۱۳۸۹ تیر ۱۵, سه‌شنبه

چند روز غیبت داشتم

امروز سه شنبه صبح است و بعد از سه روز تعطیلی دوباره به سر کار برگشته ایم. در سه روز گذشته به چند مهمانی رفتم و بالاخره خودم را سرگرم کردم. رژه قایقها در صبح یکشنبه مثل سالهای پیش چندان جالب نبود ولی از آن کمی فیلم گرفته ام که بعدا برای شما هم می گذارم. همچنین به درخواست یکی از دوستان از پل گلدن گیت نیز فیلم برداری کردم که آن را هم در پست بعدی آپلود خواهم کرد. یکشنبه صبح یک مهمانی دسته جمعی به مناسبت چهارم جولای در محله مان بود که من هم در آنجا بودم. یک بادکنک بالا رفت و در بین سیم های برق گیر کرد و یک چیزی منفجر شد و کابل برق به پایین افتاد و یک ماشین بر اثر آن آتش گرفت. از همه این ها هم فیلم گرفته ام که فردا پشت سرم نگویید آرش خالی بند است! راستی یک سیستم جدید هم در وبلاگم نصب کرده ام که خیلی جالب است. البته امیدوارم که سرعت آن را کند نکند. این سیستم به آینه و یا فحش برگردان معروف است و با دقت و هوش بالا ناسزاها را از میان کامنت ها تشخیص می دهد و آن را به فرد نویسنده آن باز می گرداند. این سیستم نامحسوس است و کسی متوجه نمی شود که ناسزاها به نویسنده بازگشت داده شده است! البته تازه آن را نصب کرده ام و شامل ناسزاهای قدیمی که از قبل از دیروز در این وبلاگ ثبت شده است نمی شود.

در این چند روز خانه ما همچون کاروانسرا بود و مهمانهای مختلف می آمدند و می رفتند. خواهر تریسا و یکی از دوستان دیگرش هم با شوهرش در خانه ما هستند. دیشب ساعت ده به همه اعلام کردم که من باید بخوابم تا فردا صبح بروم سر کار. با این که همه سعی کردند تا رعایت سکوت را بکنند ولی همین که چند نفر در خانه بیدار باشند بالاخره تولید سر و صدا می کنند. من چند بار تریسا را احضار کردم و به او تذکرات لازم را دادم ولی دوباره پس از مدت کوتاهی با صدای یک نفر از خواب می پریدم. تا اینکه ساعت یک شب دیدم صدای باران و زوزه باد می آید. از خواب پریدم و فهمیدم که یک نفر به حمام من رفته است تا دوش بگیرد. با صدای بلند و عصبانی گفتم که آخر ساعت یک نصف شب وقت دوش گرفتن است؟ بعد پچ پچ هم خانه ام را شنیدم که رفت و آن فرد را از توی حمام در آورد. دیگر خوابم نبرد و همانجا یک نقشه شیطانی کشیدم که آنها را تنبیه کنم. امروز صبح ساعت هفت و نیم از خواب بیدار شدم و دیدم که در وسط هال همه دراز به دراز خوابیده اند و خر و پف می کنند. استریو را گذاشتم روی موج رادیوی انرژی و صدای آن را بلند کردم. رادیوی ما به تمام اطاقها وصل است و صدای بلندگوی آن کر کننده است. از بخت بد آنها یک آهنگی هم پخش می شد که انگار یک کامیون آجر و یک کامیون تیرآهن را خالی می کنند. همه از جا پریدند و همخانه من هم با شرت و کرست از اطاقش دوید بیرون و گفت چه شده است؟ من در حالی که کف می زدم و به سبک ورزش صبحگاهی حرکات موزون انجام می دادم گفتم هیچی صبح شده است. همه بلند شوید و ورزش کنید. گفت آخر ما تازه ساعت سه رفتیم به رختخواب. من هم گفتم خوب اگر صبح زود پا شوید امشب دیگر مثل من ساعت یازده به رختخواب می روید. چند نفر همان اول بلند شدند و چند نفر هم سرشان را زیر بالش پنهان کردند و غر زدند تا بلکه صدای موزیک را نشنوند ولی در نهایت همه بیدار شدند.

پریشب هم به یک مهمانی در سنفرانسیسکو رفتم که توسط یکی از دوستانم به آنجا دعوت شده بودم. بیشتر آنها دخترها و پسرهای جوان بودند و فقط مشروب می خوردند و می رقصیدند. یک مجلس لهو لعب و اشاعه فحشا به معنای واقعی بود. من هم پس از اینکه سه تا شات تکیلا خوردم نمونه بارز اراذل و اوباش و مصداق تهاجم فرهنگی شدم و با نوامیس مردم حرکات مستهجن و موزون انجام دادم. موزیک غیر مجاز خارجی هم پخش می شد و نورهای مستهجن و جلف نیز توسط دستگاههای شیطانی به در و دیوار و سقف اطاقها می تابید. من که موهای خودم را به سفارش شما کوتاه کرده و به شکل آدمیزاد در آمده بودم از دو تا دختر خانم شماره تلفن گرفتم. در امریکا برعکس ایران خانم ها شماره تلفن خودشان را به آقایان می دهند و از کسی شماره تلفن قبول نمی کنند. شما به آن شماره زنگ می زنید و اگر مستی از سرش پریده باشد و دیگر شما را نخواهد می گوید برو به جهنم و اگر هم بخواهد که با شما حرف می زند. من برای اولین بار از یک دختر شماره تلفن درخواست می کردم و وقتی که آن را گرفتم تازه خوشم آمد و بعدش از یک دختر خانم دیگر هم شماره تلفن گرفتم. خیلی جالب بود و می خواستم که از همه دخترها شماره تلفن بگیرم ولی بعد فهمیدم که این اثرات مستی است و بهتر است که به همان دو بسنده کنم. حالا برای اینکه به آنها زنگ بزنم هم احتمالا باید دو شات تکیلا بزنم تا رویم باز شود و مشکل صحبت کردن نداشته باشم!

