۱۳۸۹ اسفند ۲۳, دوشنبه

پمپ بنزین در امریکا

آخر هفته کار خاصی نکردم و بیشتر به نظافت و کارهای خانه پرداختم. از زمانی که مادرم رفت دست به سیاه و سفید نزده بودم و گند از سر و روی خانه ام بالا می رفت. یک مقداری هم با دوستانم سر کردم و از یکی از بسته های قرمه سبزی که مادرم در فریزر گذاشته بود نیز ارتزاق کردیم و اموراتمات به خوبی و خوشی گذشت. هر چند وقت یک بار هم به رودخانه پشت خانه مان نگاهی می انداختم تا ببینم که مبادا بالا بیاید و به اموراتمان گند بزند. شنبه می خواستم برای دوستانم شراب باز کنم ولی چون من هیچ وقت شراب نمی خورم خبر نداشتم که دربازکن شراب ندارم. معمولا در شراب ها را با یک چوب پنبه محکم می بندند و  دربازکن آن طوری است که درون آن چوب پنبه پیچ می شود و با دو اهرمی که در اطراف آن وجود دارد چوب پنبه را بیرون می کشد. من هر کاری که کردم نتوانستم با مته و پیچ گوشتی آن را در بیاوررم و حتی لبه های شیشه بطری نیز شکست. آخر سر چوب پنبه ای که مثل دل و جگر زلیخا شده بود را به درون بطری هول  دادم و شراب قرمز با فشار بیرون زد و بر در و دیوار و سر و صورتمان پاشید. حالا مشکل اینجا بود که شراب آلوده به شیشه خرده و تکه های چوب پنبه شده بود و نمی شد آن را با خیال راحت نوشید بنابراین مجبور شدم که آن را به وسیله صافی قهوه صاف کنم و در لیوان ها بریزم. خلاصه یک گندی به آشپزخانه زدم که بیایید و ببینید البته اگر ویزای امریکا گرفتید. در آنجا بود که متوجه شدم هر ابزاری در زمان خودش و برای کار خودش چقدر ضروری است و به کار می آید. برای اولین بار هم خودم ماشین ظرفشویی را روشن کردم چون بعد از رفتن مادرم هیچ زمانی آنقدر طروف کثیف نداشتم که بخواهم از آن استفاده کنم. یک مقداری برای تنظیماتش بلبلی زدم ولی به نظر می آید که درست کار کرده باشد چون ظرف ها و حتی قابلمه پلوپز برقی هم تمیز شده بود.


امروز می خواهم برای شما از پمپ بنزین های امریکا صحبت کنم. ممکن است برای کسانی که در خارج از ایران باشند خواندن این مطلب خسته کننده و بی خاصیت باشد ولی وقتی که خود من به امریکا آمدم یکی از چیزهایی که برای من خیلی جدید و جالب بود همین پمپ بنزین های امریکا بودند که تا مدت ها برایم گیج کننده بود و می بایست که طرز کار آنها را یاد بگیرم. چند نکته بارز در مورد پمپ بنزین های امریکا به ذهنم می رسد که آنها را برای شما می گویم.


