۱۳۸۹ شهریور ۱۶, سه‌شنبه

کمی از شهر سنفرانسیسکو

امروز بعداز ظهر مادرم می رسد و من باید به فرودگاه بروم. احتمالا بعد از نهار دیگر به شرکت بر نمی گردم و یک راست به فرودگاه می روم. سعی کردم تا جایی که امکان دارم اطاقم را تمیز کنم ولی مجبور شدم که جهیزیه ام را همینطوری روی هم پچینم تا کمی جا باز شود. یکشنبه یک تلویزیون السیدی 32 اینج و یک نان تست کن و یک جاروبرقی خریدم. خوشبختانه دیروز در امریکا روز عمله بود و من هم تعطیل بودم و فرصت کافی داشتم که به کارهایم برسم. در واقع من هم در امریکا جزو عمله ها به حساب می آیم و ناظم مدرسه ام حق داشت که به من می گفت که اگر تو بزرگ بشوی یا حمال می شوی یا عمله. عصر جمعه نیز محضردار به خانه مان آمد و من اسناد بانکی مربوط به خانه را ثبت محضری کردم. اینجا برعکس ایران برای خرید خانه نیازی نیست که شما به دفترخانه بروید و دفتردار مثل عاقد با دفتر و دستک خود به خانه شما می آید. جناب دفتردار اعظم یک پیرمردی بود که عینک ته استکانی به چشم داشت و گمان کنم که نود سالگی خودش را هم رد گرده بود ولی همچنان چشمانش با دیدن همخانه من گردتر می شد. جمعه هوا خیلی گرم بود و همخانه من هم با مایو در خانه می چرخید و طبق معمول مثل مسلسل حرف می زد. چندین بار هم حواس محضر دار را پرت کرد و او اصلا یادش رفت که برای چه کاری آمده است. به هر حال هنوز هم کلید خانه را نگرفته ام و امیدوارم که در چند روز آینده بالاخره این اتفاق روی دهد که شما هم از این داستان دنباله دار خانه خریدن من راحت شوید.

فرودگاه سنفرانسیسکو در قسمت جنوبی شهر قرار دارد و از جایی که من هستم حدود 50 مایل فاصله دارد. اگر در گوگل وارد قسمت نقشه شوید می توانید فرودگاه را از نزدیک ببینید. جدیدا میزان بزرگنمایی جنوب و شرق سنفرانسیسکو را چند برابر بیشتر کرده اند و شما حتی می توانید داخل حیاط خانه ها را هم از بالا ببینید و یا بعضی از تابلوهای فروشگاه ها را بخوانید. البته نمای خیابان هم خیلی خوب است ولی نمای بالا به نظر من سرگرم کننده تر است. خوبی شهر سنفرانسیسکو این است که هم در خود شهر و هم در اطراف آن, مناطق دیدنی زیادی وجود دارد. بعضی جاهای شهر واقعا زیبا است ولی معمولا توریست ها کمتر آنها را پیدا می کنند. چند وقت پیش از یکی از کوچه های فرعی شهر بالا رفتم و به یک جایی رسیدم که به فضای سبز و جنگلی ختم می شد. سپس ماشینم را پارک کردم و پیاده رفتم تا به جایی رسیدم که بالای یک صخره بسیار مرتفع بود و از آنجا می توانستم تمام شهر سنفرانسیسکو را ببینم. خیابان های سنفرانسیسکو هم خیلی جالب است و در بیشتر مناطق آن سربالایی و سرپایینی است. همه این ها یک طرف و خانه هایی که در کوچه های سنفرانسیسکو وجود دارند نیز یک طرف. بعضی از آنها که در بالای تپه های مختلف هستند نه تنها نمای زیبایی از شهر دارند بلکه دریا و زندان آلکاتراس هم از آنجا دیده می شود.

