دیشب قایقم را به یک نفر فروختم و قرار است که آخر هفته بیاید و آن را ببرد. دیگر شما هم از قایق من راحت می شوید و دیگر نمی نویسم که در حال تعمیر قایقم بودم. البته هنوز قایق کوچکم را دارم و آن را با خودم به خانه جدید می برم. خوشبختانه در پایین ساختمان و در پشت گاراژ چند تا اطاق هست که می توانم وسایلم را در آنها بگذارم. یکی از آن اطاق ها را هم تبدیل به یک استدیوی موسیقی می کنم و بعد از اینکه دیواره هایش را آکوستیک کردم تمام آلات موسیقی و لهو و لعب و همچنین شرب الخمر را در آنجا قرار می دهم. شاید هم آنجا را به روش سنتی تزئین کردم و پشتی و قلیان در آنجا گذاشتم و کف آن را هم یک فرش ماشینی به طرح ایرانی می اندازم که نهایتا در فروشگاه کاسکو 150 دلار است. منقل و ذغال خوب هم آنجا می گذارم که اگر کسی خواست در حیاط کباب درست کند بجای باربیکیو از آن استفاده کند. یکی از دوستهای روسم نوازنده گیتار است و با باند موسیقی خودش در یک خانه در برکلی زندگی می کنند. او گاراژ خانه شان را به همان شکل سنتی تزئین کرده است و پشتی و سماور و قلیان گذاشته است و همان جا هم تمرین موسیقی می کنند و نامزدش کاترین هم خواننده گروه است و با صدای زیبایش می خواند. بعضی وقت ها که به خانه آنها می روم یک راست به سراغ گاراژ می روم و آنجا مستقر می شوم. نمی دانم چقدر با فرهنگ روس ها آشنا هستید ولی باید بگویم که فرهنگ سنتی روس ها و ایرانی ها بسیار به هم نزدیک است و نقاط مشابه فراوانی دارد. دفعه بعد که به خانه شان رفتم حتما برای شما فیلم و عکس می گیرم.
من تا کنون در وبلاگم در مورد مسائل زیادی صحبت کرده ام ولی امروز می خواهم به سراغ بحث شیرین و خوشمزه زنان در امریکا بروم و آن را با ایران مقایسه کنم. ولی قصد دارم این بحث را طوری مطرح کنم که ادامه مباحث پست قبلی باشد. یعنی اینکه با هم بررسی می کنیم تا ببینیم که مرز میان لذت روابط دیپلماتیک یک زن و مرد با تعرض به حریم خصوصی آنها در کجا قرار دارد. از آنجایی که غرایض دیپلماتیک در مردها و در زن ها شرایط و ویژگیهای خاص خودش را دارد, فطرت و ذات این بحث بسیار پیچیده و روشن نشدنی است. در امریکا برای اینکه بتوانند این پدیده اجتماعی را ساماندهی کنند آن را به عهده خود افراد جامعه واگذار می کنند و فقط دو شرط قانونی برای آن می گذارند.
1- شرط سنی. دختر و پسری که قصد روابط دیپلماتیک را داشته باشند حتما باید سن هر دوی آنها بالاتر از هجده سال باشد. البته مراودات کلامی و احساسی و ماچمالی کردن یکدیگر بلامانع می باشد ولی برخورد از نوع سوم به هیچ وجه قانونی نیست و اگر یکی از آنها بالاتر از هجده سال باشد به جرم تجاوز به زندان خواهد رفت. در ایران هیچ ضابطه قانونی برای این مسئله وجود ندارد و هر کاری در هر سنی از نظر قانونی مجاز است مگر اینکه قوانین داخلی خانواده از آن جلوگیری کند.
2- شرط رضایت طرفین. در امریکا در هر نوبت روابط دیپلماتیک رضایت دو طرف مربوطه الزامی است و هر کدام از آنها که بدون رضایت دیگری اقدام به برقراری روابط دیپلماتیک کند, از نظر قانونی تجاوز محسوب می شود و مجازات دارد. در ایران یک دیپلمات فقط یک بار بر سر سفره عقد رضایت می دهد و تا زمان مرگ و یا طلاق رضایت او دیگر هیچ ارزش قانونی ندارد.
البته ارتباطات غیر قانونی در سنین پایین و یا تجاوز هم در امریکا زیاد اتفاق می افتد ولی لااقل کسانی که از قانون پیروی می کنند تکلیف خود را در این گونه موارد خوب می دانند. مثلا دختر همخانه من که چهارده سالش است به من می گفت که من و دوست پسرم همدیگر را می بوسیم ولی چون زیر هجده سال هستیم از نظر قانونی اجازه نداریم که پیش هم بخوابیم و کار دیپلماتیک انجام دهیم.
ولی بحث اصلی ما این است که در امریکا چه تعاملی میان قوانین و روابط اجتماعی با غریزه دیپلماتیک وجود دارد که زن ها در جامعه کمتر احساس می کنند که به حقوق و یا حریم خصوصی آنها تعرض شده است و چرا اگر به پای درد دل زن های ایران بنشینیم متوجه می شویم که آنها از موارد متعدد تعرض به حریم شخصیشان در طول روز شکایت دارند.
شاید باورتان نشود اگر به شما بگویم که تفاوت در عدم رضایت زن های کشورمان فقط یک سری مسائل اجتماعی ساده و پیش و پا افتاده است که اگر توسط افراد آگاه فرهنگ سازی درست در این مورد انجام گرفته بود جامعه کشور ما برای زنان بسیار دلنشین تر و مطلوب تر می شد. متاسفانه جهل و نادانی مسئولان و کارهای غیر علمی و ابلهانه آنها نه تنها به احساس امنیت و آرامش زنها کمک نمی کند بلکه آنها را بیشتر تحقیر کرده و آزادی هایشان را سلب می نمایند. آنها برای اینکه یک زن آزار نبیند با روش های محدود کننده خود یک آزار بزرگ تر به او تحمیل می کنند. مثلا چون ممکن است یک مرد خودش را به یک زن بچسباند و موجب آزار او شود پس زنها دیگر اجازه ندارند در جلوی ماشین سوار شوند و یا اینکه باید سوار تاکسی خانم ها شوند و یا از درب عقب اتوبوس سوار و پیاده شوند. این روشهای جداسازی جنسی در سیستم های اجتماعی نوین آنقدر عقب افتاده و اشتباه هستند که حتی نمی شود در مورد آنها بحث کرد.