دیشب وقتی خبر عدم سوخت رسانی به هواپیماهای ایرانی را شنیدم حالم گرفته شد. دست خودم نبود و احساس می کردم که اگر من به عنوان یک مسافر ایرانی در فرودگاه اروپایی و یا امارات سرگردان گرفتن سوخت باشم چه احساس حقارتی به من دست می دهد. از طرف دیگر هم شرکت های خصوصی فروش بنزین اختیار دارند که بر اساس منافع اقتصادی خودشان عمل کنند و این ما هستیم که کاری کرده ایم تا وجود ما با منافع اقتصادی آنها مغایرت داشته باشد. من هیچوقت هیچ خط فکری, سیاسی و یا عقیدتی مشخصی نداشته ام زیرا توان آن را ندارم که خودم را به جای افراد مختلف قرار ندهم و مسائل را از دیدگاه آنها نبینم. مثلا من همیشه از جنگ بدم می آید چون آدمها در جنگ کشته می شوند ولی اگر خودم را به جای آن کسی بگذارم که یک یا چند سال به خاطر دیگران در بند است و منتظر دیگران است تا او را نجات دهند, و دیگران نیز در حال تماشای جام جهانی هستند, ناامیدی و احساس پوچی چنان بر من غلبه می کند که پیش خود آرزو می کنم که ای کاش که یک بمب توسط یک کشور خارجی از هوا بر روی سر من بیفتد که یا بمیرم و یا اینکه از شر این وضعیت راحت شوم. در مسائل مذهبی و عقیدتی هم وضعیت من به همین وخامت است . یادم می آید که معلم مدرسه ما داشت تعریف می کرد که امام علی (ع) چطور در زمانی که می خواست سر یک نفر را ببرد و آن فرد نابکار به صورت او خدو انداخت چند ثانیه مکث کرد و سپس گردن او را مثل پنیر برید و بعد هم در یک کنفرانس خبری علت تاخیر خودش را در جدا کردن سر از تن توضیح داد. من نمی توانستم خودم را به جای مقتول نگذارم و در ذهن کودکانه خودم فکر می کردم که اگر من به جای مقتول بودم هر بار که او شمشیر دوبلکس خود را بالا می برد تا سر من را از تنم جدا کند به صورت او تف می انداختم تا او مجبور شود چند ثانیه برای فرو نشستن خشمش صبر کند و من نیز مثل شهرزاد داستان هزار و یک شب بتوانم تا مدتها زنده بمانم. معمولا بچه های کوچکی که دوست ندارند دیگران بوسشان کنند نیزاز این حربه استفاده می کنند و تا کسی بخواهد آنها را ببوسد تف می کنند.

خوب این پست آب دوغ خیاری من را به عنوان دست گرمی بعد از تعطیلات قبول کنید تا دفعه بعد یک موضوع مهاجرتی پیدا کنم و درباره آن بنویسم. پاینده باشید

۵۷ نظر:

  1. از اون تیکه انتقام گیری از مهمونای بی ملاحظه خیلی خوشم اومد و خنده ام گرفت ، به نظرم با هر کسی باید مثل خودش برخورد کرد تا حساب کار دستش بیاد.

    پاسخحذف
  2. هشدار!!!
    این وبلاگ توسط سیستم محافظ آینه و یا فحش برگردان محافظت شده است. با این سیستم هوشمند, هرگونه ناسزا به صورت نامحسوس به نویسنده آن بر می گردد!

    برای نصب این سیستم در وبلاگ خودتان با من تماس بگیرید تا آن را برای شما هم نصب کنم!

    اینم خیلی خنده دار بود ، آخرشی آرش !!

    پاسخحذف
  3. 1- :))))) وااای کلی خندیدم!
    هم به توصیفت از مهمانی لهو و لعت و خودت که نمونه ی بارز تهاجم فرهنگی و...
    هم به شمشیر دوبلکس و راه حلی که برای زنده موندن به ذهنتون رسیده بود!

    2- اینکه آدم خودش را جای دیگران بگذارد خیلی خوب است. می گن قبل از اینکه راه رفتن کسی رو قضاوت کنی سعی کن با کفش های اون راه بری.

    3- این سیستم جدید خیلی جالب. می شه امتحان کنم؟ ;)

    5- خودتون هم خیلی باحال هستید.

    پاسخحذف
  4. به به چه عجب کم کم داشتیم نا امید میشدیم از کامنت گذاشتن هات!
    کلی خندیدم به خاطر اون بیدار کردن بیچاره ها
    نوع تعریفت از مهمونی هم عالی بود
    خیلی خوشحالم که وبلاگ شما رو دنبال میکنم خیلی نکات مفیدی داخلش پیدا میکنم

    پاسخحذف
  5. اون خانم که تو محل کار شمارو دستمالی میکنه ازتون اجازه میگیره؟
    اگه کننده ی کار باشی تو آمریکا هم به دختر میتونی شماره بدی.

    جواب نظرات رو کجا میدین؟
    دوستان جواب نظرات کجا داده می شود؟

    پاسخحذف
  6. فرناز قاضی زاده همسر سینا مطلبی سردبیر بعضی از بخش های بی بی سی فارسی هست.ولی سوتی دادنش هم جالبه.سینه های ستبری هم داره که بهش ابهت میده.

    پاسخحذف
  7. میخوام این فحش برگردون رو تست کنم فقط
    واسه همین ببخش اگه بهت میگم کس کش !!!

