مهاجرت و شانس

امروز ظهر وقتی که رفتم خانه دیدم که دوربین اینترنتی رسیده است. سعی می کنم که تا آخر هفته آن را نصب کنم و به وبلاگ وصلش کنم تا شما هم بتوانید منظره پشت حیاط را ببینید. امروز خیلی سرم شلوغ است و فقط در نیم ساعت یک مطلب کوچک می نویسم و می روم پی کارم.

یکی از فاکتورهای موفقیت بعد از مهاجرت به امریکا شانس است. اگر کسی بگوید که موفقیت من فقط حاصل تلاش خودم بوده است زیاد باور نکنید و بدانید که حتما شانس هم با او یاری کرده است. ولی نکته اینجا است که کم و زیاد کردن شانش در دست شما است و شما همواره می توانید درصد شانس خود را برای موفقیت بیشتر کنید. چطوری؟ عرض می کنم.

1- شناخت شانس

مهمترین چیزی که در مورد شانس می توانم بگویم این است که شما اول باید شانس های خود را بخوبی بشناسید و بدانید که چه چیزی برای شما شانس است و چه چیزی بدشانسی. بیشتر ما شانس های خودمان را خوب نمی شناسیم و به سادگی از جلوی آنها می گذریم. بازی تخته نرد مثال خوبی برای این قضیه است. شما باید بدانید که منتظر چه تاسی هستید تا در بازی خودتان از آن استفاده کنید و به هدفتان برسید. اگر ندانید که چه تاسهایی برای چه استراتژی نیاز دارید ممکن است شما حتی با آوردن آن تاس یک بازی بی حاصل و بی برنامه انجام دهید.

وقتی شما به امریکا مهاجرت می کنید باید بدانید که دقیقا در چه جاهایی نیاز به شانسی دارید و چه اتفاقی می تواند برای شما شانس باشد. خیلی از ما گمان می کنیم که شانس یعنی فقط برنده شدن در قرعه کشی و بدست آوردن یک میلیون دلار پول. در حالی که شانس های بسیار ریزی هم وجود دارد که می تواند بسیار مفیدتر باشد و ما را به هدفمان برساند.

وقتی شما دنبال کار می گردید, شما می خواهید که یک کار خاصی را که در آن مهارت دارید انجام دهید پس باید بدانید که شانس شما در این مورد این است که فردی شما را ببیند که دقیقا دنبال کسی می گردد که آن مهارت خاص را دارد. ممکن است کسی به شما پیشنهاد سرمایه گذاری و تاسیس یک شرکت را بدهد ولی شما باید از قبل بدانید که آیا چنین پیشنهادی به شما یک شانس است یا خیر. چون ممکن است در بسیاری از موارد و با توجه به خصوصیات و تواناییهای شما این موقعیت به ضرر شما تمام شود.

2- استفاده از شانس

در مرحله دوم و بعد از اینکه شما فهمیدید چه چیزهایی می تواند برای شما شانس محسوب شود, شما باید بدانید که چگونه می خواهید از این شانس خود در جهت رسیدن به یک هدف استفاده کنید. شما باید برای هر شانس, برنامه خاص خودش را داشته باشید. به عنوان مثال در همان بازی تخته نرد شما می دانید که چندین تاس می تواند برای شما شانس به حساب بیاید. ولی شما باید استراتژی رسیدن به هدف خودتان را بر مبنای تاسی که می آورید تغییر دهید تا بتوانید نتیجه مطلوبی بگیرید.

به عنوان مثال اگر شما قابلیت این را دارید که در چند زمینه کاری فعالیت کنید, باید برای هر پیشنهاد کاری که ممکن است در آن زمینه ها به شما بشود یک برنامه ریزی خاص داشته باشید تا بتوانید به بهترین نحو از شانس خود استفاده نمایید. ممکن است شما نیاز داشته باشید که تواناییها و یا ابزاری را که برای استفاده از آن مورد نیاز است از قبل بدست بیاورید.