برای اینکه بتوانم این مسئله را کمی روشن کنم یک مثال ساده می زنم. فرض می کنیم که مرد ها همیشه از تماس بدنی با زن ها لذت می برند برای همین هر کجا که مثل تاکسی و یا اتوبوس شلوغ باشد و دست و یا پای آنها به هر زنی که در اطراف باشد بچسبد نه تنها احساس بدی به آنها دست نمی دهد بلکه خوششان هم می آید. این غریزه و فطرت طبیعی یک مرد است و هیچ کاری هم ندارد که آن زن کیست و یا چه شکلی است و البته در تمام نقاط دنیا هم غریزه یک مرد به همین شکل است. ولی لذت دیپلماتیک یک زن از تماس بدنی با یک مرد بستگی به عوامل زیادی دارد که یک مرد هیچوقت نمی تواند آن را درک کند و البته نیازی هم به فهمیدن آن ندارد. لذت دیپلماتیک یک زن حتی به عشق و علاقه او هم کاملا بستگی ندارد و ممکن است یک زن با اینکه شوهرش را هم خیلی دوست دارد ولی از تماس بدنی با یک مرد دیگر هم لذت ببرد.
در امریکا این مسئله بدین شیوه حل شده است که بصورت پیش فرض همه مردم چه زن و یا مرد فاصله خودشان را از یکدیگر حفظ می کنند زیرا نمی دانند که آیا آن فرد غریبه از نزدیک شدن فرد دیگری به خودش خوشش می آید یا خیر. اگر در جایی مجبور شدند و یا خواستند که آن فاصله را از بین ببرند از یکدیگر سوال می کنند که آیا این نزدیک شدن و یا تماس آنها را آزار می دهد یاخیر. برای همین در مورد آن صحبت می کنند و برای هر کاری که به حریم خصوصی دیگران مربوط شود اجازه می گیرند. مثلا اگر یک پسری بخواهد دست یک دختری را بگیرد از او می پرسد که آیا می توانم این کار را انجام دهم یا خیر. یک زن و یک دختر در جامعه امریکا خیالش راحت است که به هیچ وجه بدون خواست و اراده خودش حریم خصوصی وی نقض نخواهد شد و طبیعتا در جامعه امریکا آزار نخواهد دید و می تواند آزادانه به فعالیت هایش بپردازد.
در امریکا این مسئله بدین شیوه حل شده است که بصورت پیش فرض همه مردم چه زن و یا مرد فاصله خودشان را از یکدیگر حفظ می کنند زیرا نمی دانند که آیا آن فرد غریبه از نزدیک شدن فرد دیگری به خودش خوشش می آید یا خیر. اگر در جایی مجبور شدند و یا خواستند که آن فاصله را از بین ببرند از یکدیگر سوال می کنند که آیا این نزدیک شدن و یا تماس آنها را آزار می دهد یاخیر. برای همین در مورد آن صحبت می کنند و برای هر کاری که به حریم خصوصی دیگران مربوط شود اجازه می گیرند. مثلا اگر یک پسری بخواهد دست یک دختری را بگیرد از او می پرسد که آیا می توانم این کار را انجام دهم یا خیر. یک زن و یک دختر در جامعه امریکا خیالش راحت است که به هیچ وجه بدون خواست و اراده خودش حریم خصوصی وی نقض نخواهد شد و طبیعتا در جامعه امریکا آزار نخواهد دید و می تواند آزادانه به فعالیت هایش بپردازد.
ولی در ایران مثلا در یک تاکسی, فرد کناری شما سنگینی بدن خودش را بر روی شما می اندازد و توجهی نمی کند که آیا شما از این عمل ناراحت می شوید یا خیر. معمولا زن ها از این وضعیت شکایت می کنند و برای آنها اعصاب خرد کن و آزار دهنده است. به نظر من اگر یک سیستم درست حسابی و مبتنی بر اصول اجتماعی و علمی در کشور ما حاکم بود, به جای جداسازی اتوبوس ها و تاکسی ها و یا حتی مدارس, به پسرها و دخترها آموزش داده می شد که چگونه با یکدیگر در جامعه برخورد داشته باشند بدون اینکه به حقوق اجتماعی و یا حریم خصوصی یکدیگر تعرض کنند.
من زمانی که در ایران بودم گهگاهی مثل بقیه آدمهای دیگر از وسایل نقیله عمومی استفاده می کردم و طبیعی است که در بسیاری از موارد مجبور می شدم که به صورت تنگاتنگ با یک زن بنشینم و یا بایستم. در هر حال عدم تماس بدنی در جامعه ایران شدنی نیست و این یک حقیقت است. خوب من هم مثل هر مرد دیگری از تماس بدنی با یک زن بدم نمی آمد ولی از کتاب هایی که خوانده بودم و یا چیزهایی که بصورت پراکنده از این طرف و آنطرف یاد گرفته بودم می دانستم که اگر پایم به ناچار به یک خانم چسبیده است باید از او معذرت خواهی کنم و بگویم که من تا جای ممکن خودم را کنار کشیده ام. این حرف ساده باعث می شود که آن خانم احساس نکند که شما قصد سوء استفاده و یا تعرض به او را دارید و از نظر روانی ذهنش طوری تغییر می کند که دیگر از تماس بدنی با شما آزار نبیند. من اوایلی که به سنفرانسیسکو آمده بودم بعضی از سرویسهای کاری که در داخل شهر بودند را با اتوبوس می رفتم چون در مرکز شهر سنفرانسیسکو جای پارک مجانی بسیار سخت گیر می آید. در ساعتهایی که دبیرستان ها تعطیل می شد دخترها و پسرها به داخل اتوبوس می چپیدند و مثلا بعضی موقع ها که من ایستاده بودم و میله اتوبوس را می گرفتم, در جایی که فقط یک نفر می تواند بایستد هم جلو و هم عقبم یک دختر دبیرستانی می چپیدند و من آن وسط گیر می افتادم. ولی از من سوال می کردند که مثلا می توانیم آنجا بایستید یا نه و حتی یکبار یکی از آنها از من اجازه گرفت که بازوی من را بگیرد چون جایی برای گرفتن میله نداشت. به همین صورت مردها هم اگر مجبور باشند وارد محدوده یک خانم شوند از او اجازه می گیرند تا مطمئن شوند که او آزار نمی بیند.
البته مسئله ملاحظات مذهبی و محرم و نامحرم بودن نیز یک مسئله کاملا جداگانه ای است که به بحث ما و آزار جنسی هیچ ارتباطی ندارد. چون حتی ممکن است آزار جنسی در محدوده ای انجام شود که از نظر مذهبی بلامانع است و یا اینکه ممکن است یک رابطه سالم و بدون مشکل از نظر علمی و اجتماعی از نظر مذهبی حرام باشد. مذاهب نیز استدلالات خاص خوشان را دارند که مورد بحث ما نیست. ولی آن آشی که به هرحال توسط سنت و مذهب در کشور ما به عنوان جداسازی جنسی و نوع پوشش زنان پخته شده است اگر به قصد ایجاد یک محیط امن برای زنان بوده است به هیچ وجه مطلوب زنان و یا حتی مردان کشورمان نیست. به طوری که حتی افراد مذهبی نیز از ناموفق بودن این روش ها و عدم امنیت جنسی زنان در جامعه ایران شکایت دارند.
من دیگر باید بروم. شما می توانید این بحث را ادامه دهید تا ببینیم به کجا می انجامد.