    پاسخحذف
  8. دوست عزیز. ممنون از اینکه سیستم آینه من را آزمایش کردید. خوشبختانه این سیستم کار کرد و هدف با دقت و شدت هر چه تمام تر مورد اصابت قرار گرفت! :)

    پاسخحذف
  9. ميگم اگه اين امام قلى شمشيرش دو سر بود، چه جورى ميرفت تو قلاف؟

    يه مشت چرت و پرت واسمون تعريف كردن.

    پاسخحذف
  10. ای بابا...این ملیت هم برای ما شده دردسر. هر بار که برای ویزای دارقوزآباد گرفتن دلشوره امان مون رو می بره یا توی فرودگاه پاسپورتمون اسکن دوباره احتیاج داره، تحقیر شدن رو تجربه می کنیم. لامصب عین در مسجد میمونه نه میشه کندش نه میشه تحملش کرد, ایرانی بودن رو میگم.

    پاسخحذف
  11. حالا این سیستم چه جور فحشهایی رو شناسایی میکنه؟
    یعنی واسه شناسایی فحشها کد نوشته شده چه جالب مثلا برنامه نویس هر چی فحش بلد بوده نوشته:از چس و گوز و خر و بی تربیت و بی شعور گرفته تا به قول دوستمون کس کش و جاکش و کس ننت و خارکسه و کیر تو حلق!!!!!
    (بنده بی ادب نیستم ها
    اینها رو جهت شناسوندن کاربر با سیستم برنامه نویسی گفتم)

    پاسخحذف
  12. چس و گوز و خر و بی تربیت و بی شعور گرفته تا به قول دوستمون کس کش و جاکش و کس ننت و خارکسه و کیر تو حلق!!!!!

    پاسخحذف
  13. وای که تو این هوای گرم آب دوغ خیار چه مزه ای می ده. اگه هرروزم بخورم، خسته نمی شم.
    موفق باشی.

    پاسخحذف
  14. از قدیم ندیماگفتن که :
    در انتقام لذتی هست که در عفو نیست ...
    :)

    پاسخحذف
  15. آقا خیلی حال کردم با این پست.
    ما رو یاد حاج محسن توت فرنگی انداختی.
    میخوندی مطالبش رو؟

    پاسخحذف
  16. ميخوام ببينم اين سيستم چيه؟

    س ر ا ن ممل كتمون خيلي عوضي هستند

    پاسخحذف
  17. ااااااا سر كاريه؟

    پاسخحذف
  18. شوشو گفت:
    آرش خان می بینم که مثل ما ایران نشین ها، دل پری داری و هر از چند گاه یه کم از ناراحتیات تراوش می کنه البته به صورت خیلی موردی و قاطی پاتی.شمشیر(خصوصا دولبه)، هواپیما ، اینا همه کلمات کلیدی برای ایرانیا هستن که هر کدومشون یه عالمی واسه ما زنده می کنن و البته چه غم عمیق و جانفرسایی که حتی باچیزی مثل نوشیدن ها و شماره دادن های تو هم فراموش نمی شن.
    حوصله و روی امتحان کردن فحش برگردونتو ندارم.چون تو دنیای حقیقی هم فحش برگردون هایی هست که واقعا فحش رو به شخصیت و روح فحش دهنده بر می گردونه و اونو تحقیر می کنه و احساس بی ارزشیشو بیشتر می کنه.
    الانم می دونم که به عده میان سر این شمشیر دوبلکس بهت گیر می دن .ولی عیب نداره.شما کی حرفتو زدی تحمل بازتابشم داری
    مرسی برای تلاش ظریفت برای ادب کردن بعضی ها

    پاسخحذف
  19. آرش جان خودتي!

    پاسخحذف
  20. آرش جان خودتي!

    پاسخحذف
  21. آرش جان خودتي!

    پاسخحذف
  22. آرش جان خودتي!

    پاسخحذف
  23. منم از این فحش برگردان ها می خوام آرش ;)

    خوشحالم که تعطیلات خوبی داشتی و از مجلس لهو لعب خارجی لذت بردی. مستدام باشد!

    پاسخحذف
  24. داشاق تو ماتحتت 
    این کامنت صرفا جهت تست میباشد

    پاسخحذف
  25. Arash goft bezar ye cizi begam dige fosh nadan, badtar shod.

    پاسخحذف
  26. حاج محسن توت فرنگی:

