۱۳۹۱ آذر ۱۳, دوشنبه

برنامه های پنج ساله

من به امریکا آمدم که فقط سه ماه بمانم و بر گردم ولی شش سال ماندم و کار گرفتم و خانه خریدم و سیتیزن امریکا شدم و در آخر سر هم زن گرفتم. حالا اگر قصد داشتم شش ماه بمانم دیگر چه کارهایی که نمی کردم. همان طور که یکی از نظر پراکن ها اشاره کرد برنامه پنج ساله اول مهاجرت من طبق برنامه بود و نسبتا خوب پیش رفت و شروع برنامه پنج ساله دوم هم تا اینجا بر طبق برنامه است. فقط هنوز نکات مبهم زیادی در برنامه پنج ساله دوم وجود دارد که تا اندازه ای به قضا و قدر و شرایط اقلیمی وابسته است و نمی شود به قطع در مورد آن تصمیم گرفت. یکی از این تصمیم ها که به برنامه پنج ساله دوم محول شده بود انتخاب مکان زندگی بود که می بایست بین ایران, امریکا و یا هر کشور دیگری یک جایی را برای زندگی دائمی خود و خانواده انتخاب کنم. با شرایط فعلی تنها گزینه روی میز همین امریکا است ولی اگر شرایط تغییر کند و زندگی در ایران راحت تر شود ممکن است گزینه زندگی در ایران هم از زیر میز به روی میز بیاید و در مورد آن فکر کنیم. هنوز نمی دانم که آیا بزرگ کردن بچه ها در ایران ساده تر است یا در امریکا چون هنوز هیچ تحقیقی در مورد آن نکرده ام و دانسته های من فقط محدود به شنیده های مختلف است که بیشتر آنها هم جفنگ و از روی پایه های فکری بی اساس گفته می شوند. ولی در مجموع به نظر می آید که حتی اگر فرزندی بخواهد در امریکا, کانادا و یا اروپا بزرگ شود بهتر است که به اندازه کافی زندگی در ایران را تجربه کند تا هم خودش و نیاکانش را بهتر بشناسد و هم این که پهناوری اندیشه پیدا کند. البته به شما حق می دهم که بگویید نفسم از جای گرم بلند می شود ولی همین چالش های کلافه کننده و زجرآور موجود در ایران هم می تواند سازنده یک شخصیت مقاوم باشد که در غرب کمتر یافت می شود. اگر یک بچه ایرانی یک مدت در ایران زندگی کند تازه می فهمد که برخی از ایرانی هایی که در امریکا هستند چقدر از نظر فرهنگی عقب افتاده و کودن هستند و در می یابد که اگر برچسب ایرانی بر پیشانی او است ریشه اش در آزادمردانی است که در ایران زندگی می کنند نه یک مشت آدم چرت و پرت و چندش آوری که به اسم ایرانی در امریکا می بیند و این باعث می شود که دیگر نه تنها از ایرانی بودن خودش خجالت نکشد بلکه به آن افتخار هم بکند.

خلاصه این که پهناوری اندیشه تان در حلقم. شاید انتهای برنامه پنج ساله دوم ما هم به زندگی در ایران منتهی شود ولی متاسفانه در حال حاضر نمی توانم نسخه مشخصی برای آن بپیچم زیرا که شرایط بسیار متغیر و نامساعد است. از آب و هوا گرفته تا شرایط اقتصادی و سیاسی که پیش بینی آینده آن کار بسیار دشواری است. اگر هم زمانی ایران را برای زندگی انتخاب کنیم محال است که به شهر تهران برویم و حتما به یکی از شهرستان های ایران می رویم که شرایط بهتری را برای زندگی کردن داشته باشد. اگر هم برگشتن به ایران به برنامه پنج ساله دوم کفاف نداد در برنامه های پنج ساله سوم و چهارم هم می توان آن را عملی کرد البته اگر عمری باقی مانده باشد. در چهار سال باقی مانده از برنامه پنج ساله دوم باید یک مقداری به ثبات مالی برسم و کمی خودم را جمع و جور کنم. خوشبختانه ازدواج با اقدامات مقتضی شروع بسیار خوبی است و می توانیم با کمک یکدیگر به زندگی خود سر و سامان بدهیم و مقداری هم پول برای آخرت خود پس انداز کنیم. در مجموع مهاجرت به امریکا برای من خوش یمن بوده است و توانستم تا حدود زیادی به خواسته های خودم برسم. در ایران شرایط من طوری نبود که بتوانم به زندگی خودم سر و سامان بدهم و هر چقدر که تلاش می کردم باز هم عقب تر از دیروز بودم ولی در امریکا توانستم از پس این کار بر بیایم. شاید برای افراد زیادی این قضیه برعکس باشد و در حالی که از زندگی خوبی در ایران برخوردار هستند به امریکا بیایند و به شرایط مطلوبی نرسند. حالا در پست های آینده سعی می کنم که بیشتر درباره  ایرانیان مقیم امریکا بنویسم و آن را کمی با هم بررسی کنیم . 