دقيقن همينطوره
پاسخحذفبا سلام و تشکر، من ۱۰ ساله که کانادا زندگی میکنم، و مطلب شما جالب و مورد تایید من هم هست.البته نقش قانون و خلا های قانونی را در ایران نباید نادیده گرفت. به امید روزهای بهتر برای زنان و مردان ایران.
پاسخحذفاتفاقا این موضوع کاملا به مساله محرم و نا محرم ربط داره که به طور سنتی در فرهنگ ایرانی بوده و ربطی هم به جدااساز ی جنسیتی در جمهوری اسلامی نداره .
پاسخحذفاون اصطلاح "دیپلماتیک" ات منو کشته
پاسخحذفبیشتر بنویس ،مطلب تازه داشت باز میشد
پاسخحذفمنم مثل خودت تجربه زندگی در ایرانو دارم و هم در استرالیا.واقعا"از درک و شعور یک مرد ایرانی انگشت به دهان موندم.تو چنان نوشتی که در ابتدا حس کردم یه زنی.آخه مردای ایرانی که من باهاشون در این موارد صحبت کرده م هیچ کدوم حاضر به پذیرفتن رفتار متجاوزانه شون نبودن.امیدوارم نسلت منقرض نشه مادر!!!!!!!!!!!!!!!!
پاسخحذفامیدوارم مردان مستبد ایرانی با خوندن مطلبت به خودشون بیان.و مستی جهالت از سرشون بپره.
برای اولین بار مردی دیدم که عقاید هم رو در مورد زنان می فهمیم
حذفآرش عالی بود مرسیییییی :)
پاسخحذفبا شاگرد تنبل موافقم
پاسخحذفلی لی
این مسئله ربطی به محرمیت نداره.مردها با همسرشون طوری رفتار میکنن که انگار اموالشونه مخصوصا در مورد مسائل دیپلماتیک.این خیلی ازار دهنده است.این قضیه رو برای خودشون حق و برای همسرشون وظیفه میدونن...مسئله حریم همسر براشون اصلا مفهوم نداره.چه بسا بیشتر وارد حریم خصوصی اش میشن که بهش یاداوری کنن این حق اوناست.حقی که قانون براشون گذاشته...
پاسخحذفشوشو گفت:
پاسخحذفآقا آرش ،خیلی خوب چیزایی که ما رو آزار می ده ولی نمی تونیم به کسی بفهمونیمش، می نویسی.واقعا مرسی
امروز با کلمه هم خانواده دیپلماتیک هم آشنا شدیم(دیپلمات).خیلی خوشمان آمد.
در مورد جداسازی های عهد دقیانوسی،یک مثالش جدا کردن اتوبوسهاس که گفتی.هر دفعه که سوار می شم احساس تحقیر شدید می کنم.مگه ما مجرم و زندانیم که باید جدا شیم؟این طوری مردم بیشتر مثل "ندیده ها" میشن.
تو مترو من همیشه به امید فرهنگ سازی می رم تو قسمت مشترک خانوما و آقاها.حتی اگه قسمت خانوما خالی باشه.
گاهی حس می کنم که با این کار به شکل بیمار جنسی یا منحرف اخلاقی بهم نگاه میشه.ولی می بینم که ارزششو داره یه سری تا بو های بیجا رو بشکنیم.شاید یه وقتی برسه که خیلی با فرهنگ همه کنار هم بشینیم.
البته با این حرف که بعضی ها می گن مردهای ایرانی بی فرهنگن کاملا مخالفم.مردهای ایرانی خیلی شرافتمندن و اگر یه کم فرهنگ سازی بشه مشکل زیادی نخواهیم داشت.الان هم تو مترو و تاکسی کمتر مردی به فکر مزاحمته. بیچاره ها همه دنبال یه لقمه نونن.(البته تو خیابون مزاحم زیاد هست).
ادامه شوشو:
پاسخحذفراستی آرش خان جریان این پارک های مزخرف بانوان رو شنیدی؟مثل عربستان سعودی شده اینجا.
البته جدید ترینش بانک بانوان در مشهده که به طور اتفاقی امروز خبرشو دیدم.
پاسخحذفآخه مسئولین هم خودشون بلد نیستند چی رو بیان آموزش بدن؟
پاسخحذفولی درسته که به نظر من این کارشون اصلا خوب نیست ولی تا قبل از اینکه کار اساسی بکنند بهتر از اینه که خانومها تو اتوبوس مورد عنایت آقایون قرار بگیرند.
:)
لیلی
به این میگن یه موضوع جنجالی که تا دلت بخواهد براش کامنت گذاشته می شه و اکثر آنها هم با تو موافقند.می دونی چرا؟ البته شاید دوستان با من موافق نباشند ولی تمام جذابیت این مباحث به خاطر عقده های جنسی نهفته در ماست.
پاسخحذفمطلبت چیز جدیدی نداشت تقریبا تمام این صحبت ها به جز بند اول قانونی که نوشتی را قبلا هم نوشته بودی(همان بند اول هم چیزی بود که می دانستم فقط در این وبلاگ ندیده بودم)
هی روزگار!
پاسخحذفیعنی درست می شه؟!
اینجا راه حلی که پیش بینی شده جدا سازی زن و مرده؛ و در صورتی که فرصتی مهیا بشه که این فاصله برداشته بشه مثل شلوغی در اتوبوس و مترو و... (شاید هم جاهای دیگر) بعضی از آقایون از لذت بردنشون کم نمی ذارن.
فرهنگ سازی می تونه راه حل خیلی خیلی بهتری باشه،
اگه موقعیتی پیش بیاد که فاصله از بین بره، فرهنگ سازی جواب می ده. اما جدا سازی بیشتر ملت رو حریص می کنه، تا از موقعیت های هر چند کوچک استفاده کنن.
اما... مسئولین ما شعور این چیزا رو داشته باشن؟! دلم خوشه به خدا!!!
خانه از پای بست ویران است... خواجه در فکر نقش ایوان است!
هلن عزیز
حذفاینکه میگی آقایون فرصت طلبی می کنن درست، اما باور کن من خودم تو تاکسی مورد بهره برداری خانوم بغل دستی واقع شدم! آقا و خانوم نداره عزیز من...
من... من... من حکومت نفهم و مستبد ایران رو سرنگون می کنم و حکومت کوروش کبیر رو دوباره نمایان خواهم کرد! هم پولشو دارم، هم استعدادش رو، هم خون اشراف ایرانی...
پاسخحذفحیف که خیلی ها منظورم رو درک نمی کنند و فکر می کنند اینم مثل بقیه است... ولی قولم سر جاشه... من این کارو می کنم.
زن ها باید پوشش داشته باشن تا مردها با نگاه کردن به اونها تحریک نشن....
پاسخحذفزنها باید جدا بشن و در اتوبوس آخر بشینن تا مردها تحریک نشن....
زنها باید تو خونه بشینن کار نکنن تا یه وقت تو خیابون نیان که مردها ببیننشون تحریک بشن...