    خدا وكيلي دخترهاي ايراني كه در ايران زندگي ميكنن رو بايد بزاريم روي كيرمون حلوا حلوا كنيم.
    تا حالا به دخترهايي كه از ايران خارج شده اند و براي مدتي در يك كشور ديگه اي اقامت داشتنده اند هم صحبت شده ايد؟ اگر برخورد نداشتيد كه واقعا خوش به حالتون. اگر هم برخورد داشتيد حتما ميدونيد كه اين دخترها به چه موجودات مزخرف و غيرقابل تحملي تبديل شده اند. دخترهاي كشور ما تا وقتي كه از ايران خارج نشدن بسي بوزينه تشريف دارن. ديگه وقتي كه براي مدتي گورشون رو به يك كشور ديگه گم كرده باشن واويلاست. اصلا هيچ خدايي رو بنده نيستن. حتما ميدونيد كه توي كشورهاي خارجي خانمها به ظاهر از آزادي بيشتري برخوردار هستند، حالا تصور كنيد يك دختر نديد بديد ايراني كه تا حالا توي خيابون روسري از سرش برداشته نشده براي يك مدتي به يك كشور خارجي مسافرت ميكنه، اونجاست كه آنچنان خودش رو گم ميكنه كه نگو نپرس، مخصوصا اگه به يك كشور اروپايي يا امريكايي رفته باشه. به قول خودشون اونجاست كه تازه ميفهمن كه خانمها هم خير سرشون حق و حقوقي تقريبا مساوي با مردها يا شايد هم توقع بيشتري از مردها دارن و تا وقتي توي ايران بودن بهشون ظلم ميشده و خودشون خبر نداشتن…
    به هر حال بعد از مدتي كه دخترهاي ايراني به كشور ديگه اي ميرن، فراموش ميكنن كه اصليتشون مال كدوم قبرستونيه، فوري خودشون رو با خارجيها قاطي ميكنن و مشغول عوض كردن رفتار خودشون ميشن و به قول معروف روشنفكر و Uptodate ميشن. توي همين گير و دار با پسرهاي خارجي قاطي ميشن و كس و كون رو 3 دستي تقديم ميكنن به خارجيها و به جاش دلار دريافت ميكنن. وقتي هم كه پاي صحبتهاشون ميشينن، فقط بلند بگن پسر و دخترهاي ايراني فلان و بيسارن. وقتي هم كه ميخوان درمورد پسر و دخترهاي هموطن خودشون صحبت كنن مدام پز ميدن و از پسر و دخترهاي ايراني ايراد ميگيرن، آخه يكي نيست بهشون بگه، آخه كس پاره ها مگه خودتون مال كدوم قبرستوني بوديد؟ حالا كه يك كير خارجي توي كس و كونتون تكچرخ زده و لايي كشيده خيلي باكلاس شديد؟ همه ميدونن وقتي دلتون براي شهر و كشورتون و بر و بچه هاي هموطنتون تنگ ميشه ميشينيد مثل ابر بهار زار زار گريه ميكنيد و همش ايران ايران ميكنيد. كسكشاي دورنگ. همه ميدونن كه وقتي به فكر ازدواج مي افتيد هيچ پسر ديگه اي به غير از پسرهاي ايروني رو قبول نداريد.
    كير همه بر و بچه هاي ايران بخوره توي اون فرق سرتون كه اصلا عقل نداريد،‌ همون پسرهاي جاكش خارجي كه الكي قربون صدقه اون كس و كون پاره تون ميرن به دردتون ميخورن. خاك بر سر بي لياقت و بي اصالتتون كنن.

    پاسخحذف
  27. هی حاج محسن چس فرنگی

    تو که دلت واسه همون بوزینه ها غش میره گه مفت نخور

    پاسخحذف
  28. شما مردم چه تون شده؟ کار معمار اینه که با ابزار، یه بنایی رو بسازه. حالا چند تا دیوونه با بیل و کلنگ افتادن جون ملت، دلیل نمیشه معمار رو مسخره کنیم. اینا اشتباه می کنن چه ربطی به امام علی داره؟
    ایشون اون لحظه کمی صبر کردن و خشم و عصبانیتشون فروکش کرد. همه هم فهمیدن که کشتن این فرد از روی غرض و کینه نیست بلکه برای منافع همه، دین و خدا است. ما که در طول روز هزار دفعه عصبانی میشیم و سر هم هر بلایی می اریم، کینه و حسادت در تک تک سلولهای بدنمون تنیده شده، ... اونوقت نشستیم اونا رو مسخره می کنیم!
    آخر افراط و تفریط هستیم و برای شمایی که با خوندن این وبلاگ می گید طرفدار دمکراسی و احترام به نظرات دیگران هستید جدا نوشتن این مطالب شرم آوره.
    حالا اگه این حرکت از مثلا جان لاک تو سریال لاست سر زده بود همه می گفتن عجب آدمی! منافع جزیره رو به منافع خودش ترجیح داده!
    بد نیست هر از چند گاهی یه نگاهی به زندگی خودمون بندازیم و ببینیم چی باعث عقب افتادگی ما از آمریکایی ها شده، ما که ادعای هوش و استعداد می کنیم، ادعای فرهنگ داریم و ...
    ما فقط و فقط استعدادمون تو مسخره کردنه، هیچ ملتی یک درصد ما هم جک ندارن! چون بلد نیستن همدیگه رو مسخره کنن. ما ولی آخرشیم!

    پاسخحذف
  29. ممنونم که بین همه حرفات که واسه سرگرم کردن ملته، یک چیزهایی میگی که باید گفته بشه. درد وطن... بهترین عزیزانمون تو زندونا... بقیمون در حال تماشای جام جهانی... تحقیرشدن امروزمون تو فرودگاههای خارجی... توسر وکله زدن عده ای واسه دفاع از رفتارهای یک سری عرب 1400 سال پیش...

    پاسخحذف
  30. man faghat mikhastam begam "aghl" va "elm" ro pishvaye khodetoon konid, na "ali" ya "omar"

    پاسخحذف
  31. كلي خنديدم آرش.حسابي خوش ميگذره ها.به من كه چن روزه سر نزدي.انسانم آرزوست....

    پاسخحذف
  32. محسن توت فرنگی:

    دیه تخم چپ آقایون = دیه یک زن ::

    ماده ۴۳۵ از قانون جزاي كيفري:
    "اگر دو بيضه دفعتاً- هر دو با هم - از بين بروند، ديه ي كامل به آن تعلق ميگيرد .بيضه ي چپ دو ثلثِ ديه ي كامل و بيضه ي راست ثلث ديه ي كامل"