1- ریلکس بودن! 
حتما پیش خود می گویید که این دیگر چه آیتمی است و چه ربطی به پمپ بنزین دارد ولی باید بگویم که ریلکس بودن آدم ها در پمپ بنزین های امریکا یکی از جالب ترین چیزهایی بود که من در اینجا دیدم و معمولا آنقدر پمپ بنزین ها خلوت است که آدم ها با کمال آرامش و خونسردی ماشین خود را در آنجا رها می کنند و برای خرید به داخل فروشگاه می روند و یا حتی در ماشین به کارهای خودشان می پردازند. من در ایران که بودم عادت کرده بودم که حتی در بنزین زدن رعایت کسر ثانیه را هم بکنم و همچون قرقی از ماشینم پایین بپرم و به محض سوار شدم نیز استارت بزنم و راه بیفتم و اگر هم زمانی به هر علتی چند ثانیه تاخیر داشتم ماشین عقبی بوق می زد و یا اینکه می گفت آقا برو دیگه چقدر لفتش میدهی! در روزهای اولی که در امریکا ماشین خریده بودم و به پمپ بنزین می رفتم چون هنوز به دستگاه ها عادت نداشتم گیج می خوردم و بعد استرس می گرفتم که الآن یک ماشینی می آید و بوق می زند و یا اینکه یک متلکی به من می پراند ولی پس از گذشت یک مدت فهمیدم که اینجا اگر یک نفر یک ساعت هم در مقابل یک پمپ توقف کند هیچ کسی کاری به کار او ندارد و آنقدر پمپ خالی زیاد است که به ندرت کسی معطل می ماند.


2- طریقه پرداخت پول.
در امریکا دو راه برای پرداخت پول بنزین وجود دارد. راه اول این است که شما ماشین خود را در مقابل یک پمپ متوقف کنید و سپس به داخل فروشگاهی که در هر پمپ بنزین وجود دارد بروید و بگویید که مثلا من در پمپ شماره فلان ده گالن بنزین می خواهم. سپس او از شما پول ده گالن بنزینم را می گیرد و پمپ را از همان پشت باجه برای شما فعال می کند. تنها کاری که شما باید بکنید این است که شلنگ را در باک بنزین خود قرار دهید و دستگیره آن را در پایین قفل کنید تا بنزین به ماشین شما برود. دستگاه پمپ خودش پس از ده گالن خاموش می شود و نیازی نیست که شما نگران میزان بنزین باشید ولی باید حتما مطمئن باشید که باک شما برای میزان بنزینی که خریده اید جا دارد اگر نه در صورتی که باک شما پر شود دستگاه خاموش می شود و شما باید برای پس گرفتن باقیمانده پول خود دوباره به فروشگاه بروید. راه دیگر و آسان تری که برای پرداخت پول وجود دارد این است که شما کردیت کارت خودتان را در دستگاهی که به پمپ متصل است وارد می کنید و در صورتی که کد پستی را سوال کرد آن را تایپ می کنید. سپس نوع بنزینی را که می خواهید مشخص کرده و به راحتی بنزین می زنید. وقتی که بنزین زدن شما تمام شد دستگاه پول را از حساب کردیت شما برداشت می کند و اگر دوست داشته باشید به شما رسید کاغذی هم می دهد. با این که تقریبا سیستم تمام پمپ بنزین ها به یک شکل است ولی تفاوت هایی هم با یکدیگر دارند که ممکن است تا مدت ها برای آدم گیج کننده باشند ولی معمولا وقتی که شما به یک پمپ بنزین عادت می کنید همیشه در همان محل بنزین می زنید مگر اینکه در مسافرت باشید و یا در میان جاده مجبور به سوخت گیری شوید.


3- فروشگاه های پمپ بنزین
وقتی که به کانادا رفتم متوجه شدم که فروشگاه هایی که در پمپ بنزین های کانادا است با امریکا متفاوت است. در امریکا فروشگاه های کوچکی به پمپ بنزین ها چسبیده است که معمولا تمام اجناس ضروری در آن یافت می شود و شما حتی می توانید قهوه و یا ساندویچ هم از آنها بخرید و در ماشین خود تناول کنید. ولی در کانادا آن فروشگاههایی که من در پمپ بنزین ها دیدم بیشتر شبیه قهوه خانه بود و شما می توانید بر روی صندلی هایی که در آنجا وجود دارد بنشینید و غذا بخورید. البته آنها هم اجناس معمولی و ضروری را می فروشند ولی در نگاه اول آدم فکر می کند که وارد یک قهوه خانه شده است نه یک فروشگاه و مخصوصا اگر آن پمپ بنزین در میان راه باشد می توانید در آنجا کاملا استراحت کنید و غذا بخورید. به هر حال همیشه در پمپ بنزین های اینجا یک جایی وجود دارد که شما علاوه بر بنزین زدن به دستشویی بروید و یا اقلام مورد نیاز خود را از آنجا ابتیاع نموده و استعمال کنید. در فروشگاه هایی که در پمپ بنزین های امریکا وجود دارد شما خودتان می توانید قهوه بریزید و اگر ساندویچ سرد گرفته اید می توانید آن را در اجاق بگذارید تا گرم شود. در واقع صندوقدار جز پول گرفتن هیچ کار دیگری انجام نمی دهد در حالی که در کانادا شما می توانید غذا و یا نوشیدنی خودتان را سفارش دهید تا آنها آن را برای شما آماده کنند.