مردها اجازه دارن 94785439797 تا زن بگیرن که اگه تحریک شدن 2 تا شون نبودن بقیه در دسترس باشن...
جالبه !!! مردای ایرانی چقدر قابلیت تحریک شدن دارن ! لا اقل بقیه دنیا تنشون به تن یکی می خوره بعد تحریک میشن ...اینجا که از اون ور خیابون میخوان با چشماشون بخورنت...فرقی هم نداره مجرد باشی یا متاهل ...اتفاقن بفهمن متاهلی پیش خودشون فکر می کنن آخیش یکی قبلا کارمو راحت کرده ... هیچ وقت نمیتونن ثابت کنن کار من بوده یا شوهرش...
اتفاقا" انحطاط يك ملت از وقتي شروع ميشه كه اخلاقش منحط ميشه و همين مسايل بظاهر كوچك را رعايت نميكنن . حفظ حقوق و حريم ديگران همه جا لازمه ولي خيلي ها بخصوص خيلي از مردا براي خودشون اين حق ويژه رو قايلند كه نسبت به خانم ها اين نكته رو رعايت نكنند البته همين آقايون وقتي پاي خار مادر خودشون به ميون مياد كاملا به رگ غيرتشون بر ميخوره و ...
پاسخحذفضمنا" اين قضيه محرم و نامحرم موضوعي كاملا مذهبي است و هيچ ربطي به فرهنگ ايران ندارد يعني مسلمونا به اين قضيه معتقدند ميخواد توو ايران باشه يا هر جاي ديگه .
مدتي است بعضي دوستان وقتي ميخوان مسايلي مثل حجاب و ... توجيه كنن و ميبينن اگه بگن اينا احكام اسلامه ممكنه بعضيا از اسلام زده بشن ، ميگن اينا جزو فرهنگ ايرانه !
بيچاره ايران و فرهنگ ايراني !
بحث جالبیه... در عین حال مهم که خیلی ها تو ایران اصلا اهمبیت نمی دن
پاسخحذفمن خیلی به این نواقص ایران توی همه زمینه ها فکر می کنم و پست های مقایسه ای تو هم هر دفعه افکار منو تایید می کنن و من هر دفعه به این نتیجه می رسم که رهبر و مسوولان ایران ، این کشور رو تبدیل به یک گندستان و باتلاق کردن که آدم احساس می کنه توش داره ذره ذره خفه می شه و تنها راه نجات ، رفتن از این دارغوز آباده به هر جای دنیا که شد تا بشه توی باقی مونده عمر حداقل نفس کشید و احساس کرد که زندگی می تونه زیبا باشه. ایران جهنمه ، جهنم ، اینا هار شدن ، اینا توی همه مسایل مردم دخالت می کنن ، اینا حق زندگی و آزادی رو از مردم گرفتن ، ببینید 22 خرداد چه کارها که نخواهند کرد و چه خون ها که نخواهند ریخت و چقدر جوون بی گناه رو به زندان ها نخواهند فرستاد ، روابط زن و مرد پیشکش.
پاسخحذفhttp://www.zandiq.com/articles/0000000295.shtml
پاسخحذفaz mona be bad commentha hame ro ghabool daram,
پاسخحذفkhak bar sareshon ta key bayadinja khafe khoon begirim
akhondhaye kasif
۲۲خرداد ۲۲خرداد ..روز از خود گذشتن.. روز آزادی ما ..روز نجات میهن....میدان امام حسین تا میدان آزادی... ساعت ۴
پاسخحذفکسخل
حذفمذهب این اجازه رو به مردها داده تا اگه زن نافرمانی کرد ابتدا او را نصحیت کنند در مرحله بعد رختخواب خود را سوا کنند اگر باز نافرمانی کرد او را با زدن تنبیه کنند در این مرحله اگر سر به راه شد دیگر به او ستم نکنند (سوره نسا آیه 33 به بعد) بنابراین حریم خصوصی زن و اجازه و این حرفا معنی نداره
پاسخحذفبه نظرم همون طور که مردها باید آموزش ببینند، زنها هم باید آموزش ببینند که اگر یک مرد اینقدر به آنها احترام گذاشت و برخورد متمدنانه کرد، آنها هم سواستفاده نکنند و بنای نازکردن و قیافه گرفتن رو آغاز نکنند.
پاسخحذفچه نشتین اینجا هی همه همو تایید می کنین!خوش می گذره ها!:)
پاسخحذفبابا فرهنگ سازی کیلو چنده؟!کی می خواد فرهنگ سازی کنه؟؟؟ سران مملکت که نفعشون و جیبشون حرف اول و می زنه!همه مردند و قانون باعث شده کلی خوش به حالشون شده!
می رسیم به دانشگاه!یکی از نزدیکان من(خیلی نزدیک) فوق لیسانس مطالعات زنان داره!تا دهنت و باز کنی از این وضعیت گله کنی،می گه فکر کردی چه خبره تو همون آمریکا؟! انقد آمار تجاوز جنسی در محیط کار بالاست که حد و حصر نداره!
این عمو آمارباف چه کرده!با انقلاب فرهنگی جدید،خدا می دونه چه بلایی قراره سرمون بیاد!پرت می شیم به عصر حجر!
البته این نکته رو هم بگم که می گه کار اینا هم غلطه!ولی راهکاری ارایه نمی شه!
عالم بی عمل به چه ماند؟
به زنبور بی عسل!
منم با شما کگاملا موافقم
پاسخحذففقط یه ڇیزی اینجاخیلی روشنه بلکه این جدا سازي بین جنس مرد و زن باعث تحریک بیشتر اقایون میشه
در جواب سه کامنت بالاتر
پاسخحذفاگه زنت نافرمانی کرد طبق وظیفه دینی در مرحله سوم باید مثل سگ بزنیش اگه این کار رو نکنی لطف نکردی به وظیفه شرعی خودت عمل نکردی
در نهایت این مملکت داره چوب" مذهب" رو می خوره و این چیزی نیست که با یک روز و یک سال و ده سال ، قابل حل باشه،معضلات این خاک فقط با گذشت زمان قابل رفعه و اگر همین امروز یک سیستم سکولار با اصلاح شده ترین قوانین بر ایران حاکم بشه، حد اقل به زمانی حدود 50،40 سال نیاز هست تا این فرهنگ به بیراهه رفته، مسیر اصلی خودش رو پیدا کنه
پاسخحذفآفرین آرش. من خودم یک زن هستم و این بهترین مطلبی بود که تا حالا در این رابطه خواندم. فکر میکنم تو هم چون دو رگهٔ روسی و ایرانی هستی اینقدر روشنفکری اگرنه من تا حالا هیچ مرد ایرانی ندیدم که زن را یک انسانی در حد خودش بداند حتا اگر روشنفکر و یا تحصیلکرده باشد. البته همه حرف زیاد میزنند ولی در موقع عمل مرد مرد است و زن هم زن..