    نتيجه گيري:
    آنچه من از اين قضايا برداشت كرده ام اين است كه:
    جان يك زن= نصف ديه ي كامل
    بيضه ي چپ آقايان = دو سوم ديه ي كامل.
    یعني اگر ديه كامل را به فرض ۱۵۰۰۰ تومان فرض كنيم آنوقت ديه ي قتل عمد يك زن مي شود: ۱۵۰۰۰تقسيم بر دو كه مي شود ۷۵۰۰
    اگر بيضه ي چپ ارزشمند آقايان آسيب ببيند ۱۵۰۰۰ تقسيم بر سه كه مي شود ۵۰۰۰ و آنوقت ۵۰۰۰ بايد ضربدر ۲ بشود كه آنوقت جواب محيرالعقول و باورنكردني ۱۰۰۰۰ به دست مي آيد !!!!!
    متوجه شديد؟
    مرگ من يكبار ديگر اين را مرور كنيد. تا بفهمید چقدر تخم چپ ما آقایون با ارزشه، پس چپ و راست هر چیزی را حواله تخم چپتون نکنید که اندازه کل هیکل یک خانم می ارزه. یعنی به عبارتی شما 2 تا خانم توی شورتتون همیشه همراهتون هست، هر وقت خواستید یکیش رو بفروشید و بدون منت یک خانم باهاش بخرید. به این میگن عدل الهی، خدا هم گفته که جان خانمها از تخم چپ آقايان هم كمتر مي ارزه.
    در آخر هم لازم میدونم به دختر خانمهای گل عرض کنم که حواسشون جمع باشه وقتی که مشغول لیس زدن تخمهای یک آقای تخم طلا هستید خیلی مراقب باشید چون اگه خدایی نکرده تخم چپ آقایون رو گاز بگیرید باید خودتون و خواهر کوچیکتون رو به عنوان دیه به آقاهه تقدیم کنید. حتما حواستون باشه که تخم آقایون را با لطافت و ظرافت و به آرامی در دهان خود شستشو دهید و سپس 1000 بار قربون صدقش برید و ماچش کنید و بزارید روی چشمتون که از کل هیکلتون بیشتر ارزش داره.

    پاسخحذف
  33. حقايقى باور نكردنى در مورد امام على (ع):

    http://www.youtube.com/watch?v=Ey6NKwC0PFg

    پاسخحذف
  34. از اون توت فرنگیه که به وضوح شخصیت خودش و خانوادش و کثافتی رو که اسلام به انسانیت زده تشریح کرد ممنونم. همه اونهایی که گفتی شامل حال خواهرعزیزت و مادر مفلوکت که تورو به این دنیا آورده هم هست.

    پاسخحذف
  35. حاج محسن توت فرنگی:

    پيشنهادهاي مصلحتي ::

    وقتي حريف دوست دخترتون نميشيد و نميتونيد راضيش کنيد که کس مبارکش را بگاييد. آخرين راه و بهترين راه براي رسيدن به هدفتون پيشنهاد ازدواج از طرف شماست. اصولا دخترها وقتي با پسري دوست ميشن اولين و تنها چيزي که بهش فکر ميکنن ازدواجه، بعضيهاشون بعد از مدتي بيخيال ميشن و ميبينن که از اين پسره شوهر براشون درست نميشه، پسره رو ول ميکنن و ميرن سراغ يکي ديگه ولي اون دخترهايي که نسبت به پيشنهاد ازدواج از طرف دوست پسرشون حساس هستند به محض شنيدن پيشنهاد شما عميقا در فکر فرو ميرن و براي خودشون خيال پردازي ميکنن، پس شما هم بعد از چند ماهي که با دوست دخترتون رابطه داريد و ميبينيد که طرف خيلي سفته و کس نميده در يک فرصت مناسب و رويايي بهش الکي پيشنهاد ازدواج بديد، سعي کنيد زمان خوبي را براي اين کار انتخاب کنيد چون زمان و مکان و نحوه درخواست ازدواج خيلي مهم و تاثير گذاره. شما بايد بازيگر خوبي باشيد و حسابي با حس و علاقه فيلم بازي کنيد، جوري که مو لاي درزش نره، من کارگرداني تمام فيلمهاي شما را با کمال ميل بعهد ميگيرم.
    خوب شما هم که ماشا الله ديگه يک استاد شديد، پس سعي کنيد توي يک کافي شاپ تاريک که با نورهاي آبي يا بنفش نورپردازي شده، دست دوست دخترتون رو بگيريد و توي چشمهاش نگاه کنيد و يک مشت حرفهاي عاشقانه ۱۰۰ تا ۱ غاز بهش بزنيد و آخرش هم بهش بگيد که تو بهترين و پاکترين دختر دنيا هستي و من خيلي بهت علاقه دارم و دوست دارم که با هم ازدواج کنيم که يک زندگي سعادتمند و پرثمري رو با هم آغاز کنيم، ما نيمه گمشدهء همديگه هستيم و ميتونيم تا آخر عمر عاشق هم باشيم و براي هم بميرم. (اين نيمه گم شده خيلي تاثير گذاره، باور کنيد که با اين جمله انفجار مهيبي در مغز طرف روي ميده، اصلا به عبارتي مخش ميگوزه) به هر حال اين جملات دخترهاي بي عقل رو حسابي احساساتي کرده و اونها رو به اوج ميبره، شما هم که هدفتون خيلي والاست، گاييدن يک کس تنگ…
    آخ آخ نگو که کيرم آب افتاد..........تخمم به تاپ تاپ افتاد.
    خوب ديگه دختره فکر ميکنه که شما شوهر آينده اش هستيد، مطمئن باشيد که هيچي براتون کم نميگذاره، مدام تحويلتون ميگيره و براتون سر و دست ميشکنه، شما هم طبق معمول يک جاي خلوت گيرش ميندازيد و آنچنان دودولتون را به حفره مبارک داخل ميکنيد که بفهمه شوهر کيه ، دودول چيه، عشق چيه، کافي شاپ چيه، زندگي سعادتمند و پرثمر چيه.
    راه که باز شد شما يک مدتي ميتونيد مفت و مجاني هر روز به بهانه اينکه ما زن و شوهر هستيم و ازدواج و اين حرفها طرف رو حسابي بکنيد و بعدش که ظرفيتش تکميل شد يا به عبارتي کاسه اش پر شد بهش بگيد هرررررررررررررررري.
    راستي تا يادم نرفته اين رو هم بگم که اگه دختري رو نتونستيد با پيشنهاد ازدواج هم خر کنيد ديگه بدونيد که طرف ديوونه هست و بايد به زور ترتيبش رو بديد.