4- جهت توقف ماشین ها.
در ایران تمام پمپ بنزین ها جهت ورود و خروج دارند و حتی اگر خلوت باشد شما باید از یک جهت وارد شوید و از سوی دیگر بیرون بروید در حالی که در امریکا پمپ بنزین ها خر تو خر است و هر کسی از هر کجایی که دلش خواست وارد می شود و از هر جایی هم که خواست خارج می گردد. جهت ورود و خروج بیشتر به این بستگی دارد که باک بنزین شما در کدام سمت قرار گرفته باشد و چه پمپی خالی باشد که شما بتوانید در مقابل آن توقف کنید. این مسئله برای من خیلی عجیب بود ولی الآن دیگر به آن عادت کرده ام و از هر سوراخی که به پمپ بنزین راه داشته باشد وارد می شوم. تنها مسئله ای که باید به آن دقت شود توقف کامل قبل از بیرون آمدن از پمپ بنزین است.  باید حتما مطمئن شویم که در زمان بیرون آمدن راه هیچ ماشینی را قطع نمی کنیم و سپس سر خر را به سمت خیابان کج کنیم.


5- انواع بنزین.
در امریکا علاوه بر دیزل سه نوع بنزین وجود دارد که معمولا زمانی که شما بنزین می خرید به شما می گویند که باید از چه نوع بنزینی استفاده کنید. من مجبورم از گران ترین نوع بنزینی که اکتان نود و یک دارد استفاده کنم و پس از اینکه پول را پرداختم باید دگمه مربوط به آن را فشار دهم تا بنزین سوپر از شلنگ خارج شود. معمولا شلنگ های بنزین دیزل فرق می کند و من یک بار اشتباهی آن را برداشته بودم ولی هرکاری کردم به داخل باک من فرو نرفت و پس از کمی گیج خوردن  فهمیدم که شلنگ اشتباهی را برداشته ام و می خواهم آن را به زور وارد سوراخ باک بنزین ماشین خود کنم. ظاهرا کیفیت بنزین کمپانی های مختلف متفاوت است و برای همین یک مقداری قیمت آنها با هم فرق می کند ولی من که تاکنون متوجه فرقی میان آنها نشده ام و معمولا در جایی بنزین می زنم که ارزان تر باشد. 


6- خاموش کن اتوماتیک.
در ایران هم برخی از پمپ های بنزین مجهز به خاموش کن اتوماتیک است که در صورت پر شدن باک ماشین جریان بنزین را قطع می کند ولی تا زمانی که من در ایران بودم اصلا نمی شد به آنها اعتماد کرد و ممکن بود که بر روی شما بالا بیاورد و تمام لباس و کفش شما را بنزینی کند. بعضی وقت ها هم همینطوری برای خودش قطع می کرد در حالی که هنوز باک خالی بود. ولی در امریکا شما می توانید با خیال راحت شلنگ بنزین را در درون باک خود رها کرده و به دنبال امورات دیگر خود بروید. این مسئله نه تنها از به هدر رفتن بنزین جلوگیری می کند بلکه در امنیت پمپ بنزین هم خیلی موثر است. دسته های سر شلنگ هم طوری است که حتی یک قطره بنزین از آن نشت نمی کند.