در قسمت شمالی شهر, پل گلدن گیت قرار دارد و آن طرف آن هم شهر زیبای ساسالیتو و تیبران است که شاید بشود گفت جزو گران ترین شهرهای امریکا است. روزهای آخر هفته آنجا پر از توریست هایی  است که از مناطق مختلف امریکا و جهان به آنجا می آیند ولی اگر در وسط هفته به آنجا بروید می توانید از طبیعت زیبای آن بیشتر لذت ببرید. در شهر ساسالیتو شما ایرانی و ایتالیایی زیاد می بینید که البته همه آنها یک دستی به گنج قارون دارند. من و دوستم یک بار جوگیر شدیم و به یک رستوران باکلاس آنجا رفتیم و با اینکه فقط پیش غذا خوریم 120 دلار پول دادیم و آمدیم بیرون.البته رستوران ارزان هم در آنجا زیاد است و حتی می شود ساندویچ و یا پیتزای معمولی خورد. بستنی فروشی های آنجا هم معروف است و احتمالا ایتالیایی ها عاشق بستنی هستند. من از شهرهای اطراف سنفرانسیسکو خیلی بیشتر از خود شهر خوشم می آید چون شهر سنفرانسیسکو همیشه شلوغ است و هیچوقت هم جای پارک گیر نمی یاید و شما مجبورید به پارکینگ های عمومی بروید و 20 دلار بابت پارک ماشین پرداخت کنید. در ضمن در مرکز شهر هم شما آدم های عجیب و غریب زیاد می بینید و مثلا دارید رد می شوید و می بینید که یک نفر دارد به شما بلند بلند فحش می دهد. چند وقت پیش با یکی از دوستان ایرانی به فروشگاهی رفته بودیم و داشتیم با هم فارسی حرف می زدیم. یکی از افریقایی تبارهایی که در آنجا بود فکر کرد که ما داریم به یک زبان دیگر در مورد او حرف می زنیم و یکباره شروع کرد به فحش دادن و بد و بیراه گفتن. ولی در شهرهای اطراف سانفرانسیسکو به ندرت به چنین افرادی برخورد می کنید.

خوب چون من بعدازظهر نیستم باید یک کارهایی را انجام بدهم و فقط خواستم که یک یادداشت کوتاه برای شما نوشته باشم. سلامت باشید.

۴۱ نظر:

  1. به به اول شدم همتون بسوزید

    پاسخحذف
  2. نمیدونم چرا بعضی از کامنت ها publish نمیشوند حسابی حال آدم گرفته میشه

    پاسخحذف
  3. کلش یه طرف اون قسمت فحش سیاه پوست هم یه طرف

    پاسخحذف
  4. :)
    توی هر نوشته اقلا 4 5 بار همخانه ام همخانه ام می کنی!
    خداییش اگه زن گرفته بودی اینقدر زنم زنم یا همسرم همسرم می کردی!؟
    به من بگو که ایشالا به زودی از دست همخانه ات راحت میشیم

    پاسخحذف
  5. مردی از سرزمین خورشید۱۶ شهریور ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۴۳

    man asheghe san francisco hastam kash 1 sanieh onja bodam kole khiyabonasho baladam eeeeeeeeeeyyy donya nabood shodim to iran
    az taraf man be san fransico salam beresoon begoo be omid didar

    پاسخحذف
  6. جان حاج اغا این سوالات منو جواب بده .
    1- اینرنت اونجا چه جوریه ؟ کارتی اشتراکی .هزینه ها
    2- اگه الان میرفتی کدوم شهر میرفتی واسه موندن
    3- به محض ورود یه ایرانی می تونه حساب بانک باز کنه /پناهنده/
    4- کی میشه وام گرفت ؟ فکر کنم 3-4 سال باید بمونی بعد ........؟
    5- کلا من که تازه میخوام بیام یه پست بزار برای راهنمایی ما و امثال من ثواب داره
    امیدوارم حضور مادر گرامی به شما احساس خوبی بده منم تنها زندگی میکنم تو یه کشور دیگه ارزو مونده به دلم وجود یه خانواده رو احساس کنم

    پاسخحذف
  7. این نظر توسط نویسنده حذف شده است.

    پاسخحذف
  8. دوست ناشناس عزیز شما به انجمن مهاجرسرا (www.mohajersara.com) یه سر بزن جواب همه اون سوالاتی که نوشتی رو میگیری