    پاسخحذف
  36. حاج محسن توت فرنگی:

    وقتي حريف دوست دخترتون نميشيد و نميتونيد راضيش کنيد که کس مبارکش را بگاييد. آخرين راه و بهترين راه براي رسيدن به هدفتون پيشنهاد ازدواج از طرف شماست. اصولا دخترها وقتي با پسري دوست ميشن اولين و تنها چيزي که بهش فکر ميکنن ازدواجه، بعضيهاشون بعد از مدتي بيخيال ميشن و ميبينن که از اين پسره شوهر براشون درست نميشه، پسره رو ول ميکنن و ميرن سراغ يکي ديگه ولي اون دخترهايي که نسبت به پيشنهاد ازدواج از طرف دوست پسرشون حساس هستند به محض شنيدن پيشنهاد شما عميقا در فکر فرو ميرن و براي خودشون خيال پردازي ميکنن، پس شما هم بعد از چند ماهي که با دوست دخترتون رابطه داريد و ميبينيد که طرف خيلي سفته و کس نميده در يک فرصت مناسب و رويايي بهش الکي پيشنهاد ازدواج بديد، سعي کنيد زمان خوبي را براي اين کار انتخاب کنيد چون زمان و مکان و نحوه درخواست ازدواج خيلي مهم و تاثير گذاره. شما بايد بازيگر خوبي باشيد و حسابي با حس و علاقه فيلم بازي کنيد، جوري که مو لاي درزش نره

    پاسخحذف
  37. حاج محسن توت فرنگی:

    خوب شما هم که ماشا الله ديگه يک استاد شديد، پس سعي کنيد توي يک کافي شاپ تاريک که با نورهاي آبي يا بنفش نورپردازي شده، دست دوست دخترتون رو بگيريد و توي چشمهاش نگاه کنيد و يک مشت حرفهاي عاشقانه ۱۰۰ تا ۱ غاز بهش بزنيد و آخرش هم بهش بگيد که تو بهترين و پاکترين دختر دنيا هستي و من خيلي بهت علاقه دارم و دوست دارم که با هم ازدواج کنيم که يک زندگي سعادتمند و پرثمري رو با هم آغاز کنيم، ما نيمه گمشدهء همديگه هستيم و ميتونيم تا آخر عمر عاشق هم باشيم و براي هم بميرم. (اين نيمه گم شده خيلي تاثير گذاره، باور کنيد که با اين جمله انفجار مهيبي در مغز طرف روي ميده، اصلا به عبارتي مخش ميگوزه) به هر حال اين جملات دخترهاي بي عقل رو حسابي احساساتي کرده و اونها رو به اوج ميبره، شما هم که هدفتون خيلي والاست، گاييدن يک کس تنگ…
    آخ آخ نگو که کيرم آب افتاد..........تخمم به تاپ تاپ افتاد.
    خوب ديگه دختره فکر ميکنه که شما شوهر آينده اش هستيد، مطمئن باشيد که هيچي براتون کم نميگذاره، مدام تحويلتون ميگيره و براتون سر و دست ميشکنه، شما هم طبق معمول يک جاي خلوت گيرش ميندازيد و آنچنان دودولتون را به حفره مبارک داخل ميکنيد که بفهمه شوهر کيه ، دودول چيه، عشق چيه، کافي شاپ چيه، زندگي سعادتمند و پرثمر چيه.
    راه که باز شد شما يک مدتي ميتونيد مفت و مجاني هر روز به بهانه اينکه ما زن و شوهر هستيم و ازدواج و اين حرفها طرف رو حسابي بکنيد و بعدش که ظرفيتش تکميل شد يا به عبارتي کاسه اش پر شد بهش بگيد هرررررررررررررررري.
    راستي تا يادم نرفته اين رو هم بگم که اگه دختري رو نتونستيد با پيشنهاد ازدواج هم خر کنيد ديگه بدونيد که طرف ديوونه هست و بايد به زور ترتيبش رو بديد.

    پاسخحذف
  38. شما عجب تكنولوژي هاي جالبي رو وبلاگت نصب ميكني :دي

    پاسخحذف
  39. هه هه هه...خیلی خوب گفتی توت فرنگی... این طور که اسلام گفته دیه بیضه چپ مرد به علاوه بیضه راست مرد مساوی میشه با دیه کل مرد و نتیجتا اگر یک مرد رو بکشی یا این که هر دوتا بیضه اش رو ناقص کنی، در هر دو صورت باید دیه کامل رو بدی... یعنی بقیه مرد به مفت هم نمی ارزه!!!!همه دیه اش پول بیضه هاشه!!! هه هه هه!!!

    پاسخحذف
  40. با توجه به اینکه کلا فکر و ذکر آقایون س ک س هست، بیراه هم نیست که ارزش مغزشون از ارزش بیضه هاشون کمتره!!!

    پاسخحذف
  41. خانم های محترم ... توجه داشته باشید که اسلام به زن ارزش داد!!! اگر اسلام نبود که چنین قانون های خارق العاده ای رو وضع کنه، شما عزیزان از یک بز هم کمتر می ارزیدید!!!! الان ببینید درکدوم یک از ممالک مترقیه زن این چنین گرانبهاست که در کشور اسلامی ما هست؟؟؟ حالا باز بگید اسلام ضدزن و متحجره!!!

    پاسخحذف
  42. سیستم محافظ آینه و یا فحش برگردانت چقدر خوب داره عمل ميكنه

    ها ها ها

    پاسخحذف
  43. ضعيفه هاى محترم زياد جوش نزنيد، خودتون هم مى دونيد كه چقدر مى ارزيد وگرنه بهتون بر نمى خورد.
    جالبه كه كم ميارن مادر طرف رو مورد حمله قرار ميدن، اون هم يه ضعيفه است مثل خودتون.