وقتی که شما به ماهیگیری می روید, شانس شما این است که یک ماهی به قلاب شما گیر کند ولی اگر نخ و یا ابزار ماهیگیری شما متناسب با آن ماهی نباشد شما هرگز موفق نخواهید شد که آن ماهی را از آب بیرون بکشید و در نتیجه شما آن شانس را از دست خواهید داد. یا اگر می خواهید بعنوان تکنسین کار کنید ممکن است یک دوره کوتاه و یک مدرک تکنسینی بتواند کمک کند که شانس کاری شما از دستتان نپرد.

3- زیاد کردن شانس

شما به روش های مختلف باید شانس خودتان را در زمینه های مختلف بالاتر ببرید. بعضی مواقع بجای اینکه بنشینید تا شانس به سراغ شما بیاید, شما باید به سمت شانس حرکت کنید. باید بررسی کنید و ببینید در آن کاری که می خواهید بکنید چه عوامل هایی شانس شما را بیشتر خواهد کرد. مثلا وقتی تخته نرد بازی می کنید باید کاری کنید که احتمال تاس های خوب برای شما زیادتر باشد و کاری کنید که برای هر تاسی که می آورید یک بازی خوب هم وجود داشته باشد اگر نه حتی جفت شش هم ممکن است برای شما نهایت بدشانسی بشود.

وقتی به ماهیگیری می روید اگر در یک نقطه بمانید و منتظر شوید که ماهی از آنجا عبور کند, شانس شما برای گرفتن ماهی بسیار کم می شود. شما باید به طور مداوم جای خودتان را عوض کنید و از طعمه ها و روش های مختلف استفاده کنید تا بلکه یکی از آنها جواب دهد و شما به هدفتان برسید. شما باید جای ماهی ها را تشخیص دهید و به سمتی حرکت کنید که شانس شما برای صید آن بیشتر شود.

اگر به دنبال کار می گردید باید همیشه فکر کنید که یک نفر دارد در به در به دنبال استخدام کردن شما می گردد ولی موفق نمی شود که شما را پیدا کند. همانطوری که شما هم ممکن است هرگز او را پیدا نکنید. شما باید به هر طریقی که می دانید با گسترش دادن دامنه تبلیغات برای خودتان به آن فرد کمک کنید که آسان تر شما را پیدا کند. نکته دیگر هم این است که شما باید کاری کنید که رزومه کاری شما دقیقا همان چیزی باشد که هستید اگرنه ممکن آن فرد از روی رزومه شما بگذرد و متوجه شما نشود.

4- انتظار برای شانس

اغلب شانس آن زمانی به سراغ ما می آید که ما انتظارش را نداریم. بنابراین باید بدانیم که هر لحظه ای که ما دست از تلاش می کشیم ممکن است زمانی باشد که شانس به سراغ ما می آید. اگر یک عنکبوت یک ساعت در تار خود به انتظار طعمه بنشیند و بعد خسته شود و محل کار خودش را ترک کند, هیچگاه نمی تواند طعمه ای بدست آورد.

در ماهیگیری هم شما باید تا جایی که می توانید صبر و پشتکار داشته باشید تا شانس های خودتان را از دست ندهید. در برخی از موارد زمانی که من از ناامیدی وسایل ماهیگیری را جمع می کردم که به خانه بروم بلافاصله یک ماهی به قلابم گیر کرده است. پس ما چون از زمان وقوع شانس آگاه نیستیم مجبوریم که تا جایی که در توان ما است صبر کنیم و نا امید نشویم.

اگر به دنبال کار می گردید باید بسیار صبور و پرانرژی باشید و ناامید نشوید. بهرحال شما باید تمام تلاش خودتان را بکنید و شانس خودتان را بالا ببرید ولی پیش بینی زمان وقوع شانس ناشدنی است. درضمن خصلت شانس این است که ممکن است هرگز نیاید و یا زمانی بیاید که شما دیگر به آن احتیاجی ندارید.

پس می شود گفت که در امر مهاجرت و موفقیت, شانس بسیار موثر است. بسیاری از کسانی هستند که با تخصص کمتر کار خوبی دارند و کسانی هم هستند که با تخصص بسیار بهتر بی کار هستند. شما نیاز دارید که توسط شانس خود, در زمان و مکان مناسب, توسط یک فرد مناسب دیده شوید.

من دیگر باید بروم.