۱۳۸۸ آذر ۳, سه‌شنبه

تفاوت امور خیریه درایران و امریکا

بالاخره آن موش را بردم و در کنار رودخانه آزادش کردم. از اینکه نکشتمش احساس خوبی دارم چون حس میکنم حق ندارم موجود زنده ای را بخاطر اینکه برای من ضرر دارد, بکشم. ما هم برای خیلی از موجودات دیگر و یا حتی انسانهای دیگر ضرر داریم. وقتی خوب فکر میکنم و به دور و برم نگاه میکنم میبینم که انسان خودخواه ترین و بیرحم ترین موجود روی کره زمین است و فکر میکند که زمین و زمان برای او آفریده شده است. البته شاید علت این باشد که عده ای دیوانه گفته اند که ما برترین موجودات خلقت هستیم و ما هم باور کرده ایم. در صورتیکه ما مخوف ترین و مکارترین موجودات کره زمین هستیم و همانطوری که بعضی افراد خاص با زور و حیله بر مردم حکومت میکنند, انسان هم با زور و حیله بر کره زمین حکومت میکند. بگذریم.

میخواهم در مورد کار خیر کردن در امریکا و تفاوت آن با ایران صحبت کنم.

متاسفانه در کشور ما مبنای عمل خیر و یا کمک به دیگران,در بیشتر موارد بخاطر یکی از انگیزه های زیر و یا ترکیبی از همه آنها صورت میگیرد:

1- عوامل مذهبی. در اینحالت کمک به دیگران یک معامله با خداوند است و فاعل انتظار دارد که در مقابل عمل خیرش ثواب دریافت کند. معمولا چون معامله, معامله است و بهرحال نقد بهتر از نسیه است, فرد معامله گر پس از جمع آوری اندکی ثواب از خیرش میگذرد و دنبال راههای ساده تری برای کسب ثواب میگردد. و یا اینکه اگر کج خلقی از جانب خداوند مشاهده کرد, برای تلافی, عمل خیرش را پس میگیرد.

2-عواملی که در چارچوب روانشناسی است. در این حالت کمک به دیگران بخاطر گدایی محبت و با جلب توجه و محبت دیگران انجام میشود و بقول آقای هلاکویی بر اثر مثلث نکبت (نیاز,نادانی و ناتوانی) صورت میپذیرد. در نتیجه اگر فرد کمک گیرنده به شما محبت نکند و یا بی اعتنایی کند, شما میگویید که بشکنه دستی که نمک نداره و دعا میکنید که کمک شما از حلقومش در بیاید بیرون.

3- عواملی که در چارچوب جامعه شناسی است. در این حالت عمل خیر بخاطر کسب موقعیت اجتماعی و یا پوشش کاستیها انجام میشود. عامل سعی میکند با انجام عمل خیر از جایگاه اجتماعی بهتری برخوردار شود. وی انتظار دارد که وقتی وارد جمعی میشود همه در گوش همدیگر بگویند این همان فردی است که خرج ده تا بچه را میدهد و یا این همان فردی است که فلان مدرسه را ساخت. البته معمولا این افراد از اعمال خیر خود سود و موقعیتهای مادی فراوانی کسب مبکنند. یا اینکه زندانی آزاد میکنند تا برای خودشان محبوبیت اجتماعی بخرند.

در امریکا شما چنین چیزی را فقط در هنرپیشه های هالیوود می بینید و حتی نمایندگان مجلس سنا هم برای کسب محبوبیت به ندرت عمل خیر انجام میدهند.

در امریکا مردم برای کمک به دیگران بیشتر انگیزه های شخصی دارند و هدفشان از هرگونه امر خیر احساس رضایتی است که به آنها دست میدهد. بسیاری از آنها هم بخاطر عقایدی که دارند خود را موظف میدانند که به دیگران کمک کنند. برای همین اصولا کمک به دیگران یا دونیت کردن بدون هیچ چشمداشتی صورت میگیرد مگر اینکه شما برای کسر مالیات دونیت کنید که آن مسئله اش فرق میکند.

در امریکا کمک کردن به بقای حیوانات هم عمل خیر و پسندیده به حساب می آید و امریکاییان اعتقاد دارند که باید یک حیوان هم از زندگی آنها و امکاناتی که دارند سهم داشته باشد.

البته چیزهایی که گفتم فقط کلیات جامعه است و شامل همه نمیشود.

۶ نظر:

  1. سلام دوست عزیز، از آشنایی با شما خوشحالم و امیدوارم همیشه در زندگی و کار موفق باشید.

    پاسخحذف
  2. درود بر شما گرامی
    واقعا" وبلاگی لازم بود که درباره زندگی در آمریکا بنویسه
    سپاس گزارم
    اشکال نداره با هم تبادل لینک کنیم من شما را لینک کردم
    www.imtocanada.blogspot.com
    موفق باشید

    پاسخحذف
  3. راستش دوست عزیز من امسال برای اولین بار لاتاری ثبت نام کردم . شاید لازمه راجع به امریکا هم بدونم که گذرت افتاد به وبلاگ من .

    پاسخحذف
  4. سلام دوست عزیز ممنونم که سرزدی من شما را لینک کردم و به مرور مطالبت را می خوانم موفق باشید

    پاسخحذف
  5. سلام
    تو یه وبه دیگه نظر داده بودی دیدم اومدم و وبلاگ خوبت رو با نثر عالیش خوندم
    یکی دو تا جا از خنده منفجر شدم:)

    وبت رو حتما دنبال میکنم

    خودم هم مهدی هستم و در سند چشم انداز 2 ساله برای ادامه تحصیل و بعد زندگی قصد دیار یخها همسایه بالایی شما رو دارم
    موفق باشی

    پاسخحذف
  6. نظرات جنابعالی درباره موشها بسیار مفرح بود و احتمالا ترجمه آن برای شهردار محترم نیویورک موجب شگفتی ایشان خواهد شد! لطفا در پستی دیگر نظرات خود را درباره سوسکهای معروف به سوسک حمام هم بیان فرمائید و بدین وسیله موجبات دلشاد شدن ما را فراهم سازید!

    پاسخحذف

لطفا اگر سوال مهاجرتی دارید به تالار گفتگوی مهاجرسرا که لینک آن در پایین وبلاگ است مراجعه نمایید.
اگر جواب کامنت ها را نمی دهم به خاطر این نیست که آدم مهمی هستم و یا کلاس می گذارم و قیافه می گیرم بلکه فقط به خاطر این است که اعتقاد دارم آنجا متعلق به خوانندگان است و بدون دخالت و تصرف من باید هر چیزی را که دلشان می خواهد بنویسند.