7- امنیت پمپ بنزین. 
هر زمانی که من در ایران بنزین می زدم یا دستانم بنزینی می شد و یا اینکه بعضی وقت ها بنزین پی می زد و بر روی لباسم می ریخت. به هر حال حداقل این بود که به خاطر نشت دستگیره ها همیشه دستم بوی بنزین می گرفت. در ضمن در پمپ بنزین های ایران همواره بر روی زمین بنزین می ریزد و همه جای بوی بنزین می دهد در حالی  که در امریکا نه تنها شما بر روی زمین بنزین نمی بینید بلکه گاز متصاعد شده از بنزین را هم در هوا پخش نمی کنند و برای همین شما اصلا متوجه بوی بنزین نمی شوید. این مسئله باعث می شود که امنیت پمپ بنزین های امریکا بیشتر باشد و از آتش سوزی آن پیشگیری شود. همین چند وقت پیش که داشتم بنزین می زدم دوستم کنار من نشسته بود و من یادم رفته بود که شلنگ را از توی باک در نیاورده ام و همینطوری ماشین را روشن کردم و گاز دادم و باعث شدم که شلنگ بنزین از جایش کنده شد. خیلی ترسیدم چون به خودم گفتم که الآن بنزین با فشار بیرون می زند و باید به آتش نشانی زنگ بزنم ولی وقتی که با عجله از ماشین پیاده شدم دیدم که حتی یک قطره بنزین هم بر روی زمین نریخته است. سپس نگاه کردم و دیدم که شلنگ از دو نقطه متفاوت در طول آن توسط یک رابط مخصوص به یکدیگر متصل شده است که اگر شلنگ را بیش از حد بکشید آن رابط از هم جدا می شود و بلافاصله همچون شیر اتوماتیک جریان بنزین را قطع می کند. یک مقداری سعی کردم که آن را سر جایش بچسبانم ولی فهمیدم که ظاهرا ابزار مخصوصی برای این کار لازم است. برای همین آن را ول کردم و رفتم و چند روز بعد به آنجا رفتم و دیدم که آن را سر جایش چسبانیده اند.


همین دیگر چیز خاصی در مورد پمپ بنزین به ذهنم نمی رسد. با اینکه یادداشت حوصله سر بری است ولی ممکن است که برای کسانی که قصد مهاجرت دارند مفید باشد.

۱۷ نظر:

  1. سلام آرش جان مرسی از مطلب خوبت من که کلی حال کردم واقعا باحال بود خیلی ممنون احساس خوبی داشتم که سر شار از آرامش بود هرگز فکر نمی کردم استرس من یک روز در پمپ بنزین تمام شده باشد خیلی خوشمان امد .

    پاسخحذف
  2. kheili bahal bood, dosesh dashtam

    پاسخحذف
  3. دوس داشتمش قشنگ بود
    ركسانا

    پاسخحذف
  4. یک چیز که می‌شه به متن اضافه بشه:
    توی کالیفرنیا طبق قانون همه‌ی پمپ بنزین‌ها موظفند آب (برای استفاده برای ماشین) و باد (برای تایر ماشین) رو بصورت مجانی همیشه داشته باشند و ارائه بدند.

    پاسخحذف
  5. توی کالیفرنیا محفظه هائی هم هست که با آب و مایع شیشه شور پر شده و یه شیشه پاک کن هم دارند که میتونی فاصله ی اینکه داره باک ماشینت پر میشه به جای اینکه بیکار باشی و آسمون رو نگاه کنی شیشه ی ماشین رو تمیز کنی :)

    پاسخحذف
  6. تازه بعضی از پمپ بنزین ها کمپرسور هوا و جاروبرقی مخصوص تمیز کردن ماشین دارن که با اندکی پول ( فکر کنم 25 سنت ) برای پانزده تا بیست دقیقه روشن میشن که ماشینتو تمیز کنی.