۱۷ نظر:

  1. امیدوارم همه چی برامون خوب پیش بره عزیزم.

    پاسخحذف
  2. نهار چی دوست داری برایت بپزم عزیزم؟

    پاسخحذف
  3. man az khanande haye webloget boodamaz ghadim hala ham san francisco hastam ... khaheshan age jayi baraye ejare mishnasi az tarighe email : soroush68 baham dar mioon bezar
    man daneshjooye 23 sale mojarad hastam ... mamnoonam

    پاسخحذف
  4. آفرین آرش
    واقعا حال کردم با آن پاراگراف اولت.
    پیروز و سرزنده باشید (به همراه همسر گرامتان)

    پاسخحذف
  5. آقا برنگرد ایران آقا برنگرد.. مگه دور از جناب دور از جناب دیوونه شدید.
    تازه شروع لذت بردن از زندگیه آرش عزیز..

    پاسخحذف
  6. شاید درست نباشه ولی بنظر من تربیت بچه تو آمریکا وحشتناکه.حتی از فکر کردن بهش وحشت میکنم.البته شاید بعضی ها به بچه دار شدن به چشم سرگرمی یا رفع تکلیف نگاه کنن ولی اگه واقعا تربیت بچه واسه آدم یه دغدغه باشه بنظرم حداقل 7 سال دوم زندگیش تو ایران باشه خیلی بهتر میشه روش کار کرد و بهتر جواب میده نهههههههههه؟

    پاسخحذف
  7. من تازگیها به جمع مهاجران پیوستم، یک نکته مثبت که تو این مدت کم دیدم اینه که بچه ها اینجا از ۱۸-۱۹ سالگی کار میکنن، حتا اگه تو ی خانواده پولدار باشن. به نظرم این مساله موجب میشه بچه ها اینجا مستقلتر بار بیان در حالیکه تو ایران بچه ها تا ازدواج نکنن معمولا با خانواده زندگی میکنن و اگه نیاز نباشه حتا کار هم نمیکنن.
    نمیدونم تونستم منظورمو برسونم یا نه

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس عزیز کامنت شما تاثیر زیادی روی منه نوجوان گذاشت

      حذف
  8. بله شما کاملا درست میگید این خصلت کار کردن خصلتیه که بچه ها کمتر تو ایران درگیرش هستن.بنظر من بچه اگه حداقل 7سال دوم زندگیشو که زمان پرورش اخلاقیات و یادگیریش هست تو ایران باشه خیلی کار پدر و مادر راحتتره تا بخواد تو آمریکا که یه کشور خیلی پیشرفته است و گاها پدر و مادر از بچه عقب میمونن در یادگیری زبان و مهارتها بخواد بار بیاد.اصولا بچه کلا آمریکایی بار میاد و هیچ کانسپتی از اصالت خودش نخواهد داشت.نمیدونم شاید این بعدا باعث یه جور مشکل هویتی بشه؟شاید؟این نظرمن

    پاسخحذف
  9. آرش خان حالا من شدم نظر پراکنده کن هان...خوبه نگفتی نظر در کن....گفتی در مورد ایرانیای امریکا میخوای بیشتر بنویسی من که چشمم آب نمیخوره مثل ببوگرافیت. البته ببوگرافی برای طنز وبلاگت خیلی خوبه که نمینویسی ولی اگه در مورد ایرانیا بنویسی واقعا عالیه چون میفهمیم چی خوبه چی بده چه جور باشیم و چه جور نباشیم. ولی گفتم من که چشمم آب نمیخوره.... میگی نه تماشا کن کی مینویسی!!!!!!!!!!!
    راجع صحبت به ناشناس قبلی نه قبلیش! باید بگم کار در آمریکا تعریف شده است. اما توی ایران برای بزرگتراش هم وجود نداره!!! ثانیا ولی موافق اینم که بچه توی ایران بزرگ بشه هم از لحاظ خلاقیت و هم از لحاظ شخصیتی قوی بار میاد. و این مهمتر از استقلال هست. شما میتونید بچتونو بفرستید شهرستان درس بخونه تا استقلالش هم درست شه!! مثل من. توی ایران بزرگ شدن آدمو با زندگی کردن در محیطهای کاملا سخت هم آشنا میکنه. کلا مشت خور بچه خوب بار میاد برای بزرگ شدنش....!!!!!