    پاسخحذف
  9. من هم بلاخره سانفزانسیسکو رو دیدم !تعریف من از سانفرانسیسکو اینه: شهر پلها و شیبهای تند.خیابانهای شیب دار،خانه های به هم چسبیده بدون چمن کاری اطراف و چند طبقه من رو یاد تهران انداخت ،آخه انقدر در سن فرناندو ولی خانه ها کوتاه و با فاصله هستند که چشمم به خیابانهای پت و پهن و خانه های یکی دو طبقه با کلی چمن و درخت عادت کرده.برام جالب بود که جاهای توریستی خودسانفرانسیسکو هم مثل لس انجلس کثیف و شلوغ و پر از هوم لس است،فکر می کردم سانفرانسیسکو از این نظر بهتر از لس انجلس باشه ولی مثل اینکه همۀ شهرهای توریستی کالیفرنیا این مشکل عدم رسیدگی رو دارند.
    من هم مثل تواطراف سانفرانسیسکو رو بیشتر دوست داشتم به خصوص شهر سالسالیتو که واقعا زیبا بود، یک جور ماسولۀ مدرن:))
    به نظر من نقطۀ بارز سانفرانسیسکو پلهای طولانیست است که روی آب زدند آدم واقعا حیرت می کنه! این همه پل زیبا و طولانی با این مهندسی عجیب و غریب روی آب!! اونوقت فقط گلدن گیت معروف شده !! راستی چرا؟! 
    هوا هم خیلی سردتر از طرف ماست و سوزداره، من که یخ کردم.
    گلدن گیت پارک و پارک ژاپنیی که در آن ساختند هم خیلی زیباست ولی از خود شهر سانفرانسیسکو و اطرافش بهتر، مسیر رفتن به این شهر از کنار اقیانوسه اینقدر در راه جاهای دیدنی و زیبا فراوونه که دیدنش می تونه چند روز طول بکشه.

    پاسخحذف
  10. خدا قوت پهلوون!
    يك سئوال داشتم:
    چرا با هم خونت روابط ديپلماتيك نداري؟
    يعني اينقدر بيريخته ؟
    بد نيستا! روش فكر كن

    پاسخحذف
  11. خوشحالم که بالاخره مادرت میان و مدتی از تنهایی در میای ، سعی کن حتماً از لحظات بودن با مادرت برامون بنویسی.
    راستی اینکه آقای محضردار دائم حواسش به هم خونه ات بوده که می شه عین آخوندای خودمون ، مگه اینا اینقدر ندید بدیدن که اینطوری خیره می شن ؟ توی خیابون دیگه اون تیپی نیست که اونطور حواسش پرت شده بود ؟! 

    پاسخحذف
  12. "روز عمله" خيلي باحال بود.

    پاسخحذف
  13. اگه با همخونت کار نداشتی بفرستش برای من

    پاسخحذف
  14. Hi This is Mehrdad
    I read most of your posts, your writing is nice & sort of fun
    I just wanted to say thanks for the time that you spent & shared your memories & your informations with us
    I wish the best for you
    bye

    پاسخحذف
  15. آقا یکی به من بگه آمریکاییا بعد دستشویی چجوری خودشون رو تمیز میکنن. تو ایران بیده و pressure washer زیاد دیدم ولی نمیدونم اونا روش غالبشون چیه؟

    پاسخحذف
  16. می شینی رو کاسه مثل صندلی راحت کارت رو می کنی بعد رو دیوار سمت راست کاسه شیر فلکه است باز میکنی داخل کاسه یه برجستگی هست سوراخه از اون اب میزنه به سوراخ باسن .پاک که شد با دستمال توالت ابکش رو می گیری خشک می کنی شلوارت رو میکشی بالا میای بیرون .
    خیلی طول کشید تا من یاد بگیرم .تو اکراین که بودیم هر ایرانی یه بطری ابجو با خودش میبرد جای افتابه توالت مسئول اشایشگاه امده بود می گفت من نمی دونم چرا ایرانیها ابجو را تو توالت می برن میخورن .

    پاسخحذف
  17. آرش جان درود
    خدمت رسیدم که چشم روشنی خدمتت عرض کنم و همچنین محضر مبارک مامان خانمت هم عرض خیرمقدم داشته باشم.

    سلام گرم و صمیمانه ی من و خانواده ام را به ایشان ابلاغ کنید و آرزو میکنم که لحظات و روزهای خوش و خرّمی در کنار هم داشته باشید. میدانم که چنین بی عقلی نخواهید کرد که همه ی آمریکا را ول کنید و راهی مرکز بشوید... ولی خوشحال میشیم در خدمتتان باشیم.

