده . مطمئنم بهت خوش میگزره . با عرض پوزش از دوستان اگه بد حرف زدم.

      حذف
    2. منظور من خراب کردن و یا شیر کردن یک کشور نیست! منظور من اینه که آسمون همه جا یه رنگه و فرق من و شماها اینه که من 23 ساله اینجام ولی شماها از رو فیلمها دارین آمریکارو تحلیل می کنید! این آقا فقط یک نفره پس مطمئنن آخر ماه پول زیاد میاره وماشین خوب سوار میشه ولی اگه یک زن و چند تا بچه اضافه بشه آیا باز هم می تونه واسه خودش قایق بخره یا می خواد مثل الان با چند نفر دیگه خونه اجاره کنه و زن و بچشو تو یه اتاق بتپونه!

      حذف
    3. آبجی کوچیکه شما۷ آذر ۱۳۹۱ ساعت ۲۳:۲۵

      بیا نمیگم ایرانی جماعت خودشو بکشه نمیتونه مطلق گرا نباشه کلا ما ایرانیا کورنگی داریم و فقط سیاه و سفید مطلقو میبینیم.بیا یکی هم یکی از معایب آمریکارو اسم برد به همه چی متهم شد و دوستان قاطی کردن.نمیدونم چرا ما از آمریکا برا خودمون مدینه فاضله ساختیم.بخدا اونا هم آدمن فضایی نیستن که اونجا بهشت باشه

      حذف
  18. پس شیکاگو چه کار میکنی برادر ارزشی ؟ بیا ایران اسلامی یک عالمه چیز خوب خوب منتظرته

    پاسخحذف
  19. هیچ وقت یادم نمیره که استاد می گفت انسانها چیزی رو که نمی فهمند دوست دارند باور کنند مثل دین و خرافات و جادو .

    پاسخحذف
  20. من به فلسفه انتظار اعتقاد دارم اما انتظاری که در مدت کوتاهی و آنهم در دوره ای که خود من در آن بسر می برم به پایان برسد. بعبارت دیگر همه انسانها برای اینکه امید به تغییر داشته باشند باید به ظهور فردی در کوتاه مدت و در زمان حیات خودشان اعتقاد راسخ داشته باشند تا دلسرد و ناامید نشده و در کنار او بتوانند به اهداف خود دست یابند. بنابراین هر کسی میتواند امام زمان خویش باشد. رهبران هر نهضتی امام زمان پیروان خویشند. اما اگر اعتقاد به این داشته باشیم که شخصی از گذشته خواهد آمد و در زمان و مکانی نامعلوم ظهور خواهد کرد، این جز سکون و رخوت و ناامیدی در راهی که بشر برای تغییر قرار است گام بردارد نتیجه ای را در بر نخواهد داشت. امام زمان همانطور که از نامش پیداست باید از مردمانِ همان عصر و زمانِ آنان ظهور پیدا کند و نه کسی که هزار سال پیش می زیسته. این اعتقاد، جز ناچیز شمردن شعور و پیشرفت علمی و اعتقادیِ مردمان در همه نسل ها نیست. یعنی شما انسانها در هر عصری که بسر می برید در نهایت کاری از شما ساخته نیست و باید فردی از گذشته به داد شما برسد و تغییراتی را در زندگی شما ایجاد کند. چنین فلسفه ای توهین و حقارتِ نسل بشر نیست؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ایکاش میتونستم از کنار این همه تحلیلهای زیبای شما به راحتی بگذرم و اینطور تحلیل نرم!!
      این آقا که شما هرطور دوست دارید دربارش قضاوت میکنید اسمش مهدی و صاحب عصر و منجی و...هم هست حالا از اینا یه نتیجه گیری کنید ببینم چطور یه توهین و حقارت دیگه نسبت به بشیرت از توش درمیاد؟؟؟

      حذف
  21. قابل توجه آرش خان: بعد از اسرائیل ایالت نیویورک بیشترین تعداد یهودی هارو داره!

    پاسخحذف
  22. ینی تو هنوز نفهمیدی اسلام من در آوردی و چرت و پرته؟ هنوز نمیدونی همه اینها بازی محمد و تیمش (هزارها هزارها ملا و مبلغ مذهبی تا حالا) بوده؟ یکم دیگه اون مخت رو بکار بگیر. از شما بعیده واقعا آرش خان

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. الهی بمیرم برای کسی که خدا دربارش گفته "مسلما خلق(اخلاق) تو عظیم است""نزدیک است که از غم هدایت آنها جان بدی"کسی که اینقد مهربونه و اونوقت تو اینجوری با نامهربونی اسمشو میبری.بخدا مطمئنم اگه رودرروی خودش این حرفو میزدی خم به ابرو نمیاورد و باز با مهربونی جوابتو میداد.