    پاسخحذف
  10. عاشقتم آرش " از طرف مشتری چند ساله وبلاگ "

    پاسخحذف
  11. ببخشین من از ایران اومدم تو وب... شما.من تازه درخواست گرین کارت دادم که اونم نتیجش معلوم نی. ممکنه شما بگین ایا مدارس خلبانی تو امریکا با اموزش من مشکلی ندارن.واینکه من حدودا ۲۰۰۰۰دلار دارم.ولیسانس علوم اجتماعی حدودا۲۸سالمه ومجردم.و اگه بیام اونجااجاره خونه چنده.ضمنا اگه موردخوبی پیدابشه حاضرم ازدواج کنم.خواهش میکنم جواب بدین .اینم ایمیلم.

    Doostirezafirstname@ymail.com

    پاسخحذف
  12. آقا مگه می خواین کیسه بکس بار بیارین که می گین مشت خور بچه خوب باشه
    والا ما که ایرانیم...
    توی دانشگاه: استاد سوارمونه کلاساشو من می رم، کتابشو من ترجمه می کنم، تا 5 تا مقاله ISI با impact factor بالای 3 ندم اجازه ی دفاع نمی ده و...
    توی محیط کار: کل ماه دو بخش هستش، 25 روز اول که باید مثل خر کار کنیم (البته دور از جون خر چون اگه اون مثل من کار کنه سر یه هفته میمیره)و 5 روز آخر که همراه با کار برای گرفتن حقوق التماس می کنیم(عجز و لابه و گریه و شیون و...) آخرشم نصف کمتر حقوق و می گیریم چون می گن دانشجو هستی
    حالا می خوای بچتو بیاری ایران چی کار کنه؟ شکنجه بشه؟ قبول ایرانو بشناسه ولی ایران زندگی نکنه حالا خود دانی از ما گفتن

    پاسخحذف
  13. سلام
    من در بلاگفا مسدود شده ام و آمده ام بلاگ اسکای
    www.dado23.blogsky.com

    پاسخحذف
  14. شیر مادرت حلالت باشه rs232 که اینقدر قشنگ مینویسی
    با اجازت بعضی از جمله هات یا مطالبت رو در وبلاگم پیوست کردم تا گسترش بیشتری پیدا کنند
    باز هم برای چندمین بار متشکرم
    Bravo
    http://canadadirect.blogfa.com/post/118
    ضمنا کلمه بچه را چون خوشم اوم ازتون برای شما انتخاب کردم اگر دوست ندارید آنرا حذف میکنم

    پاسخحذف
  15. سلام
    کریسمس همگیتون مبارک باشه
    من از خوانندگان جدید وبلاگتون هستم و قصد دارم در کوتاهترین فرصت کل مطالبش رو بخونم. ولی تا اینجا فقط این مطلب و داستان کار پیدا کردنتون رو خوندم
    بهتون تبریک میگم که اینقدر ژرفای دید نسبت به تربیت بچه هاتون دارین. چیزی که پدر و مادر من با تمام تحصیلات عالیه و علم و اندوخته شون این ژرفای دید رو ندارن. منظورمو متوجه شدین که. من از ماقبل رفتن به آمریکا از شما چیزی نمیدونم ولی مطلبی که اینجا خوندم نمیتونه یه دیدگاه ایرانی تمام عیار باشه. مطمئن باشید شما از دیدگاه های پایونیر یا به عبارتی پیشرفته ی آمریکا الهام گرفته اید. هر چقدر هم ازش بدگویی کنید.
    این مورد رو قبول دارم که هرچقدر هم جهان سومی باشیم باز هم ایرانی هستیم. باز هم اون خمیر مایه ی ویژه ی یه ایرانی رو داشتن ایجاب میکنه که در ایران زندگی کنی. یک سری قوائد برای زندگیت داشته باشی و به قول معروف خودتو رها نکنی. مثل جوامع غربی. من از این لحاظ ایران رو دوست دارم.
    ولی فعلا شرایط طوری نیست که بشه در ایران زندگی کرد. مسائل سیاسی و اقتصادی برای مردم کمرشکن شده اند. گاها راه چاره رو در مهاجرت میبینم ولی در نهایت به این نتیجه میرسم که باید صبر کرد. هم منی که در اینجا زندگی میکنم. هم شمایی که قصد برگشت به ایران رو دارید.
    ضمنا من هنوز مطلب مربوط به ازدواجتون رو نخوندم و اصلا نمیدونم همچین مطلبی قرار داده باشید یا نه. ولی 3 کامنت اولی که فکر میکنم مربوط به همسرتون باشه خیلی منو تحت تاثیر قرار داد.
    خدا پشت و پناهتون باشه

    پاسخحذف

لطفا اگر سوال مهاجرتی دارید به تالار گفتگوی مهاجرسرا که لینک آن در پایین وبلاگ است مراجعه نمایید.
اگر جواب کامنت ها را نمی دهم به خاطر این نیست که آدم مهمی هستم و یا کلاس می گذارم و قیافه می گیرم بلکه فقط به خاطر این است که اعتقاد دارم آنجا متعلق به خوانندگان است و بدون دخالت و تصرف من باید هر چیزی را که دلشان می خواهد بنویسند.