    متاسفم که هنوز خونه ی خودت جور نشده.... ولی امیدوارم که برای کریسمس توی خونه ی خودت ببینیمت!!!! خوشت اومد؟ این یعنی رک و بی رودروایستی خودمون رو دعوت به خراب شدن سر مبارکت کردیم!!؟؟

    پیروز باشید و بدرود..... ارادتمند حمید

    پاسخحذف
  18. شوشو :مدت زياديه اينترنت ندارم اينجا نتونستم بيام ؛حدود سه ساعته دارم مطالب قبليتو مي خونم؛دو ديده ام كور شد؛ولي خوب بودن خصوصا اون مطلب خواب ديدنت و طبيعت و غيره؛اميدوارم با مادرت لحظات خيلي خوبي داشته باشين

    پاسخحذف
  19. آقا یک سوال غیر اخلاقی داشتم: "کس خل" به انگلیسی چی میشه؟ نتونستم تو دیکشنری پیدا کنم. مرامت رو صفا سیتی.

    پاسخحذف
  20. حداقل دستمزد تو امریکا چقدره ؟؟؟؟؟؟؟؟ مثلا یک کارگر ساندویچی یا همچی چیزی

    پاسخحذف
  21. چرا پدرتون نمیاد امریکا؟

    پاسخحذف
  22. سلام
    من تازه همین امروز با وبلاگ شما آشنا شدم . جالب بود. هر چند که فکر نمی کنم هیچوقت بتونم از ایران برم . منظورم این نیست که ایجابه قول شاعر "همه چی آرومه"!فقط من توانایی دل کندن ازین کوچه پس کوچه های پر خاطره رو ندارم .
    به هر حال موفق باشی
    بازم سر می زنم ...

    پاسخحذف
  23. *********************************************
    *********************************************
    سلام . آرش جان قبلاً یه چیزی در مورد Guitar Party نوشته بودی . من هرچی تو Youtube و Google سرچ کردم چیزی پیدا نشد . خیلی تو کفم یه فیلم از این مهمونیه گیتار ببینم :D
    *****************************************
    *********************************************

    نمیشه یه لینک اینجا قرار بدی ؟

    مرسی

    پاسخحذف
  24. پدرش بره امریکا حلوا خیرات کنه؟ پدرش نشسته داره زندگیشو میکنه، خودشو الاخون والاخون بکنه که چی بشه؟ مادرش هم از روی دلتنگی داره میره آرش رو ببینه.نمیره جهیزیه ببره که.

    پاسخحذف
  25. اختیار دارین ،شما خودتون که مدیر ‌و رئیس هستین

    :)

    پاسخحذف
  26. صدای انفجار اومد از اون طرف ! توکه نبودی ؟

    پاسخحذف
  27. امیدوارم بهتون خوش بگذره

    پاسخحذف
  28. جزییات چیزهای باحال را ریزریز توضیح بده

    پاسخحذف
  29. یک انفجار و آتش سوزی مهیبی در سنفرانسیسکو رخ داد که ظاهرا به علت ترکیدگی لوله اصلی گاز بوده است. بهرحال گفتم اطلاع بدهم که من هنوز زننده هستم و همچنان در حال خریدن خانه! در اولین فرصت کافی در خدمتتان خواهم بود. از همراهی شما سپاسگزارم

    پاسخحذف
  30. خوب خدا رو شکر که هنوز زنده هستید ! ان شالله با مادر عزیزتون بهتون خوش بگذره. تا می تونید از این لحظات دلنشین استفاده کنید. آدم وقتی از مادرش دور می شه تازه قدرش رو می دونه.

    پاسخحذف
  31. آرش جان سلام.
    چطوری؟ خیلی وقته از احوالاتت بی خبر بودم و اصلا توی دنیای نت نبودم و دلم برای همه بچه ها تنگ شده بود کامنت دوستان عزیزم رو هم خودندم.
    راساراسا عزیز ، حمید جان ، سارا کوچولو گل خیلی خوشحال شدم دیدم اینجا کامنت گذاشتید . دلم برای همه تون تنگ شده بود و شده .
    یاد زمانی که دور هم بودیم به خیر.
    پیام،لیلی،حمید،آرش،سارا(هر دو)،صدرا،حجت،نازی،ساسان،سروش،علی،میلاد،شادی،رزا،مونیکا،محسن،سحر،اچ وی ام ،محمد،اشکان،شیما،سعید،هنرایرانی،مهدی،ساشا، یاد همه گیتان به خیر از همینجا هر کدامتان این متن رو میخونید بهتون سلام میکنم .
    یاد باد آن روزگاران یاد باد.