پاسخحذفبه نظر من همه چیز بر می گردد به فرهنگ مردم و من هم با آرش موافقم که می گوید اینها با یک مقداری آموزش فرهنگی حل می شود. مشکل اصلی ما حکومت است و آنها همیشه سعی دارند که همه را به جان همدیگر بیاندازند و مردها و زنها را ز هم جدا کنند. یادتان میاید در تظاهرات پارسال چقدر همه مردها و زنها با هم دوست بودند و دست در دست یکدیگر به خیابانها می رفتند؟ آیا کسی در آن شرایط مورد آزار جنسی قرار گرفت؟ پس مردم ما خوب هستند و اگر یک سری آدمهای عوضی که حکومت می کنند کنار بروند با آموزش های لازم همه چیز درست می شود و به چهل سال زمان هم نیازی نیست.
پاسخحذفبه امید پیروزی سبز مردم بر جهل و نادانی
فریبا از شیراز
آرش من با اون استودیوی موسیقی پایین خونه خیلی حال کردم. یه درام ست و چند تا گیتار برقی بزار اونجا و صفا. دست برندا رو هم بگیر ببر او پایین. فقط مواظب حریم شخصیش باش! دیگه قایق و این چیزا رو ولش کن و یه ذره بچسب به خشکی! تو خشکی هم ماهی پیدا میشه! ای خدا چی میشد ما هم از این خراب شده فرار می کردیم. توی جنگل آمازون به دنیا اومده بودیم وضعمون بهتر بود بخدا!
پاسخحذفبه نظر من هم مذهب نقش مهمی در ضایع شدن حقوق زنان دارد. البته نه فقط اسلام بلکه بقیه دینها هم تقریبا ضد زن است. در دوران رنسانس در اروپا چند میلیون زن را به جرم شیطان بودن و یا ساحره بودن زنده در آتش سوزاندند. حتی در همان عربستان هم قبل از اسلام زنان نقش فعالی در اجتماع داشتند و کلی شاعره در آنجا وجود داشت. مگر خدیجه یک تاجر موفق نبود؟ مگر هند جگر خوار یک فعال سیاسی نبود؟ کدام زن در طول هزار و چهارصد سال حکومت اسلام نامی از او در عربستان باقی مانده است؟ زن در عربستان قبل از اسلام بسیار مقام والایی داشت و اگر تاریخ قبل از اسلام عربستان را بخوانید به آن پی می برید. ولی مثلا فاطمه چکاره بود؟ تاجر بود؟ سیاستمدار بود؟ سواد داشت؟ آخر چه کار مهمی انجام داده است که الگوی زنان شود. خیلی بخواهیم برایش عزت بگذاریم می توانیم بگوییم که جز به شوهرش به هیچ فرد غریبه ای نداده است! والا حتی این را هم من باور نمی کنم! خوب یوری گاگارین که خیلی نقش والاتری برای الگو شدن دارد. عربستان که آنطور بوده است دیگر چه برسد به کشور متمدن ایران که زن ها جایگاهی برابر با مردان داشتند. ولی ما هم از همین مذهب لطمه خوردیم. ما زنها بدبخت و ذلیل و تو سری خور و بی سواد و عامی و قرمه سبزی پز شدیم. هنوز که هنوزه در عربستان دختران را ختنه می کنند تا هیچوقت هیچ لذت جنسی را احساس نکنند. مثل اینکه بقول آرش کل اسباب دیپلماتیک یک مرد را از بیخ و بن بکنند و بندازند دور. این جنایت بشری نیست؟
پاسخحذفسیما
آرش این کامنتهایی که توهین به اسلام شده رو زود پاکش کن. یعنی چی؟؟؟؟ اینجا یک سایت مهاجرتیه!!!! ولی هر کی هر چی از دهنش در میاد به مقدسات مردم میگه. خوب شاید یکی اعتقاد داشته باشه و ناراحت بشه! اگه این جوری بشه من یکی دیگه نمیام تو وبلاگت!!!!! دیدی که آزادی دادی نشد پس کامنای بی ربط رو پاکشون کن بابا.
پاسخحذفنهج البلاغه خطبه 79 سخنى از آن حضرت ( ع ) پس از فراغت از جنگ جمل ، در نكوهش زنان ، فرمود :
پاسخحذفاى مردم ، بدانيد كه زنان را ايمان ناقص است و بهرهمنديهايشان ناقص است و عقلهايشان ناقص است . اما ناقص بودن ايمانشان از آن روست كه در ايام حيض از خواندن نماز و گرفتن روزه معذورند و ناقص بودن عقلهايشان ، بدان دليل است كه شهادت دو زن برابر شهادت يك مرد است و نقصان بهرهمنديشان در اين است كه ميراث زنان نصف ميراث مردان است . از زنان بد بپرهيزيد و از زنان خوب حذر كنيد و كار نيك را به خاطر اطاعت از آنان انجام مدهيد ، تا به كارهاى زشت طمع نكنند .
http://www.youtube.com/watch?v=xVM1sQ4Wy9c
پاسخحذفدر جواب کامنت سوم بالا، شما مثل اینکه متوجه نیستید... بحث اسلام نیست، از اسلام واقعی چیزی نمانده، اگر هم مانده بود این شیوخ ایرانی همشو تغییر دادند... اینا سال هاست دارند تغییرات و انحرافات غلط تو دین به وجود میارن که امثال شما توی اون بزرگ شدید و متوجه واقعیت نیستید. کمی تاریخ و اتفاقاتی که بعد از پیامبر و حضرت علی افتاد رو بخونید متوجه میشید که اون زمان حتی نوشتن قرآن و حدیث برای چند نسل به کلی ممنوع بوده و همه فقط اونا رو حفظ می کردند! حالا باید قبول کنیم که فلان امام راجع به دستشویی رفتن گفته باشه با کدوم پا بریم تو تا ثواب کنیم؟!! من آدم مذهبی نیستم، ولی به خدا اعتقاد دارم و بهش اعتماد... کمی تفکر هم خوبه به خدا... میشینی چهار تا حرف مفت رو قبول می کنی بعد اسم خودت رو میگذاری مؤمن؟! مؤمن به چی؟! و ... و ... و ... دیگه نمیدونم چطوری بگم، ولی اگه جاش باشه 100 صفحه راجع به همین مسئله می نویسم.
