در برخی از نوشته هایی که من تا بحال نوشته ام و مخصوصا مطلب " ایرانیان مقیم امریکا", خصلت هایی را از ایرانیان ساکن در امریکا نوشته ام که باید عرض کنم که این نوشته ها جامع و دقیق نیست و به خواننده چنین القاء می کند که من تمامی ایرانیان ساکن امریکا را به یک چشم می نگرم. وقتی که پس از اعتراض برخی از دوستان, آن نوشته ها را با دقت مرور کردم متوجه شدم که احساسات فردی من وبرخی از تجربیات ناخوشایند, با روحیه انتقادی و بزرگنمایی تلفیق گشته و به نوشته های من رنگ و بوی نژاد پرستی بخشیده است.
اینکه بگوییم ایرانیان اینچنین هستند و امریکاییان آنچنان هستند دقیق و صحیح نیست و به خواننده احساس بدی را منتقل می کند. البته منظور من در نوشته هایم فقط آندسته ای از مردم هستند که همان خصایص خاص را دارند ولی باید از این پس دقت کنم که آنها را به تمام انسانها تعمیم ندهم و منظور خودم را درست بنویسم. من دوستان بسیار خوبی دارم که سالیان درازی است در امریکا اقامت دارند و طبیعی است که با ایرانی های بسیار موفق و با شخصیتی هم برخورد داشته ام. ولی ممکن است که خیلی از آنها هم همچون خود من دارای عادات رفتاری هستند که نیاز به بازنگری دارد. بنابراین اشاره به آن صفت ها کسی را متضرر نمی کند.
علاوه بر چیزهایی که از اعتراضات دوستان عزیز یاد گرفتم, متوجه نکته جدیدی هم شدم که بد نیست آن را برای شما بنویسم. ولی قبل از هر چیزی اجازه بدهید بگویم که منظورم از امریکاییان اکثر افراد امریکایی است که من تا به حال با آنها برخورد داشته ام و منظورم از ایرانیان نیز اکثر کسانی است که من تاکنون آنها را دیده ام. بنابراین اگر شما جزو اقلیت کسانی هستید که چنین خصلتی را ندارند, آن را به خود نگیرید. بگذریم از اینکه همه ما همیشه جزو اندک استثناء ها هستیم!
اگر به یک امریکایی بگویید که تو یک احمق هستی, از شما سوال می کند که برای چی؟
او قبل از هر چیز به این فکر می کند که چه عامل و یا رفتاری باعث شده است که شما فکر کنید او یک احمق است.
اگر به یک ایرانی بگویید که تو یک احمق هستی, یک کشیده به گوش شما میزند و میگوید مردیکه بی شرف به من میگی احمق؟ بعد در حالی که چشم هایش را گرد می کند می گوید به من اهانت می کنی؟ هیچ میدانی من کی هستم؟ بی ادب.
شاید علت این باشد که ما از درستی تمامی اعمال خود مطمئن هستیم و ذره ای هم احتمال نمی دهیم که ممکن است یک عمل احمقانه ای از ما سرزده باشد. بنابراین مغز ما در کسری از ثانیه دادگاه را برگزار کرده و پس از اعلام حکم نهایی بلافاصله آن را اجرا می کند. بنابراین اگر کسی به من بگوید که برخی از نوشته های تو مزخرف است بدون آنکه علت آن را جستجو کنم و ببینم چه عاملی باعث بروز این فکر شده است, فرد مورد نظر را به اهانت محکوم کرده و برایش رای صادر می کنم.
مشکل ما این است که قبل از هرچیزی فکر می کنیم که آیا آن کلمه برازنده من هست یا نه. اگر کسی به من بگوید احمق و بیشعور, قبل از اینکه به معنی آن فکر کنم, آن کلمات را برازنده شخصیت شخیص و والامقام خودم ندانسته و در مقابل آن جبهه می گیرم. در صورتی که این کلمات از یک جایی منشاء میگیرد و حاوی پیامی است که ما سعی نمی کنیم آن را دریابیم.