    پاسخحذف
  7. اِ ! کي رفته بودي کانادا؟ مي​شه از اونجا بيشتر بگي؟

    پاسخحذف
  8. سلام
    من دوباره برگشتم.همون که همه رو بر علیهت شیر کرده بود.همهء نوشته هاتم که نخونده بودم رو, خوندم!!خیلی باحالن.مثل قبل بازم نکته های مهاجرتی توشون زیاده.
    همیشه موفق و شاد باشی!
    .
    محسن

    پاسخحذف
  9. تازه میگن بعضی ازین پمپا غذا هم میپزن ظرفا رو هم میشورن! کلی قابلیت دارن جونه تو!
    ;)
    ارادتمندیم کماکان

    پاسخحذف
  10. شیلنگ رو خراب کردی چرا نرفتی به صاحبش نگفتی که خراب شده؟ همین جوری در رفتی!

    پاسخحذف
  11. بخش شراب براي منم اتفاق افتاد و در مورد اينكه شلنگ رو كندي ياد فيلمهاي كمدي افتادم.

    پاسخحذف
  12. salam bacheha ino didin????????
    http://setareheghotbi.blogspot.com

    پاسخحذف
  13. خيلي باحالي آرش جان
    البته از صحبتهات بر مياد كه اهل طنز هستي
    من از ايرانم و برام خيلي جالب و آموزنده بود دوست دارم بيشتر بدونم
    مخلصيم

    پاسخحذف
  14. عجب بابا یه قرنه تو امریکا زندگی میکنی در شراب تا حالا باز نکردی؟ در ضمن اکثر شورون ها صندلی داره و میتونی غذا بخوری اونجا توی کانادا هم اصلا اینجوری که میگی نیست تعدادی از پمپ بنزینها حالت قهوه خونه به قول خودت داره و تعدادی هم نداره مثل امریکا
    اول برو شهرهای دیگه رو ببین بعد پست بزن .بهتره اطلاعات غلط به مردم ندی

    پاسخحذف
  15. ﺑﻪ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﺑﺎﻟﺎﯾﯽ:
    ﺍﻭﻝ ﺷﻤﺎ ﻣﺘﻦ ﺭﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﺨﻮﻥ ﺑﻌﺪ ﻧﻈﺮ ﺑﺪﻩ
    ﺍﺭﺵ ﺑﻠﺪﻩ ﺳﺮﭘﻮﺵ ﺷﺮﺍﺏ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﻪ ﻭﻟﯽ ﺧﻮﺩﺵ ﮔﻔﺖ ﭼﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﻭ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﻭﺳﯿﻠﺶ ﺭﻭ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ

    ﺑﻌﺪﺷﻢ ﻣﮕﻪ ﺩﻭﺭﻍ ﮔﻔﺘﻪ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﯽ ﺍﻃﻠﺎﻋﺎﺕ ﻏﻠﻂ ﺩﺍﺩﻩ
    ﺍﻭﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﻭ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻩ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﻤﻨﻮﻧﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻟﻄﻔﺶ
    ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﻭ ﺳﻌﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﺑﺎ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺗﺮ ﺑﺎ ﻫﻤﺪﯾﮕﻪ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﻨﯿﻢ

    پاسخحذف

لطفا اگر سوال مهاجرتی دارید به تالار گفتگوی مهاجرسرا که لینک آن در پایین وبلاگ است مراجعه نمایید.
اگر جواب کامنت ها را نمی دهم به خاطر این نیست که آدم مهمی هستم و یا کلاس می گذارم و قیافه می گیرم بلکه فقط به خاطر این است که اعتقاد دارم آنجا متعلق به خوانندگان است و بدون دخالت و تصرف من باید هر چیزی را که دلشان می خواهد بنویسند.