پاسخحذفمشكل ما ايرانيها اينه كه چيزهايي رو كه از اون ور آب ميشنويم يا ميبينمو ميكنيم آمال و آرزوهاي خود ولي واقعيتهاي زيادي هم هست كه گفته نميشه كه مثلا در آمريكا داشتن بيش از يك دوست پسر جرمه و برعكس و... ولي خدا وكيلي تو ايرانم همينطوره . نه فقط بلديم به هم دورغ بگيم، واقعيتها رو طوري ديگه جلوه بديم، و آخر سر هم همش رو بندازيم گردن دين و مذهب و استكبار جهاني و... يكم به خودمون بياييم و خودمونو درست كنيم همه چيز خود به خود درست ميشه و ديگه مشكلي با فلان آدم يا فلان دين و مذهب نخواهيم داشت. ما اگر بخوايم مشكل جنسيتي تو ايران حل بشه اول بايد آموزش وفاداري و محبت و دوستداشتنو ياد بگيريم. اگر اين مسئله حل شد ديگه به زن از نگاه جنسيتي برخورد نميشه بلكه از نگاه انسان و همنوع به اون نگريسته ميشه.ق
پاسخحذفوالا من چه پیشنهادی می تونم در مورد کاد گرفتن به شما بدم .خب آشنایی با طرف مقابل تا حدی کمک می کنه به ادم که سلیقه وخواسته اشو بدونه...نمیدونید چی دوس داره ؟....یا چی خوشحالش می کنه ؟
پاسخحذفبا سلام
پاسخحذفمطلب نسبتا جالبی بود. اما یک سئوال در ذهن من ایرانی که در ایران زندگی میکنم ، نسبت به گفته های شما در مورد روابط در امریکا وجود دارد و تفاوتی در گفته های شما با فیلم های هالیوودی می بینم!!! اگر امکانش هست ، کمی بیشتر در این مورد توضیح دهید :
در برخی از فیلم های هالیوودی (امریکایی) ، دیده می شود که یک مرد ، دست زنی را گرفته و بسوی خود می کشد . زن ابتدا مقاومت می کند و سعی در دور کردن مرد دارد ، اما در نهایت ، مرد خود را به او می چسباند و ناگهان ، زن مقاومت کننده ، مثل یک زن شهوانی با یکدیگر ماچ و بوسه و ... رد و بدل می کنند!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به نظر شما ، مرد حق نزدیک شدن به زن بدون رضایت او را ندارد ، در حالی که در چند فیلم ، صحنه بالا ، نمایانگر این است که مرد ، بدون رضایت زن ، با او روابط دیپلماتیک برقرار می کند (که البته نکته ناشناخته برای من ، همکاری زن در مراحل بعدی این اقدام تجاوزکارانه است!!!!؟؟؟؟)
به عنوان یک مرد ، چنین چیزی را اصلا نمی توانم درک کنم!!!!!!؟؟؟؟؟
با تشکر
این کامنت بالاییه راست میگه...تو سریال لاست هم چند مورد بود...
پاسخحذفچه اصراری دارید که از دینی که به قول خودتون چیزی ازش نمونده دفاع کنید؟ آخه عزیزان من ، این تعصبه، با خودتون این طور تحقیر آمیز برخورد نکنید که بشینید و به زور به خودتون بقبولونید که اسلام خوبه، درسته، انسانیه، معقوله و چه و چه... در حالی عقل شریفتون دائم نهیب می زنه که نه، نیست. دست بردارید از این قالب کردن اسلام به اون مغزهای بخت برگشتتون، حقیقت خیلی روشن تر از اونیه که بخواین تو پوسیده های یک فسیل 1400 ساله که در زمان خودش هم به درد عربها خورده و نه ما ایرانی ها، دنبالش بگردید و وقتی هم اثری از حقیقت پیدا نکردید یک عمر اون کهنه پاره های پوسیده رو به جونتون بچسبونید و بگید این رو فلانی تغییر داده و بهمانی بد تفسیر کرده و غیره و غیره. حیف از عمر و وقت و مغز و احساستون نیست که صرف این حمایت بی فایده می کنید؟؟؟ واقعا براتون اینقدر سخته که عقلا درست و نادرست رو از هم تشخیص بدید که دست به دامان سنگواره های مذاهب میشید؟؟؟
پاسخحذفای بابا، بی خیال، در یک جزیره دور افتاده مثل سریال Lost این قوانین رو نمیشه اجرا کرد. ببین تو جریزه هم واسه ملت حرف در میارن، بابا، بی خیال!
پاسخحذفاز نظر علمی ثابت شده که عقل زن 350 گرم از مرد کمتره دیگه چی میخوای
پاسخحذفیک زمان خیلی از کشورها از جمله جمهوری اسلامی نقض حقوق بشر در کشور آفریقای جنوبی رو بدلیل تبعیض نژادی محکوم کردند حالا خود ایران دچار تبعیض جنسیتی شده و این یکی از دلایلی است که کشورهای دیگه ما رو به دلیل نقض حقوق بشر محکوم میکنند بعنوان مثال:
پاسخحذفارزش جان یک زن نصف مرد است
سهم الارث یک زن نصف مرد است
ارزش شهادت یک زن نصف مرد است
یک زن حق ندارد نامزد ریاست جمهوری شود
یک زن حق ندارد بدون اجازه یک مرد (پدر یا شوهر) از کشور خارج شود
یک زن حق ندارد بدون اجازه یک مرد (پدرش) شوهر کند (برای اولین بار)
یک زن حق طلاق ندارد (مگر در شرایط خاص که این شرایط باید در دادگاه به اثبات برسد)
یک زن حق ندارد از فرمان شوهرش سرپیچی کند
و ........
از اول توی خانواده ایرانی، پسرها با این احساس که قوی تر هستند و حق بیشتر دارند و بیشتر می فهمند، بزرگ میشن. ممکنه خیلی هاشون هم از این حرفهای خوب خوب بزند، اما در عمل، مردها طور دیگر با زنها رفتار می کنند. ایراد از دو طرفه.
پاسخحذفدر جواب محمد باید بگم که اونهایی که شما تو فیلم دیدید ناز کردنه یعنی اینکه زن میگه نه ولی منظورش آره است. ولی وقتی که واقعا منظورش نه باشه با یک لحنی میگه که طرف متوجه بشه و اگر آن موقع او را با زور به طرف خودش بکشه و بخواد کاری بکنه اون زن با زانو محکم میزنه توی تخمش و خودش را رها میکنه. مثلا عکس ششمی که آرش گذاشته از نوع ناز کردنه یعنی اینکه مرده داره زنه رو به طرف خودش میکشه ولی زنه داره ناز میکنه و این یک امر غریزی و طبیعیه.