    پاسخحذف
  44. :))))) خیلی باحال بود !

    ولی پسر این کار رو که کردی آخرش فیلتر میشه ها ! بعد عده زیادی از فیض سایتت محروم میشن !

    چی بعضیا بی ادب تشریف دارن ! :))))

    پاسخحذف
  45. آرش چه گندی خورده به وبلاگت این چه وزشه آخه من که دیگه کمنتاتو نمیخونم حالم بهم خورد به خدا یعنی که چی آخه یه سرو سامون بده به این اوضاع

    پاسخحذف
  46. این برای امتحان سیستم فحش برگردانه و با خودم هستم : ای کس مشنگ دیوانه که که روزگار گائیدت !

    پاسخحذف
  47. حقايقى باور نكردنى در مورد امام على (ع):

    http://www.youtube.com/watch?v=Ey6NKwC0PFg

    پاسخحذف
  48. بعضی آدمهای الاغ عقده فحش دادن دارن و منتظرن که یه بهانه ای پیدا کنن و چاک دهنشون را باز کنن.
    این یارو توت فرنگی عوضی هم بهتره بره تو وبلاگ خودش زر بزنه که یه سری عوضی عقده ای جاکش هم برن و براش به به و چه چه کنن. آخه عوضی پتیاره این همه آرش کون خودشو پاره کرده که بگه تبعیض جنسی نباید باشه بعد توی الاغ باز هم نمی فهمی و حرف خودتو میزنی؟

    پاسخحذف
  49. اگر می خواهید یک قاتل خوب و حرفه ای شوید باید الگوی شما علی باشد و بس. ویدیوی زیر هم دیدنش خالی از لطف نیست!
    http://www.youtube.com/watch?v=fXellvY0uI8&feature=related

    پاسخحذف
  50. ضعيفه هاى محترم زياد جوش نزنيد!

    پاسخحذف
  51. آرش جون من وبلاگت رو همیشه میخونم و تو رو خیلی دوست دارم ولی بزار جواب این پسر بچه پرروها رو بدم که خیال ورشون نداره.
    ما دخترا وقتی میایم خارج تازه میفهمیم که سرمون حسابی کلاه رفته. برای اینکه تازه می فهمیم که اون دو تا نخود و یک دونه مدادی که وسط پسر ایرونی در اومده با یک کیلو بند و بساط خارجیها خیلی فرق میکنه. آخه بدبخت اون خایه ای که اندازه زن دیه داره مال عربه که وزنش هم نیم کیلوه اگرنه اگه وزنی هم حساب کنند مال تو دوزار هم نمی ارزه. بعدش خارجی میاد یک ساعت بقول تو تک چرخ میزنه و لایی میکشه ولی تو دو ثانیه نشده میگی آی آی آی اومد اومد. بعد هم راتو میکشی و میری. خارجی پولش رو میده و گل میخره و میبره رستوران ولی تو فقط دنبال کس مفت میگردی! خوب بدبخت برو جلق بزن پولت رو هم بزار توی جیبت. آخه نه هیکل درست و حسابی دارین نه قیافه دارین نه بلدین سکس کنین نه میخواین خرج کنین صداتونم که کلفت میکنین. کی گفته که دخترای خارج نشین برا پسرهای ایرانی گریه میکنن؟ اگه گریه میکنه برای مادرشه بدبخت نه برای تو. میگن خدا گاو رو میشناخت بهش شاخ نداد همین قضیه شما پسرای ایرونیه. اندازه یه بند انگشت معامله دارین ادعاتون کون آسمون رو پاره کرده. حالا اگه مثل خارجیها دو وجب معامله داشتین چکار می کردین؟ من یکی که حاظرم برم زیر ساطور ولی به ایرانی جماعت ندم. خارجی همچین میکنه که جیگر آدم حال میاد. حالا کونت سوخت بدبخت؟ حالا برو جلق بزن برای خودت آقایی کن.
    آرش جون ببخشید بعدا از خجالتت در میام (;

    پاسخحذف
  52. حاج محسن توت فرنگی:


    اگـــــه مــــن دختــــر بــــودم...

    اگه من دختر بودم ميدونيد چي کار ميکردم ؟
    به محض اينکه ۱۵ سالم تموم ميشد و کسم يه ذره پفکي ميشد ميرفتم سرخه بازار و يک شلوار از اين شلوار جديدا ميخردم با يه روسري آبي يا قرمز و يک سندل سکسي.
    شب جمعه لباسهاي جديدم رو ميپوشيدم و يک آرايش توپي هم ميکردم و خلاصه کس و کونم رو ميريختم بيرون و راه مي افتادم توي خيابونها، يک جوري هم موقع راه رفتن کونم رو قر ميدادم که هر پسري که منو ميبينه انگشت به کون بمونه. هر پسري هم که بهم گير ميداد يک جوري نيشم رو براش باز ميکردم که يعني بيا منو بکن. پسره هم فورا يک شماره تلفن بهم ميداد و فرداش باهاش قرار ميذاشتم و ميرفتم خونشون و يک کس اساسي بهش ميدادم که هم خودم حال کنم و هم به اون حال بدم. آخه گناه دارن اين پسرا، اين همه به ما دخترها لطف دارن حيفه آدم تحويلشون نگيره.
    براي پسرهاي گوگولي اين دوره زمونه کس که قابلي نداره، کون هم بهشون ميدادم، ساک هم ميزدم، هر چي سوراخ داشتم بهشون اهدا ميکردم. اصلا هرچي پسرها ميگفتن من ميگفتم چشم. آخه چي از اين بهتر که يک پسر گوگولي يک دختر رو بکنه؟ واي که نميدونيد چه حالي ميده، من بر خلاف دخترهاي ديگه که با ناز و چس کس ميدن، همينطوري فرت و فرت کس ميدادم، مفت و مجاني و در راه رضاي خداوند متعال.
    اگر دختر بودم پسرها رو مجبور ميکردم هر روز برام گل رز بخرن که به بهانه گل رز من بتونم بهشون کس بدم. آخه من به بوي گل رز خيلي حساسم و خيلي من رو احساساتي ميکنه، چون با بوييدن گل رز اشکم از کسم به جاي چشمم سرازير ميشه.
    اگه دختر بودم براي همه پسرها کادوهاي رنگارنگ ميخريدم که يک وقت از دست من ناراحت نشن و ديگه منو نکنن، من حاضر نيستم هيچ پسري از کس ندادن من ناراحت باشه، خدا کس رو ساخته که من بدم ديگه مگه نه؟ پس ميدم که خدا هم از دستم راضي باشه.