مثلا اگر کسی در جلوی یک جمع به من بگوید که تو توانایی نگهداری یک زندگی خانوادگی را نداشته ای و یا خیلی غرغرو هستی, اصلا برایم مهم نیست که آیا این حرف صحت دارد یا نه بلکه فقط نگران این هستم که دیگران پی به خصوصیات بد من نبرند تا شخصیتم در مقابل دیگران خرد نشود. ما بخاطر دید و قضاوت دیگران و خوب جلوه دادن خودمان حتی باورمان می شود که بی عیب هستیم و حتی فراموش می کنیم که باید بر روی نقاط ضعف خود کار کنیم.
من هم مثل برخی از شما این خصلت بد را دارم ولی دارم سعی می کنم که آن را تا حدی برطرف کنم. برای همین است که در نوشته هایم هیچ کامنتی را پاک نمیکنم و اگر یک نفر برای من نوشته است که باید برگردی به همان طویله ای که بودی, بارها و بارها آن را می خوانم و روی آن فکر می کنم. از طرف دیگر پاک کردن آن کامنت و خفه کردن نظرات دیگران تغییری در نظر آنها نخواهد داد و تنها اتفاقی که می افتد این است که دیگر نظر خود را نمی نویسند و من از آنها بی خبر می مانم. و وقتی از آنها بی خبر باشم نمیتوانم خودم را اصلاح کنم.
از اینکه این نوشته را خواندید سپاسگزارم
سلام سال نو مبارک . اگه میشه یکم این مسئله رو باز کن که چرا ما ایرانی ها و یا عده ای دیگر از مردم انتقاد پذیر نیستن . آیا ریشه تو فرهنگ یا دین یا چیز دیگه داره؟ مرسی
پاسخحذف____بهنود____
سلام
پاسخحذفولی من یکم ازتون ناراحتم،چرا؟ جون که چند روز پیش ازتون در مورد محل زندگیتون سوال پرسیدم(همون عکسه) ولی نتنها جواب ندادید بلکه کامنت من رو هم پاک کردید.
شاید این بار هم همون کار رو کنید،ولی اگه به صورت ساده بنویسید که این یه مسئله شخصی است، من دبگه ازتون ناراحت نمی شدم چون که می فهمیدم اون یک مسئله شخصی هستش و نباید درباره اون سوال کنم.
به هر حال ممنون از وبلاگ باحالتون.
من معمولا هر از چند گاهی یک سری به این وبلاگ میزنم،با وجودی که شما رو نمی شناسم و فقط از روی نوشته های شما متوجه شدم که فارغ التحصیل رشته کامپیوتر هستید (برداشت من این بود)،ولی به هر حال تحلیل های شما رو دوست دارم و احساس می کنم به واقعیت خیلی نزدیک هستند.
پاسخحذفشاد باشید
سیناجان,
پاسخحذفمن کامنت شما را پاک نکردم, حتما لابلای نوشته ها گمش کردید. اتفاقا آن عکس را دیدم و آنجا بسیار نزدیک به من است. ولی من آنطرف San Pablo Bay هستم و شما باید از پل ریچموند و یا گلدن گیت عبور کرده و به North bay بروید. با اینحال از شما دوست عزیز و دیگر دوستان که من را مورت عنایت قرار می دهند سپاسگزارم. من تمامی کامنت های شما را می خوانم و آنها را در نظر می گیرم. سپاس
انتقاد ميتونه بسيار محترمانه باشه جوريكه شخصيت طرف خرد نشه. اينها كه بي ادبانه فحش ميدن عقده اي هستن. اگه كسي شخصيت بالايي داشته باشه اينطور رفتار نميكنه.
پاسخحذفشما اين بي ادبان را اصلن تحويل نگير. و ادامه بده
آفرين پسر خوب باريكلا آرش جان