پاسخحذفخودت رو جر بده مرد از بهتر فهمیدی زنا ماشین ها جوجه کشین یک دانشمند درست حسابی زن نامببر یا یک رهبر مهم زن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخحذفhttp://negahedaghigh.blogspot.com/2010/05/blog-post.html
پاسخحذفصاحب این وبلاگ هر کسی هست باید بگم خیلی خره خیلی خیلی خره حیف خر که اسمش بزاری
اون عزیزان محترمی که فقط به دلیل نادانی و بی اطلاعی و عدم مطالعه در مورد تفاوت وزن مغز زن و مرد نظر دادند، بهتره این رو بدونید که تفاوت وزن مغز زن و مرد به علت اینه که مردان با داشتن هورمون تستوسترون کلا بدن بزرگی دارند و حجم ماهیچه های بدن اونها یک ونیم برابر زنان هست و برای کنترک این ماهیچه ها نیاز به مقداری مغز دارند که باعث اون تفاوت وزنیشده که شما فرمودید والا اتفاقا همون علم که شما ازش دم می زنید ثابت کرده که منتالیته و شعور و عقل اگر در سنین مختلف در زن ها بیشتر نباشه به هیچ عنوان کمتر نیست و تفاوت دستیافت زنها در طول تاریخ به مقامات و مناصب که عزیز دیگری بهش اشاره کردند، صرفا به علت نظام پرورش دهنده مرد و برتری دهنده مرده که تا این قرن هم حاکم بوده و حاصل عدم توانایی زن برای خودکفایی اقتصادی بوده، چون زن ناچاراباید مادر می شده و برای حفظ و پرورش کودکش فعالیت اقتصادی رو ناچارا رها می کرده و تحت حمایت مرد قرار می گرفته.ولی آینده بسیار امیدبخشه و با انقراض نسل تفکر متحجر و حیوانی مرد سالار، زنها هم به زودی به اون چیزی که شایسته اون هستند خواهند رسید و ازهمین الان هم در جوامع مترقی پیشرفت قابل ملاحظه ای دیده شده. عزیزان، هر چیزی رو به عنوان علم معرفی نکنید. این خیانت به علمه که حتی یک کتاب هم در زمینه ای نخونده باشید و مثلا در تاکسی یک خبری از رادیو بشنوید و به عنوان علم به خورد دیگران بدید.
پاسخحذفhttp://www.youtube.com/watch?v=cqxauzk-ZMI
پاسخحذفبا تشكر از مطالب تحليلي كه مي نويسيد، لطفاً كمي هم در مورد قوانين ازدواج و طلاق در آمريكاو حقوقي كه زنان از ان برخوردار هستند بنويسيد. ممنون
پاسخحذفhttp://www.aftab.ir/articles/science_education/knowing/c3c1276230435_brain_p1.php
پاسخحذفبرای سلامتی مقام معظم رهبری سلوات بفرستید.
پاسخحذفمارگارت هیلدا تاچر (به انگلیسی: Margaret Hilda Thatcher) (زاده ۱۳ اکتبر ۱۹۲۵) رهبر سابق حزب محافظهکار بریتانیا بود که در ۱۹۷۹ میلادی با شعار بهبود اوضاع اقتصادی از سوی محافظهکاران به نخست وزیری بریتانیای کبیر رسید و تا سال ۱۹۹۰ در این سمت باقی ماند و از ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰ نیز رهبر حزب محافظهکار بوده است. وی تنها زنی است که تاکنون دارای این دو پست بوده است.
پاسخحذف-------------------------------------
ژان دارک (به فرانسوی: Jeanne d'Arc) و گاه دوشیزهٔ اورلئان (۶ ژانویه ۱۴۱۲ در دومرمی-لاپوسل (به معنای دومرمیِ دوشیزه یا دومرمی زادگاه دوشیزه)، لورن؛ † ۳۰ می ۱۴۳۱ در روآن)، «قهرمان» ملی فرانسه و قدیسهای در کلیسای کاتولیک.
در جنگ صدساله بر ضد انگلستان، رهبری فرانسویها را برعهده داشت.ژان از همان ابتدا به عنوان یک دختر شانزده ساله، خواهان خدمت در ارتش دوفَن بود،با درایت، شجاعت و اعتماد به نفس خود، ژان دارک توانست اعتماد سربازهای ناامید فرانسوی را به دست بیاورد و محاصره اورلئان توسط انگلیسیها را در سال ۱۴۲۹ بشکند. پس از چند پیروزی دیگر مقابل انگلیسیها، وی توانست دوفن را متقاعد به لشکرکشی سوی رَنس کند.به پاس خدمات دوشیزهٔ اورلئان، شارل هفتم لقب اشرافی دوک دولیس را به خانواده آرک اعطا و مردم دهکده دونرمی و یکی از دهکدههای مجاور را از پرداخت مالیات معاف نمود.
----------------------------------------
ماری کوری در سال ۱۸۶۷ با نام ماریا اسکلو دووسکا در ورشو پایتخت لهستان متولد شد.
تولد ۷ نوامبر ۱۸۶۷ورشو لهستان
مرگ 5 ژوئن ۱۹۳۴
جوایز دریافتی نوبل شیمی
نوبل فیزیک
مدال دیوی
زمینه فعالیت فیزیک و شیمی
------------
mitra
ادامه ........
پاسخحذفيه گزارش خبرگزاري زنان ايران به نقل از سايت terra و زنان در ايران زنان متصدي پست رياست جمهوري از سال 1945-2005 به شرح ذيل مي باشد:
فاستا سیمونا مورگانتی (- 1944)
ژنرال و رئیس دولت سن مارینو برای دورهی اول آوریل تا اول اکتبر 2005.
نینو بوردژانادزه ( - 1964)
رئیس جمهور گرجستان از 23 نوامبر 2003 تا 25 ژانویه 2004
والریا چیاواتا (- 1959)
ژنرال و رئیس دولت سن مارینو از اول اکتبر 2003 تا اول آوریل 2004 . هفتمین زنی که در این کشور به این مقام رسید.
مگاواتی سوکارنو پتری (- 1947)
دختر سوکارنو رئیس جمهور پیشین اندونزی، از 23 جولای 2001 تا 20 اکتبر 2004.
ماریا گلوریا مک پاگال آرویو (- 1947)
رئیس جمهور فیلیپین از 20 ژانویه 2001 . دختری دیوزدادو مک پاگال رئیس جمهور پیشین و دومین زن رئیس جمهور در آسیا.
ماریا دومنسیا میچلوتی
ژنرال و رئیس دولت سن مارینا از اول آوریل تا اول اکتبر 2000 . ششمین زنی که از 1981 به این مقام رسیده است.
تارجا کارینا هالونن (- 1943)
نخستین رئیس جمهور زن فنلاند از اول مارس 2000 که دورهاش در سال 2006 تمام میشود.
مایریا الیزا موسکوزو دی آریاس (- 1946)
اولین رئیس جمهور زن پاناما از اول سپتامبر 1999 تا اول سپتامبر 2004. او بیوه ی آرنولفو آریاس مادرید رئیس جمهور پیشین بود.
واریا وایک فرایبرگا (- 1937)
نخستین زن رئیس جمهور در کشورهای اروپای شرقی و مرکزی و کشورهای به جا مانده از شوروی سابق، که توسط پارلمان لیتوانی در 17 ژوئن 1999 برای دورهی چهارسالهای که از 8 زوئن آغاز میشد انتخاب شد.
رزا زافرانی (- 1960)
زنرال و رئیس دولت سن مارینو از اول آوریل تا اول اکتبر 1999
روث دریفوس ( - 1940)
نخستین زن رئیس دولت فدرال سوئیس که پس از او فهرست بلندبالایی از مردان به ریاست یک دورهی یک ساله رسیدند. دریفوس توسط مجمع فدرال برای یک دورهی یک ساله از اول ژانویه 1999 تا اول زانویه 2000 انتخاب شد.