    پاسخحذف
  32. آقا آرش همیشه خوش خبر باشین
    :)

    آقا نوید ممنون از لطفتون
    :)

    پاسخحذف
  33. ای نوید بی معرفت! رفتی دیگه پشت سرت هم نگاه نکردی؟! باز هم به معرفت خودم که یک نامۀ خداحافظی نوشتم تو مهاجرسراهنوز هم این دور و ورا می پلکم ولی تو که یهو آب شدی رفتی تو زمین! نگفتی پس من با کی توطئه بچینم برای مسخره بازی؟! خوبه که حداقل یه رخی نمایان کردی تو وبلاگ مردم فهمیدیم زنده ای.گفتیم شاید نیروهای امام زمان ربودنت تموم شدی رفت !البته یکبار هم نیمچه رخی نمایانده بودی نگو داشتی خودت رو آماده می کردی برای غیبت کبری. لااقل همین سنت حسنه روادامه بده ،هر از گاهی بیا یک سلام وعلیکی رو در و دیوار وبلاگهای مردم بکن که بفهمیم زنده ای.
    ببخشید آرش جان ،اگه تا چند روز دیگه وبلاگت رو همینجوری به امون خدا ول کنی یهو می بینی اینجا رو کردیم محل چاق سلامتی و احوالپرسی از دوستان و آشنایان .شعبۀ دوم مهاجرسراییهای فراری و تحت تعقیب.

    پاسخحذف
  34. حسابي به جاي ما هم در آنجا خوش باشيد آرش خان
    و البته فحش هم بشنويد :) گمون ميكردم جهان سومي ها فحش دادن بلد باشند !!! البته شايد چون شخص مذكور خواسته حفظ اصالت بكنه و تبارش را يادآور باشه ، با همه ي اينها خوش باشيد و در كنار مادر عزيزتان هم خوشتر

    درود

    پاسخحذف
  35. سلام آرش جان
    چي شده خيلي وقته نيستي؟ :-)
    يه سوال داشتم و يه پيشنهاد
    سوالم اينه كه تو وقتي رفتي آمريكا زبانت در چه حدي بود
    تافل داشتي؟
    اصلا داشتن تافل بالا لزوماً به اين معنيه كه ميتونيم خيلي راحت با آمريكا ييها ارتباط برقرار كنيم

    پيشنهاد هم اين كه آرش جان نميخواي دوباره سوالدوني رو راه بندازي تا ما سوالاتمون رو اونجا بپرسيم (ميدونم كه خيلي از وقتت رو ميگيره اما ممنون ميشم اگه اين كار رو بكني) :-)

    قربانت
    عليرضا
    rue

    پاسخحذف
  36. خیلی بدی آرش(علامت تعجب)

    پاسخحذف
  37. از سرگرمی ها و تفریحات درآمریکا برامون بنویس ما هم در اینجا از قلمت لذت می بریم

    پاسخحذف
  38. به امید ازادی مذهب در سراسر دنیا

    پاسخحذف
  39. درود بر آرش عزيز
    اميدوارم در اين چند روزه كه ميزبان مادرجان هستي، توانسته باشي روزگار خوشي را برايش بيافريني.
    خوشحالم كه سرانجام پروژه خانه گرفتن تو با خوبي و خوشي به پايان رسيد. هر چند كه همين استمرار بهانه ي خوبي بود براي آشنا شدن با يك هموطن طناز در ينگه دنيا!
    سرفراز باشي و در سن فرانسيسكو از سانفرانسيسكو لذت ببري!

    پاسخحذف
  40. شوشو گفت:
    این آرش عجب آدمیه ها.تا مادرشو دید ما رو ول کرد رفت.شوخی می کنم.فقط خواستم بگم یادت هستیم و به وبلاگت سر می زنیم

    پاسخحذف

لطفا اگر سوال مهاجرتی دارید به تالار گفتگوی مهاجرسرا که لینک آن در پایین وبلاگ است مراجعه نمایید.
اگر جواب کامنت ها را نمی دهم به خاطر این نیست که آدم مهمی هستم و یا کلاس می گذارم و قیافه می گیرم بلکه فقط به خاطر این است که اعتقاد دارم آنجا متعلق به خوانندگان است و بدون دخالت و تصرف من باید هر چیزی را که دلشان می خواهد بنویسند.