      حذف
  23. اسلام تا ماتت مردم رسوخ كرده راحت نمي شه درش اورد. .. من هيچ چيزي رو زوري نمي خوام
    فرهنگ ضعيفه...با تغيير حكومت هم مشكلي حل نمي شه چون خيلي ها خشك مذهب هستند..
    به نظر من كانال هاي ماهواره دارند خوب كارشون رو انجام ميدن
    فعلا براي تحول توي ايران زوده... آستانه صبر ملت تموم نشده بهترين راه حل براي يكي مثل ما مهاجرت هستش..

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. البته برای فرهنگ قوی مثل شما ماتحت مردم به چکار میاد؟؟؟کلا نمیدونم چه اخلاقیه ما داریم همرو بیشخصیت میکنیم و خودمونو بت که انگار همه نجسن نکنه تنشون به تن ما بخوره!!!!!!!!!!

      حذف
  24. Dear Arash .
    I cant write Persian ( Farsi ) in your blog I don't know why.
    Any way I'm interested to know you live in which city if its possible for you please answer me.
    Best wishes.

    پاسخحذف
  25. سلام آرش.من میشینم زندگیمو میکنم کاری هم به کسی ندارم.دین باشه یا نباشه بالاخر زندگی میگذره.راستی دوباره پیچوندیا!!!!!!!بیا دیگه!!بیا یه ذره راجع به خورد و خوراک و قیمت گوشت و مرغ بنویس جیگرمون حال بیاد که حداقل دلمون خوش باشه این وبلاگ واقعا برای مهاجرته.دو روز دیگه راجع به آفتابه تو خونتونم مینویسی بجا اطلاعات مهاجرتی میکنی تو پاچه مردم.خدایی خیلی دوست دارم.خدانگهدار

    پاسخحذف
  26. اینجا ایران وضع خیلی خرابه ...

    پاسخحذف
  27. آهنگ های جدید:
    http://perna.mihanblog.com/

    پاسخحذف
  28. امروز مستخدم مدرسمون ميگه:"كاش زن بودم اونجوري مجبور نبودم خيلي كار كنم و كونم پاره بشه!زنها نهايت يكبار در سال ميزان ولي من با اين مخارج هر روز دارم مي زام!"
    بهش ميگم"يعني تو دوست داري اون زير باشي ولي خرج و مخارجت دست كس ديگه اي باشه؟"
    مي گه:"درسته يك ذره درد داره ولي ديگه مجبور نيستي..."
    مي گم:"بنده خدا به سايز طرف بستگي داره اونقدا هم آسون نيست!"
    خلاصه اينها كاري كردن كه شاعر مي گه"
    از مرد بودن پشيمان گشته ايم
    مرحمت كن و ما را زن نما
    يك معلم بي چاك و دهن

    پاسخحذف
  29. آرش جان محله ی شما چرا این قدر یا برکلی فرق داره؟
    یادم میاد یه مطلب توشته بودی که در محله ی قبلیت دو نفر لخت شده بودن کارای دیپلماتیک میکردن همسایه ها زنگ زدن گشت بیاد!

    پاسخحذف
  30. همه چیو به مسخره گرفتی.
    نمیگی یکی با اینجور حرف زدنت بقول شمالی ها دل به باد میده و قلبش میشکنه.استدلالتو میکنی و لابلاش مسخره هم میکنی؟یه چیز درستو با ده تا چیز نادرست قاطی میکنی و اونوقت میگی این وبلاگت مال همه نوع آدمه و به همه احترام میذاری؟

    پاسخحذف

لطفا اگر سوال مهاجرتی دارید به تالار گفتگوی مهاجرسرا که لینک آن در پایین وبلاگ است مراجعه نمایید.
اگر جواب کامنت ها را نمی دهم به خاطر این نیست که آدم مهمی هستم و یا کلاس می گذارم و قیافه می گیرم بلکه فقط به خاطر این است که اعتقاد دارم آنجا متعلق به خوانندگان است و بدون دخالت و تصرف من باید هر چیزی را که دلشان می خواهد بنویسند.