جانت جاگان (- 1920)
رئیس جمهور گینه از 19 دسامبر 97 تا 11 اگوست 99 ، وهمچنین نخست وزیر این کشور از 17 مارس تا 22 دسامبر 97 . وی چند ماه پس از مرگ شوهرش چدی چاگان به ریاست جمهوری رسید. ششمین زنی که در امریکا به این مقام دست یافته و دومین زنی که در جهان علاوه بر ریاست جمهوری نخست وزیری را هم تجربه کرده است. ( اولین نفر چاندریکا کوماراتونگای سریلانکایی بود.)
مری مک آلیس (- 1951)
رئیس جمهور ایرلند از 11 نوامبر 1997 . نخستین رئیس جمهور زن که پس از مری رابینسون، رئیس جمهور زن قبلی روی کار آمد.
روزالیا آرتگا سرانو (- 1956)
عهدهدار ریاست جمهوری کوتاه مدت از 9 تا 11 فوریه 1997 در اکوادور
روث پری (- 1939)
رئیس مجمع دولتی ( مجمع شش نفرهی ریاست جمهوری) لیبریا از 3 سپتامبر 1996 تا 2 آگوست 1997. پری ( به غیر از ملکهها و سیلوی کینیگی نخست وزیر بروندی که عملا رئیس جمهور هم بود) نخستین زن رئیس دولت در افریقا به شمار میرود.
چاندریکا کوماراتونگا ( - 1954)رئیس جمهور سریلانکا از 14 نوامبر 1994، گرچه قبل از این سمت، از 18 آگوست تا مراسم تحلیف ریاست جمهوری نخست وزیر بود. دختر سیریماوو باندرا نایک که او نیز سه دوره نخست وزیر سیرلانکا بود و در سال 2000 وفات یافت. سریلانکا نخستین جمهوری در جهان است که همزمان دو مقام بلندمرتبهی رسمی آن در اختیار زنان بوده است. به علاوه هر دو زن با انتخابات دمکراتیک برگزیده شدند و دختر در سال 1994 مادر را به نخست وزریری منسوب کرد. پدر چاندریکا و همسر سیریماوو، سلومون، در سال 1959 نخست وزیر بود که به قتل رسید. این سرنوشت گریبان همسر چاندریکا، ویجایا کوماراتونگا را نیز گرفت و او در سال 1988 به قتل رسید.
سیلوی کینگی (- 1953)
رئیس جمهور بروندی از 27 اکتبر 1993 تا 5 فوریهی 1994
پاتریشیا بوسیگنانی
ژنرال و رئیس دولت سن مارینو در 1993
ادا چچولی
ژنرال و رئیس دولت سن مارینو از اول اکتبر 1991 تا اول آوریل 1992
مری رابینسون ( - 1944)
رئیس جمهور ایرلند از سوم دسامبر 1990 تا 12 سپتامبر 1997 که به طور غیر منتظره سه ماه قبل از پایان قانونی دورهی ریاست جمهوریاش استعفا داد. پس از آن تا 12 سپتامبر 2002 به عنوان کمیسر عالی حقوق بشر در سازمان ملل متحد مشغول به کار شد.
وایولتا باریوس چامارو (- 1929)
رئیس جمهور نیکاراگوئه از 25 آوریل 1990 تا 10 ژوئن 1997. بیوهی پدرو ژواکین چامارو که در 1978 به قتل رسیده بود.
این مردهای ایرانی هستن که بدون مطالعه و بی حساب حرف می زنن اگه درباره زنها باشه که دیگه چشم بسته شعر می گن اخه غرور کاذب و تعصب کور کورانشون اجازه نمیده حتی توی اینترنت یه گشت 5 دقیقه ای بزنن.
پاسخحذفاسمشو نمی دونم چی بذارم اما این جو حاکم بر ایرانه که می خواد هر طور شده به مردم القا کنه زنان کمتر از مرد ها هستن و این ما هستیم (مردها) که توانایی هر کاری را داریم واین مطلب را با میدان ندادن به زنها به اثبات می رسانند که مبادا نظریه شان نقض بشه.
aza.joon
پاسخحذفbesyaaaaaaaaaaaar ali :D
too iran kheili vaghta bara mokh zadam melat tarafe digaro azar midan ke bazi vaghta ham bekhatere ozae kharabe mellat javab mide :D
حتی یکبار یکی از آنها از من اجازه گرفت که بازوی من را بگیرد چون جایی برای گرفتن میله نداشت.
پاسخحذفخیلی جالب بود. خیلی !
سلام
پاسخحذفمن هم تشکر می کنم ازت بخاطر بازگو کردن خاطرات خودت چون بهتر از هر فیلم و عکس و غیره هست که آدم در جو اونجا قرار بگیره
در مورد آقا محمد که گفتن در اون فیلم های این موضوع رو درک نمی کنند می خواستم بگم توی فیلم باید آدم زرنگی باشی یا بیننده حرفه ای فیلم باشی تا بتونی موضوعات ریز روابط اونها رو از درون اون فیلم ها بفهمی چون فیلم همیشه ناهنجاریها ، خوشی ها ، ناخوشی ها و غیره رو به تصویر می کشه واگرنه زندگی عادی مردم که دیدن نداره که بخوان بسازنش و تهیه کننده مگه مغز خر خورده که پولشو اینطوری دور بریزه مگر اینکه موضوع یا سیاسی باشه یا سکسی که قضیه اون فرق می کنه تو ایران هم با همین وضعیت اکثر فیلمها رو که نگاه کنید با زندگی عادی مردم فرق داره واگرنه دیدن نداشت البته با این وضعیت شما ممکنه سؤالات دیگری هم براتون پیش بیاد ولی اینجا جاش نیست که موضوع رو ریز کنم شما لازم نیست زیاد خودتو اذیت کنی از چند تا کارشناس یا حرفه ای فیلم هم بپرسید از اون حالت در می آیید چون در یک فیلم باید قبل و بعد فیلم ، موضوع فیلم و سیاست و پیام فیلم رو درنظر بگیرید بعد راجع به یک نکته اون صحبت کنید . به نظر من بهترین راه برای فهمیدن اینکه اونجا چطوریه نظرات همین کسایی هست که مثل ما زندگی می کردن و بی طرف بودن و با همون اعتقاداتی که داشتن به اونجا رفتن و برامون اونجا رو شرح می دن .
در مورد اون دوستمون که گفتن مغز زن 350 گرم کمتر از مردهاست باید بگم که وزن مغز انسان بالغ حدود 1300 تا 1400 گرم است وزن مغز یک فیل حدود 6000 گرم است و وزن یک حیوان دریایی به نام وال حدود 7800 گرم پس احتمالا هم فیلها هم والها از ما باهوشتر و عاقلتر هستند که در این صورت ما دیگر اشرف مخلوقات نیستیم
آخه مرد حسابی وزن هم شد معیار اندازه گیری درک و فهم و عقل.
بای
دختر "همخونه" و "چهارده ساله "
پاسخحذفعجب بچه با... ی هستی رفیق ؟