    پاسخحذف
  53. حاج محسن توت فرنگی:


    آخ که اگه دختر بودم به اين پسرهاي کس ليس اصلا سرويس نميدادم ، پسري که موس موس کنه و دنبال من بدو بدو کنه رو اصلا تحويل نميگرفتم و به جاش پسرهايي که من رو تحويل نميگرفتن رو حسابي تحويل ميگرفتم و کس و کونم رو ميذاشتم توي جعبه و کادو ميکردم و ميفرستادم براشون که يادگاري پيش خودشون نگه دارن.
    آخ که اگه دختر بودم اين حاج محسن رو پيدا ميکردم آنچنان بهش آويزون ميشدم که نگو و نپرس.
    آخ که اگه دختر بودم بعد از کلي کس و کون دادن به اين و اون و استفاده از دوران جواني و نوجواني، ۲۵ سالم که ميشد بالاخره از بين اين همه پسر کيرکلفت که باهاشون رابطه داشتم يک پسر پولدار و خوشتيپ و با کلاس رو انتخاب ميکردم و اينقدر بهش ميگفتم عاشقتم عاشقتم عاشقتم عاشقتم عاشقتم عاشقتم که کف کنه. اصلا بهش ميگفتم که تو نيمه گم شدهء مني، واي که توي آسمونها دنبالت ميگشتم ولي روي زمين پيدات کردم، يک ذره هم توي بغلش اشک ميريختم که حسابي باور کنه که عاشقشم. بعدش خودم رو بعنوان يک دختر آکبند با گارانتي و برچسب هولوگرام و استاندارد ISO14000 و به شرط چاقو بهش قالب ميکردم و با هم ازدواج ميکرديم و من ميرفتم خونه بخت.....
    بعد از عروسي هم هر وقت شوهرم ميرفت سر کار ، يک سوت ميزدم و پسر همسايه بالايي ميومد پايين و يک مقداري حالم رو جا مي آورد و ميرفت.
    خودمونيما دختر بودن هم چه صفايي داره......
    اگه من دختر بودم از وبلاگنويسهاي همکار درخواست ميکردم که نيان توي نظرخواهي اين سايت فحش بدن و توي فحشهاشون تبليغ وبلاگشون رو هم بکنن.
    اگه من دختر بودم نظرخواهي رو برميداشتم. ولي چون پسرم پس خيلي راحت ميگم به کيرم، هرکي هر غلطي ميخواد بکنه.
    حالا که فعلا پسرم و کير دارم از جنس طلا که با هيچي عوضش نميکنم. از حالا هم ميگم که کير طلاست پس تو هر سوراخ مسي نبايد بره.

    پاسخحذف
  54. حاج محسن توت فرنگی زیاد غصه نخور. درسته که خدا بهت کس نداده ولی کون که داده. همین الآن راه بیفت تو خیابون و برای کونت تبلیغ کن مطمئن باش هستند کسانی که با کمال میل تو رو بکنند.

    پاسخحذف
  55. آدمهای بی کلاس و نفهمی مثل این آقای حاج محسن توت فرنگی اینجا چه کار می کنند کس کش مادرجنده یابو کونی بیا چوب تو کونت بکنم حال کنی کون می دی بیا ده تا دارم از کون و دهن بکننت ریدم به هیکلت گه زیادی نخور تو آرزوت همون کوسهای پاره رو صورتت بشاشند

    پاسخحذف
  56. از کلیه کسانی که فکر میکنند تو خارج کیرها بزرگ وتو ایران اندازه مداد خواهشمند است برای رفع سو تفاهم در اسرع وقت جهت انجام تست قدووزن خود را به اولین پسر ایرانی که دیدند معرفی کنند در ضمن پیشنهاد میگردد که جعبه کمکهای اولیه بعلاوه دو رل باند اضافه همراه داشته باشید
    با تشکر انجمن مغز مدادها

    پاسخحذف
  57. از کلیه کسانی که فکر میکنند تو خارج کیرها بزرگ وتو ایران اندازه مداد خواهشمند است برای رفع سو تفاهم در اسرع وقت جهت انجام تست قدووزن خود را به اولین پسر ایرانی که دیدند معرفی کنند در ضمن پیشنهاد میگردد که جعبه کمکهای اولیه بعلاوه دو رل باند اضافه همراه داشته باشید
    با تشکر انجمن مغز مدادها

    پاسخحذف

لطفا اگر سوال مهاجرتی دارید به تالار گفتگوی مهاجرسرا که لینک آن در پایین وبلاگ است مراجعه نمایید.
اگر جواب کامنت ها را نمی دهم به خاطر این نیست که آدم مهمی هستم و یا کلاس می گذارم و قیافه می گیرم بلکه فقط به خاطر این است که اعتقاد دارم آنجا متعلق به خوانندگان است و بدون دخالت و تصرف من باید هر چیزی را که دلشان می خواهد بنویسند.